ساختارهای متعددی وجود دارد که شرکتها میتوانند در مراحل اولیه به کار گیرند، از جمله LLC، C-Corp و S-Corp. هر کدام مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند و مهم است که بنیانگذاران ساختار شرکت خود را با اهداف مالی و مالیاتی خود مطابقت دهند. به عنوان مثال، یک LLC ساختاری است که قابل تبدیل به یک اسکناس قابل تبدیل و متشکل از سرمایه گذاران خصوصی است. برای تعیین صحیح بهترین ساختار برای شرکت خود، بنیانگذاران باید استراتژی سرمایه گذاری خود را ترسیم کنند و با یک وکیل آشنا در تشکیل شرکت مشورت کنند.
2. محافظت از IP آنها
مطالب مرتبط: این 3 اشتباه بزرگ را هنگام شروع یک کسب و کار مرتکب شدم – این چیزی است که از آنها یاد گرفتم
مالکیت معنوی باید در ابتدای تشکیل شرکت و قطعاً قبل از عرضه محصول به بازار محافظت شود. شرکت ها باید از یک وکیل IP برای علامت تجاری شرکت و نام محصول، طرح های لوگو و هرگونه طرح محصول قابل دفاع درخواست کنند. علاوه بر این، به ویژه برای شرکت های فناوری، پتنت ها باید قبل از عرضه محصول ثبت شوند. در حالی که هزینه ها ممکن است گران به نظر برسد، به خصوص در اوایل، IP می تواند بعداً منبع اصلی ارزش برای یک شرکت باشد.
3. ایجاد یک هیئت مشاوران مناسب
مطالب مرتبط: اگر میخواهید استارتآپتان موفق شود، این عملکرد حیاتی کسبوکار را نادیده نگیرید
در اینجا هشت اقدام حیاتی که بنیانگذاران هنگام راه اندازی شرکت خود نادیده می گیرند آورده شده است:
1. تشکیل درست شرکت خود تحت ساختار مناسب
نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.
در حالی که مرحله پایه ممکن است برای به دست آوردن هیئت مشاوران زودرس به نظر برسد، در واقع می تواند سودمند و حتی حیاتی باشد. واقعیت این است که بنیانگذاران به تنهایی نمیتوانند همه مجموعه مهارتها و پایههای تجربی مورد نیاز برای اطمینان از یک نتیجه مثبت در آینده را پوشش دهند. حتی در مراحل اولیه تامین مالی، “تیم” جزء اصلی سرمایه گذارانی است که روی موفقیت شرکت شرط بندی می کنند. مشاوران می توانند شکاف های مهارتی را که در ابتدا وجود ندارد را پر کنند و به عنوان یک عامل تعیین کننده مهم در انتخاب سرمایه گذار برای سرمایه گذاری عمل کنند. بنابراین، بنیانگذاران باید شایستگیها و کمبودهای تیمهای خود را ارزیابی کنند و مشاوران رسمی خود را برای پر کردن این شکافهای تجربی/مهارتی ارزیابی کنند.
- تعیین استراتژی تامین مالی مناسب. معمولاً فرض بر این است که سرمایهگذاری خطرپذیر جام مقدس سرمایهگذاری است و موفقترین شرکتها خود را با تأمین پول VC میسازند. پول VC برای برخی شرکتها عالی است، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد – زمانی که یک شرکت پول VC را تضمین کرد، بخش خوبی از سهام آن را در اختیار نهادهای خارجی قرار میدهد، و آن نهادها متعاقباً در فرآیند تصمیمگیری در آینده حرفی قوی خواهند داشت. . برخی از شرکتها ممکن است بخواهند با سرعت متفاوتی نسبت به تقاضای VCها رشد کنند، که منجر به عدم تطابق میشود. به عنوان یک بنیانگذار، مهم است که به درستی شناسایی کنید که چگونه موفقیت برای شرکت تعیین می شود – از خود بپرسید رشد چگونه به نظر می رسد و چقدر از شرکتی که مایلید در دراز مدت از آن جدا شوید.
- ارزیابی پویایی تیم موسس و شناسایی شکاف ها. در حالی که مشاوران ممکن است شکاف های مهارتی کوتاه مدت خاصی را پر کنند، واقعیت این است که آنها به طور تمام وقت در شرکت کار نمی کنند. بنابراین، شناسایی شکافهای مهارتی فعلی و آینده در میان تیم موسس/اجرایی، ترسیم نقشهایی که برای پر کردن آنها لازم است و ایجاد یک جدول زمانی برای استخدام مهم است. برخی ممکن است تا دور بعدی تامین مالی ضروری نباشند و برخی دیگر ممکن است فوری باشند.
- ارزیابی محیط کلان فعلی. در حالی که یک بنیانگذار ممکن است خلاقانه ترین ایده را در این سیاره داشته باشد، محیط اقتصادی کلان فعلی ممکن است برای حمایت از آن مناسب نباشد. مهم است که محیط کلان گسترده تر را با توجه به پذیرش محصول یا خدمات خود و به طور کلی محیط بررسی کنید. برای مثال، ممکن است بازار برای عرضه آماده باشد، اما محیط تامین مالی به طور کلی خشک شده باشد. یک ارزیابی واقع بینانه، بنیانگذار را قادر می سازد تا برنامه رشد واقع بینانه تری ایجاد کند.
- مسیر خود را به سمت بازار هموار می کنند. بنیانگذاران می توانند آنقدر شیفته محصول یا خدمات خود شوند که فراموش کنند ارزیابی کنند که چگونه به دیگران اطلاع می دهند. برای یک کسب و کار جدید مهم است که هدف اصلی مشتری و کل بازار قابل آدرس دهی خود را به وضوح شناسایی کند تا بفهمد چقدر هزینه دارد و چقدر زمان لازم است تا آن مشتریان را جذب کند.
- تعیین تعهد/سرمایه گذاری بلندمدت آنها. جف بزوس اظهار داشت: “تمام موفقیت یک شبه حدود 10 سال طول می کشد.” این نمی تواند دقیق تر باشد. کارآفرینان حسابهای رسانههای اجتماعی درخشان شرکتهایی را میخوانند که فوراً سر به فلک میکشند و منحنی رشد سریع چوب هاکی را تجربه میکنند و انتظار موفقیت را دارند، اما موفقیت زمان میبرد. بنابراین در اوایل، بنیانگذاران باید افق زمانی شخصی خود را ارزیابی کنند و تعیین کنند که چه مدت به تلاش های خود متعهد هستند. بخشی از این ممکن است تعهد شخصی خودشان باشد، به خصوص اگر خانواده داشته باشند. بخشی از آن ممکن است مالی باشد – به عنوان یک بنیانگذار، دانستن باند مالی شخصی شما بسیار مهم است. استخدام یک مربی اجرایی خارجی و حتی یک درمانگر می تواند به هدایت بهتر این آب های زندگی کمک کند.
جان وودن، مربی تیم بسکتبال UCLA Bruins، که بزرگترین مربی تاریخ NCAA محسوب می شود، به بازیکنانش آموزش داد که چگونه کفش و جوراب خود را به روشی بسیار خاص بپوشند. وقتی دلیلش را پرسیدند، اظهار داشت: “چیزهای کوچک مهم هستند. تنها چیزی که من نیاز دارم یک چروک کوچک در یک جوراب است تا یک تاول روی یک پا بگذارم و می تواند کل فصل من را خراب کند.” برنده شدن در بازی کارآفرینی با هدف شروع می شود، بنیانگذاران هر کاری که می توانند انجام می دهند تا به طور هدفمند خود را در بهترین موقعیت برای موفقیت قرار دهند. فراتر از آن کمی شانس و استقامت زیاد است، اما با آمادگی مناسب شروع می شود.
https://www.entrepreneur.com/growing-a-business/8-critical-things-entrepreneurs-often-overlook-when/479682
بسیاری از این تصمیمات در مراحل اولیه، اساسی هستند و با بلوغ خود شرکت، اهمیت بیشتری پیدا می کنند. به دلیل اهداف و زمانبندیهای خودسرانه و خودساخته، ممکن است بنیانگذاران مؤلفههای حیاتی برای ایجاد یک کسبوکار پایدار را نادیده بگیرند. عجله می تواند بعداً در چرخه عمر شرکت، هزینه های زمان، منابع انسانی و مالی و به طور بالقوه شرکت با پشیمانی مواجه شود. در واقع، طبق آمار اداره آمار کار ایالات متحده، تقریباً 10 درصد از استارت آپ ها در سال اول شکست می خورند. با این حال، این درصد در طول زمان افزایش مییابد و نرخ شکست درازمدت نهایی 90 درصد است. در نهایت، انتخابهایی که امروز انجام میدهیم ممکن است سالها طول بکشد تا آشکار شود و نتایج میتواند مضر باشد.
تعریف کارآفرینی مستلزم پیچشها و چرخشهای زیادی است. بنیانگذاران شرکتهایی را بر اساس یک ایده راهاندازی میکنند، یک طرح کسبوکار در مورد آیندهای که فکر میکنند آن مفهوم است، تشکیل میدهند، پای خود را روی پدال گاز فشار میدهند و میروند. در طول سفر، بنیانگذاران مجبور میشوند با منابع محدود و دانش مهآلود در مورد چگونگی نتایجشان تصمیمات سریع اما تاثیرگذار زیادی بگیرند. اساساً، آنها در حال ساختن پایه یک خانه هستند، و نمی دانند سقف آن در نهایت چگونه خواهد بود.