مرتبط: به کدام یک نیاز دارید: یک مربی یا یک مشاور یا یک مربی؟ در اینجا نحوه دانستن آمده است.
5. مرتباً با تیم مشورت کنید
من از اجازه دادن به کارمندان شما برای تعیین سرعت شرکت دفاع نمی کنم. اگر افراد مناسب را استخدام کنید و مرتباً آنها را مربیگری کنید، این احتمال وجود دارد که اگرچه ممکن است با سرعت مافوق صوت حرکت نکنند، اما از شما پیروی می کنند و با سرعتی بالاتر از حد متوسط حرکت می کنند.
من اغلب به مشتریان می گویم که ممکن است کل تیم آنها نتواند با همان سرعتی که مؤسس برای آن سیم کشی کرده است حرکت کند و ممکن است لازم باشد که بنیانگذار کمی ترمزها را پمپ کند تا تیم بتواند با همان سرعت حرکت کند. سرعت این قرص سختی است که بسیاری از بنیانگذاران می توانند آن را ببلعند، اما یادآوری اینکه آنها یک ارتش یک نفره نیستند، به آنها اجازه می دهد که سازگارتر باشند و بهتر بتوانند کار گروهی را در تجارت تقویت کنند.
گوگل مطالعه ای انجام داد و دریافت که بهترین مدیران و رهبران مهارت های مربیگری دارند. با این حال، اکثر مردم مربیگری را با منتورینگ اشتباه می گیرند. مربیگری و منتورینگ یکسان نیستند. کوچینگ در مورد باز کردن پتانسیل در تیم شما است. تسلط بر مهارت های مربیگری شما را قادر به انجام آن می کند.
دستیار مدیر این بخش مهم از اطلاعات را نادیده گرفت و یک بار از آن کارمند خواست که برخی از مواد را خرد کند و مدام روی شانه کارمند حرکت میکرد و آنها را به کار سریعتر تشویق میکرد. زمانی که کارمند فراتر از حد خود فشار آورد، تقریباً چهار انگشت خود را از دست داد، زمانی که در تلاش برای کار سریع، در نهایت به طور تصادفی انگشتان خود را قطع کردند. با شنیدن فریادهای وحشتناکی که از آشپزخانه می آمد، با مدیر هجوم آوردم و بعد از اینکه آمبولانس به همراه کارمند مجروح رفت، مدیر دستیار را به گوشه ای خصوصی فراخواند و به آرامی به آنها یادآوری کرد که باید آن کارمند خاص را به سمت کار هل ندهند. با سرعتی سریعتر از توانایی آنها.
فرصت هایی برای اعضای تیم ایجاد کنید تا ایده های خود را به اشتراک بگذارند. جلسات طوفان فکری، جلسات هفتگی و جلسات حل مسئله می توانند زمینه های مناسبی برای دریافت نظرات تیم باشند. ایده های تولید شده را ارزیابی کنید و راه هایی برای اجرای آن هایی بیابید که پتانسیل پیشبرد اهداف کسب و کار را نشان می دهند.
2. تیم خود را مربی کنید
کوچینگ اعتماد به نفس را ایجاد می کند، تیم شما را برای پذیرفتن مسئولیت های بیشتر توانمند می کند، مهارت های حل مسئله را بهبود می بخشد و وفاداری را ایجاد می کند. هر چه بیشتر تیم خود را مربیگری کنید، کسب و کار شما بیشتر به عنوان یک تلاش تیمی عمل می کند تا نمایش یک نفره. شما نه تنها یک تیم با عملکرد بالا خواهید داشت، بلکه یک تیم با ارزش نیز خواهید داشت. برد مضاعف!
من همیشه این اتفاق را می گویم که در حین مراجعه به رستوران مشتری برای جلسه پیگیری شاهد آن بودم. دستیار مدیر همیشه گزارشهای مستقیم خود را تحت فشار قرار میداد تا با سرعتی تاولآمیز کار کند. مدیر به دستیار هشدار داده بود که همیشه وظایف خود را از قبل به یک کارمند خاص بدهد تا بتواند آنها را در یک بازه زمانی گسترده انجام دهد. این کارمند خاص در هر کاری که انجام میدهد بسیار دقیق شناخته میشد، اما اگر با سرعتی بیشتر از آنچه که میتوانستند کار کنند، احتمالاً کارهای بسیار نامرغوب انجام نمیدادند.
اینجاست که لاستیک به آسفالت می خورد! بسیاری از بنیانگذاران تمایل شدیدی دارند تا رویای خود را «دیروز» زنده کنند و زمانی که تیمشان با سرعتی که می خواهند حرکت نمی کند، بسیار بی تاب هستند. در این مرحله، شما دو سوال مهم از خود میپرسید: آیا افراد مناسبی را استخدام کردم؟ آیا من به طور مداوم چشم انداز و ماموریت خود را به اشتراک می گذارم تا همه در مورد مسیر شرکت روشن باشند؟
همانطور که نکات بالا را اجرا می کنید، متوجه خواهید شد که تیم شما در اطراف اهداف و ماموریت سازمان تلاش می کند و شرکت شما برای مقابله با هر طوفانی موقعیت بهتری خواهد داشت. تیم ها همیشه راهی برای پیروزی پیدا می کنند.