5 درس کلیدی برندسازی شخصی از بحث هریس و ترامپ

در نهایت، درس کلیدی برای همه ما این است که نیت مهم است. من دیده ام که بسیاری از رهبران در هنگام ساختن برند رهبری خود با جریان حرکت می کنند و سپس از فقدان نتایج یا به دست نیاوردن نتایجی که انتظار داشتند ناامید شده اند. اینجاست که استراتژی که ریشه در وضوح دارد یک تفاوت اساسی ایجاد می کند. اول وضوح، دوم اجرا، و ثبات برای برد!

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/starting-a-business/5-key-personal-branding-lessons-from-the-harris-trump-debate/479720

نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.

هرچه دید شما بزرگتر شود، می توانید انتظار دریافت عکس العمل بیشتری را داشته باشید. این واقعاً یک سؤال “اگر” نیست، بلکه یک سوال “چقدر” است. همه ما در معرض تمایل بی حد و مرز رزمندگان صفحه کلید برای انتقاد و نشانه فضیلت هستیم، اما نحوه واکنش ما چیزی است که بر درک دیگران از ما تأثیر می گذارد.

ما در عصری زندگی می کنیم که چه خوب و چه بد، اکنون کلمات مهمتر از عمل هستند. بسیاری از مردم دیروز در X می پرسیدند که چرا نامزدها بررسی نمی شوند. اگرچه تا حدودی پس از مناظره بوده و هستند، اما حقیقت همچنان باقی است: اگر کسی چیزی بگوید، اغلب اعتقاد بر این است که چنین است.

اهداف هریس واضح بود. او آمده بود تا تصویر ناگوار بودن، ناراحتی روی صحنه و خندیدن بی جا را از بین ببرد. برای از بین بردن این تصویر، او به وضوح آماده شد. او نه تنها نکات صحبت کردن، بلکه زبان بدنش را نیز به وضوح تکرار کرد (از وضعیت فیزیکی او در طول سخنان ترامپ گرفته تا لبخند زدن تا صحبت های «اصلا درست نیست»). از کجا بفهمیم که او عمدی بوده و تمرین کرده است؟ با توجه به حجم زیاد تکراری که همه ما مشاهده کردیم.

درس برای شما: فقط «با جریان پیش بروید». هنگامی که به عنوان یک رهبر در حال ساختن برند شخصی خود هستید، این کار را با قصد و اهداف روشن انجام دهید.

2. نقاط قوت خود را روشن کنید و با آنها بازی کنید

بار دیگر، هریس با وضوح و قصد بیشتری وارد مناظره شد. او آشکارا شبکه گسترده‌ای ایجاد می‌کرد و با ذکر مستمر آمریکایی‌های طبقه متوسط ​​به‌عنوان «همه آمریکایی‌ها» این موضوع را روشن کرد. ترامپ در سخنرانی برای حضار ناکام ماند و مشخص نبود که آیا هدف او تمرکز بر پایگاه فعلی پیروان خود است یا مخاطبان گسترده‌تری که امیدوارند رای‌دهندگان متحرک را تحت تأثیر قرار دهد.

مطالب مرتبط: 5 رازی که افراد با برندهای شخصی محبوب هرگز به شما نگفته اند

درس برای شما: وضوح مخاطب منجر به وضوح نکات کلیدی صحبت می شود. قبل از شروع ایجاد هر گونه محتوایی، خواه یک پست لینکدین یا سخنرانی در یک صحنه بزرگ، محتوای خود را مشخص کنید.

5. یاد بگیرید که با انتقاد برخورد کنید

مطالب مرتبط: چگونه در 5 مرحله یک برند شخصی بسازیم

1. اهداف خود را واضح و شفاف داشته باشید

درس برای شما: برای انتقاد آماده شوید. راه حلی برای پاسخ دادن داشته باشید و مهم نیست که چقدر کسی سعی می کند شما را از مسیرتان منحرف کند، به آن پایبند باشید.

شفافیت یکی از عناصر اساسی ساخت یک برند است. قبل از اینکه خود را در معرض دید عموم قرار دهیم، باید در مورد چرایی ایجاد برند (یعنی اهدافمان)، نقاط قوت منحصر به فرد خود، مخاطبانی که می‌خواهیم به آنها خطاب کنیم و پیام‌هایی را که می‌خواهیم روشن کنیم. برای ارائه به آن مخاطبان ما همچنین باید قبل از هر ظاهر عمومی و همچنین برای انتقاداتی که ممکن است دیدمان را جلب کند، هم با عمد آماده باشیم.

درس برای شما: سبک دیگران را رعایت نکنید و سعی نکنید از آن الگوبرداری کنید. در عوض، نقاط قوت خود را کاملاً روشن کنید و آنها را بیش از حد شاخص کنید، حتی اگر استایل شما مورد انتقاد قرار گیرد.

3. یک روایت نقاشی کنید

این زمانی است که ما احساس می کنیم کسی “در برند” است یا نیست. «در برند» بودن برای شما چه حسی دارد؟ این برای همه سناریوها صدق می کند: از جمع صبحگاهی تا عقب نشینی استراتژی رهبری تا کنفرانس صنعتی که ممکن است در آن صحبت کنید.

به نظر می رسد هریس با هدف ترسیم روایت ترامپ به عنوان نامنظم، خطرناک و خارج از کنترل وارد بحث شده است. او بسیاری از داستان‌سرایی‌هایش را روی آن روایت خاص متمرکز کرد و ترامپ را به‌طور استراتژیک طعمه‌گذاری کرد تا مطمئن شود که لفاظی‌هایش با روایت او مطابقت دارد. از بسیاری جهات، این موضوع آنچه را که باید یک بحث مبتنی بر واقعیت باشد، به بازی پینگ پنگ کلامی به گفته خودش تبدیل می‌کند، اما با این وجود، درسی برای ما وجود دارد.

ترامپ دیشب یک اشتباه مهم مرتکب شد. او بارها و بارها به طعمه هریس افتاد. او به‌جای شفاف‌سازی اهداف و ساختن روایت خود، شروع به پاسخ‌گویی در مورد تعداد جمعیت در راهپیمایی‌های خود کرد، رهبران جهان او را مسخره می‌کردند و دیگر تیزبین‌های بی‌ربط. او به جای اینکه خونسرد، آرام و خونسرد بماند، بی وقفه شروع به غر زدن کرد. شما ممکن است مرتبط باشید: بسیاری از ما حداقل یک یا دو بار در رسانه های اجتماعی به دام طعمه ها افتاده ایم. چیزی که به عنوان یک اظهارات ناخوشایند از یک غریبه شروع می شود، می تواند به سرعت منجر به از دست دادن چهره ما شود و بهترین قدم را به جلو نگذاریم.

بیایید این را بیشتر باز کنیم.

مناظره های ایالات متحده در مورد آنچه که می توان مسلماً بزرگترین صحنه جهان با بیشترین ریسک در نظر گرفت، برگزار می شود. اگرچه ممکن است همه ما از دنیای سیاست دور باشیم، اما به عنوان رهبرانی که روی ایجاد برندهای رهبری خود کار می‌کنند، می‌توانیم با مشاهده نامزدهای ریاست‌جمهوری درس‌های باورنکردنی بیاموزیم.

من به عنوان یک اوکراینی-کانادایی، هیچ وابستگی سیاسی در مورد سیاست آمریکا ندارم. با این حال، من بحث اخیر ریاست جمهوری را از دریچه برندسازی شخصی با شیفتگی تماشا کردم – و در این مقاله، مشاهدات خود را به اشتراک خواهم گذاشت.

همانطور که شروع به ساختن برند شخصی خود به عنوان رهبر سازمان خود می کنید، باید:

به‌عنوان بنیان‌گذار یک آژانس جهانی برندسازی شخصی برای مدیران عامل، من همیشه به دنبال درس‌هایی هستم که می‌توانیم از مردم در چشمان عمومی بیاموزیم. حتی زمانی که آنها خودشان کارآفرین یا صاحب کسب و کار نیستند، تجربیات آنها اغلب نکاتی را ارائه می دهد که می توانیم در سفرهای رهبری خود به کار ببریم.

مطالب مرتبط: 3 اشتباه بزرگی که مدیران عامل در رابطه با برند شخصی خود مرتکب می شوند (و چگونه آن اشتباهات را برطرف کنیم)

4. مخاطب خود را تعریف کنید

چرا روی صحنه (مجازی یا فیزیکی) هستید؟ چرا مقاله می نویسی؟ چرا با مصاحبه پادکست موافقت می کنید؟

درس برای شما: اگر می خواهید یک برند شخصی به عنوان یک رهبر بسازید، باید به یک داستان سرای قوی تبدیل شوید. داستان ها به یاد ماندنی هستند، آنها احساسات را ایجاد می کنند، و باعث ایجاد وابستگی می شوند.

قدرت غیرقابل انکار ترامپ در کنایه های بی بند و بار اوست. تعداد بسیار کمی از نکات مهم ویروسی این بحث گواهی بر آن است. از طرف دیگر، هریس در خارج از فیلمنامه دچار لغزش و لکنت می شود و ما آن را چند بار دیدیم که طعمه ترامپ را گرفت.

مخاطبان شما ارتباط نزدیکی با اهداف شما دارند، بنابراین درس شماره یک همچنان مهم است. اگر هدف شما به‌عنوان یک رهبر جذب استعدادهای با کیفیت بالاتر به سازمان است، پس این مخاطب بسیار متفاوت از رهبر است که می‌خواهد به عنوان مثال، کار هیئت مدیره بیشتری را تضمین کند.

دیدگاهتان را بنویسید