کارآفرینان به اشتباه از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند. به جای ایجاد محتوا، با نمایه خود مانند یک صفحه فروش رفتار کنید

کارآفرینان به اشتباه از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند. به جای ایجاد محتوا، با نمایه خود مانند یک صفحه فروش رفتار کنید

نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.

به ازای هر 18 ساله‌ای که در شبکه‌های اجتماعی فکر می‌کند فقط برای فروش اندک به دنبال‌کنندگان زیادی نیاز دارد، 100 صاحب کسب‌وکار خاموش وجود دارد که بی‌صدا درآمد بیشتری دارند.

به گفته روزنامه‌نگار الیور برکمن، «اقتصاد اطلاعاتی اساساً ماشینی غول‌پیکر برای متقاعد کردن شما به انتخاب‌های اشتباه درباره کاری است که باید انجام دهید».

تولید محتوا روشی بیش از حد برای ایجاد یک کسب و کار است. پس چه چیزی بهتر است؟

با نمایه خود مانند یک صفحه فروش رفتار کنید.

برای فهمیدن معنای آن، ابتدا این را در نظر بگیرید:

اسنوپ داگ و سولو استو زمانی در یک کمپین بازاریابی ویروسی با هم همکاری کردند که 19.5 میلیارد بازدید رسانه ای جهانی را به دست آورد. اسنوپ در آن گفت که “دود را کنار می گذارد.” شرکت firepit بدون دود 60000 دنبال کننده جدید در شبکه های اجتماعی به دست آورد. AdAge آن را در رتبه هجدهم بهترین تبلیغات سال 2023 قرار داد.

دو ماه بعد، مدیرعامل Solo Stove با این بیانیه استعفا داد: “در حالی که کمپین های بازاریابی منحصر به فرد ما آگاهی برند Solo Stove را به مخاطبان گسترده و جدیدی از مصرف کنندگان افزایش داد، اما منجر به افزایش فروش که ما برنامه ریزی کرده بودیم، نشد.”

درس: اگر کسی به کسب و کار اهمیتی ندهد، سهم به کسب و کار کمکی نمی کند

از وسواس در مورد لایک و اشتراک گذاری دست بردارید

پلتفرم آنلاین خود را به عنوان یک حساب پس انداز در نظر بگیرید. زمانی که وقت و پول اضافی دارید سرمایه گذاری کنید. بهبود آگاهی از برند می تواند در بلندمدت مفید باشد تا زمانی که برای موفقیت کوتاه مدت خود به آن متکی نباشید.

بهترین تصور در رسانه های اجتماعی به عنوان شاخص تاثیرگذاری عقب مانده، نه پیشرو. آن چیزی که از قبل وجود دارد را تقویت می کند. این سوخت است، نه آتش.

برای درک نحوه عملکرد، تصور کنید که در یک رژه هستید. 30000 نفر در خیابان ها صف کشیده اند. بسته بندی شده است. هیچ کس نمی تواند ببیند سپس یک نفر روی نوک پاهای خود می ایستد و برای چند ثانیه دید خوبی دارد… تا زمانی که بقیه نیز روی نوک پاهای خود بایستند.

وارن بافت به بهترین وجه گفت: “دید شما بهتر نمی شود، اما پاهای شما شروع به درد می کنند.”

هر بار که فناوری راه جدیدی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات، جمع آوری داده ها، تبلیغات، ایجاد محتوا یا بازاریابی به هر طریقی ارائه می دهد، به نظر می رسد که آن ابزار فوراً برنده است. با معیارهای استاندارد، ابزار اغلب بهتر از هر کاری که قبلا انجام می‌دادید به نظر می‌رسد: به نظر می‌رسد راهی مقیاس‌پذیرتر برای دسترسی به مردم، راهی ساده‌تر برای سرگرمی، فیلتری جدید برای جذاب‌تر شدن یا الگوریتم بهتری باشد. لیست ادامه دارد.

مشکل این نیست که کار نمی کند. مشکل این است که برای همه به یک اندازه خوب کار می کند.

اگر به صورت جداگانه مشاهده شود، استفاده از چیزهای مد روز در حال حاضر اغلب منطقی است. اما وقتی همه شروع به استفاده از آن می‌کنند، تأثیر آن موفقیت‌های دیگران را خنثی می‌کند.

هر چه تعداد افراد بیشتری یک بازی را انجام دهند، برنده شدن برای هرکسی سخت‌تر است. چیزی که در ابتدا یک مزیت به نظر می رسد متأسفانه منجر به این می شود که همه ما بیشتر کار کنیم، سود کمتری ببریم، و در یک چرخه بی پایان از یکسری کارها خسته شویم.

درست است که رسانه های اجتماعی یک راه باورنکردنی برای شما برای دسترسی به مردم است. برای من هم صادق است.

همچنین این درست است که فناوری به شما امکان می دهد دقیقاً مشتریان بالقوه را با تبلیغات هدف قرار دهید. من هم همینطور

و، بله، درست است که هوش مصنوعی یک راه فوق العاده برای شما برای ایجاد حجم عظیمی از محتوا است. من هم همینطور

برای اولین پذیرندگان و ماهرترین آنها، جوایزی بسیار زیاد است. با این حال، دموکراتیزه‌سازی فناوری به چیزی منجر می‌شود که فقط می‌توان آن را با اقتصاد یک کشور در حال توسعه مقایسه کرد: چند نخبگان فوق‌العاده ثروتمند، بدون طبقه متوسط، و اکثریت جمعیت سخت کار می‌کنند، در عین حال فقیر، گرسنه و ناامید.

مشکل به این شکل است:

اعتبار تصویر: انتخاب آشکار اثر جاناتان گودمن

در حال حاضر 254 میلیون پست با هشتگ #عکاس در اینستاگرام وجود دارد. جای تعجب نیست که راه حل برای گرفتن رزرو این نیست که وقتی که #عکاس پست ۲۵۴،۰۰۰،۰۰۰۱ را تهیه می کنید، به نوعی از همه آنها پیشی بگیرید.

همه ما از یک رژه شروع می کنیم. راه حل این نیست که کمی بلندتر بایستید. این است که رژه خود را پیدا کنید. یا به سادگی با کسی دوست شوید که قبلاً صندلی خوبی پیدا کرده است.

روشی بهتر برای استفاده از شبکه اجتماعی

در اینجا یک مطالعه موردی از نحوه انجام درست آن است.

جف استاینبرگ یک انجمن آنلاین برای والدین راه اندازی می کند. هنگامی که شخصی به آن ملحق می شود، مشکلی برای تبدیل آنها به مشتری برای پیشنهاد پرداخت شده Fit Parent Project خود ندارد. اما او یک مشکل داشت: اگرچه او در شبکه های اجتماعی محتوا تولید می کرد، افراد کافی به جامعه او نمی پیوستند.

این نباید تعجب آور باشد. هنگام تولید محتوا با دیگر صاحبان کسب و کار رقابت نمی کنید. شما برای جلب توجه رقابت می کنید اینفلوئنسرهای تمام وقت.

تغذیه دستگاه خسته کننده است. علاوه بر اداره یک کسب و کار، اغلب بیش از حد است. اگر از تولید محتوا لذت می برید، پس بدیهی است که ادامه دهید. اما بیشتر آنها از آن لذت نمی برند. اکثر مردم به من می گویند که این منبع دائمی اضطراب، ناامیدی و فرسودگی شغلی است، اما راه بهتری را نمی شناسند.

در نهایت جف از تلاش برای یافتن مشتری با تولید محتوای رسانه های اجتماعی دست کشید. او در عوض به جستجوی افراد مبتکر با حداقل 10000 فالوور پرداخت. این زنان قبلاً محصولات سالم را با قیمت های عالی به بازار هدف جف می فروختند. و افرادی که محصولات بهداشتی درجه یک می خرند، مقدار زیادی خرید می کنند.

یکی از این مبتکران روونا است که مالک و اداره کننده شرکت Healing Mama است. او کیت های قبل و بعد از زایمان را برای مادران باردار می سازد. صفحه اینستاگرام او 20000 فالوور داشت.

در آن زمان، یک کیسه بیمارستانی Ultimate Labor & Postpartum Hospital Co. Healing Mama 288.88 دلار قیمت داشت. جف یکی را خرید و یک هدیه مشترک با رونا در اینستاگرام انجام داد. برای ورود، افراد باید به انجمن آنلاین Jeff’s Fit Parent Project (که در آن برنده اعلام شد) بپیوندند. بیش از 100 نفر پیوستند.

بیشتر مردم رسانه های اجتماعی را ابزاری برای جلب توجه می دانند. و هست. اما شما باید در تولید محتوا همه جانبه باشید – بازی که اکثر صاحبان کسب و کار من با آن صحبت می کنم نمی خواهند بازی کنند.

به همین دلیل است که در بالا نوشتم: بهتر است حساب خود را طوری بسازید که یک صفحه فروش است – با به روز رسانی ها، مطالعات موردی، و توصیفات. کارش جلب توجه نیست. کارش این است که تبدیل توجه که در جای دیگری جذب شد.

حداقل بسته مربیگری جف 2000 دلار است. او می‌توانست هفت پروموشن با روونا اجرا کند و یک مشتری را به قیمت پایین بیاورد.

ظرف شش ماه پس از تغییر تمرکزش از چرخ همستر محتوا، کسب‌وکارش به حدی رسید که همسرش شغل ناموفق خود را رها کرد و به او در این تجارت پیوست. و روئنا نیز خوشحال بود: او یک فروش انجام داد – بدون اینکه مجبور باشد محتوای بیشتری تولید کند.

این مقاله گزیده ای از کتاب انتخاب آشکار: درس های بی انتها در مورد موفقیت، سود، و یافتن راه خود (رهبری هارپر کالینز) است.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/growing-a-business/entrepreneurs-use-social-media-all-wrong-instead-of/484832

دیدگاهتان را بنویسید