چگونه من بیش از 200 کیلو دلار با یک فشار جانبی منحصر به فرد و سرگرم کننده ساخته ام

این داستان as-to-to مبتنی بر مکالمه با مدیر عامل تبلیغات Gumgum Phil Schraeder است ، که یک فشار جانبی موفق داشت که به عنوان یک شرکت کننده در نمایش های بازی ظاهر می شود. این قطعه برای طول و وضوح ویرایش شده است.

من اصالتاً اهل یک شهر کوچک در خارج از شیکاگو هستم. من و برادرم ، خواهر و من در تابستان ها در تیم شنا بودیم که به معنای اوایل 6 صبح صبح بود. این در دهه 80 بود ، جایی که بعد از تمرین شنا ، شما به بیرون می روید و با دوستان خود بازی می کنید تا تاریکی ، اما در صبح ها ، هیچ کس دیگر بیدار نبود. بنابراین ، وقتی حدود ساعت 7:30 صبح از تمرین شنا به خانه رسیدیم ، مادرم ما را صبحانه می آورد و تلویزیون می پوشید – و خواهر و برادرهایم و من نمایش های بازی را تماشا می کردیم.

من در آن نمایش های بازی تثبیت شدم ، مانند مواردی قیمت مناسب است وت فروش قرن ، و من آنها را با خواهران و برادرانم بازی می کردم. من فوق العاده رقابتی هستم. من عاشق چیزهای بی اهمیت و جوایز برنده هستم.

مرتبط: “خطر!” قهرمان Buzzy Cohen 5 بخش شگفت آور بازی را نشان می دهد که شما در تلویزیون نمی بینید

بعد از فارغ التحصیلی از کالج به جلو بروید: من قبل از تصمیم گیری در مورد اینکه باید خودم را پیدا کنم ، مدت کوتاهی در شیکاگو کار کردم. می خواستم از کمد بیرون بیایم. احساس کردم خیلی از خود معتبر خود عقب مانده ام. من یک تغییر می خواستم ، بنابراین با یک دوست به لس آنجلس نقل مکان کردم.

وقتی رسیدم ، تمام آنچه که داشتم ماشین من بود و آنچه می توانم درون آن قرار بگیرم. من هیچ شغلی نداشتم و بدهی کارت اعتباری بودم. من باید راهی برای کسب درآمد بفهمم. خوشبختانه ، من همیشه روی حسابداری و امور مالی متمرکز شده ام. پیشینه من در تجارت است. بنابراین ، من نگران این نبودم که بتوانم شغل پیدا کنم ، اما من هنوز به راهی نیاز داشتم تا در کوتاه مدت به پایان برسم.

این زمانی است که من یک سرگرمی جانبی و منحصر به فرد را شروع کردم: رقابت در نمایش های بازی. من به پایان رسیدم قیمت مناسب است با باب بارکر – و برنده شد. من با 900 دلار پول نقد ، یک سبد پاپ کورن پارک تفریحی و یک ساعت پدربزرگ دور شدم. من مثل ، وای ، این باورنکردنی است من نه تنها عاشق تجربه بودم ، بلکه من نیز از رویای کودکی خود زندگی می کردم. من همچنین دوست داشتم بدانم که خانواده ام توانستند از تماشای من لذت ببرند.

مرتبط: من سال گذشته بیش از 400000 دلار از یک فشار جانبی در بالای حقوق 6 رقمی خود تهیه کردم. من عاشق درآمد متنوع هستم-و این پول در حال تغییر پول.

حتی وقتی در حرفه مالی خود پیشرفت کردم ، در نهایت تبدیل به یک VP شدم ، با فشار جانبی ادامه دادم و در فرصت های نمایش بازی نبض نگه داشتم. از آنجا که لس آنجلس پایتخت سرگرمی جهان است ، بسیاری از نمایش های بازی برای اولین بار از آنجا شروع می کنند و آنها به دنبال شرکت کنندگان در محلی هستند. بنابراین ، استفاده از آن رقابتی نیست. این یک جستجوی سراسر کشور نیست.

وقتی در مورد نمایش جدید شنیدم آیا شما از یک کلاس 5 باهوش تر هستید؟، من می دانستم که می خواهم درخواست کنم. و به عنوان یک حرفه ای 29 ساله امور مالی و حسابداری تجاری از شیکاگو ، فرصتی را برای آنها فراهم کردم تا یک شرکت کننده را که در صنعت سرگرمی نبود ، امتحان کنند. با این حال ، این یک روند استماع طولانی بود. اما من در این نمایش دعوت شدم و حدود 10 روز برای آماده سازی داده می شود.

من قصد نداشتم این فرصت را بزنم. من به فروشگاه خانه بچه ها رفتم و تمام کتابهای کلاس سوم ، چهارم و پنجم را خریداری کردم. من جغرافیای جهانی را خریداری کردم. من اندازه گیری خریداری کردم. من مرتبه های روسای جمهور را خریداری کردم. هر روز بعد از شریک زندگی من وس و من از خواب بیدار شدیم ، مطالعه می کردم ، سپس به سر کار می روم. در استراحت ناهار من بیشتر مطالعه می کردم. بعداً عصرها در خانه ، من مطالعه می کردم تا اینکه روی نیمکت خوابم برد.

من به پایان رسیدم که 175،000 دلار در این نمایش برنده شدم. این آزادی مالی زیادی به من داد.

مرتبط: دو Knicks و یک تاجر به یک استودیو می روند – و فشار جانبی خود را به یک تجارت پررونق تبدیل می کنند. در اینجا چگونه آنها این کار را کردند

این فشار جانبی شانس هیجان انگیز دیگری برای کسب درآمد در طی این سالها فراهم کرد. من هم در نمایش هرم دیک کلارک، جایی که من 22.500 دلار برنده شدم. من به معنای واقعی کلمه روز مرخصی را گرفتم ، پس از پیروزی با برادرم تماس گرفتم و گفتم: “اوه ، این روز خوبی برای کار بود.”

اما این نوع فشار جانبی نیز با محدودیت هایی همراه است. شما فقط می توانید در طی 10 سال به نمایش های بازی های زیادی بروید. حال اگر فرصت مناسب خود را ارائه دهد ، من آن را در نظر می گیرم. من هنوز عاشق نمایش های بازی هستم و قدردانی می کنم که آنها به من کمک کردند تا از نظر مالی به من تنظیم شوند ، اما در این مرحله از زندگی من ، در وضعیت دیگری هستم ، بنابراین اگر من در یک ظاهر می شدم و برنده می شدم ، احتمالاً پول را اهدا می کنم.

نمایش بازی من به طور قطع به شکل من به عنوان یک رهبر تجارت کمک کرد.

در ابتدا ، من می ترسیدم که ممکن است من به عنوان یک متخصص مشاغل اجرایی فصلی در امور مالی جدی نگیرم زیرا از رقابت در نمایش های بازی لذت می بردم. اما این ایده های من در مورد انتظارات اجتماعی و بوکس بودن بود و در واقع به من کمک کرد تا به عنوان مدیرعامل و رهبر خودم ، من کسی را نمی خواهم که احساس کند که علایق یا شلوغی های جانبی آنها بر نحوه درک حرفه ای تأثیر منفی می گذارد. ما می خواهیم آن علایق و شلوغی های جانبی را جشن بگیریم. ما می خواهیم آنها را تشویق کنیم.

در Gumgum ، ما در 20 کشور جهان هستیم و بیش از 500 نفر داریم ، بنابراین من آنچه را که “کلاسهای شروع” می نامم را پیاده سازی کرده ام: هرکسی که در Q1 امسال شروع کرده است ، در کلاس شروع Q1 2025 خواهد بود. و من از آنها سوالات زیادی می پرسم. شلوغی های جانبی برخی افراد چیست؟ آنها به چه چیزی علاقه مند هستند؟ تماشای همه روشن کردن همه شگفت آور است. دی جی ها ، کارفران ماکرام ، تأثیرگذار و خوانندگان اپرا وجود دارد. سپس ، من به این فکر می کنم که چگونه می توانیم آن احساسات را به فرهنگ خود ترجمه کنیم و از یکدیگر در جامعه تشویق و پشتیبانی کنیم.

مرتبط: نحوه تعادل یک کار تمام وقت با یک فشار جانبی

از تجربه من در آیا شما از یک کلاس 5 باهوش تر هستید؟ به طور خاص ، من ارزش گوش دادن به خود را یاد گرفتم و آن غریزه را دنبال کردم. من در شرایطی قرار داشتم که از جواب مطمئن نبودم و مجبور شدم تصمیم بگیرم که آیا می خواهم همه آن را ریسک کنم و با جواب بچه بروم. اگر جواب بچه صحیح بود ، می توانستم 300000 دلار برنده شوم ، اما اگر اشتباه می کرد ، به 25000 دلار کاهش می یافتم. از آنجا که کودک در مورد جواب مطمئن نبود ، من با خودم گیر کردم و 175،000 دلار را نگه داشتم.

همانطور که معلوم شد ، پاسخ بچه درست بود ، بنابراین من 300،000 دلار برنده می شدم. اما این هنوز یک درس مهم برای گوش دادن به خودم بود – زیرا اگرچه برنده 300000 دلار احساس خوبی می کرد ، اما از دست دادن 150،000 دلار بسیار بدتر می شد. در پایان ، من کاملاً خوب بودم که بیشتر برنده نشدم تا از آنچه قبلاً داشتم محافظت کنم. شما باید به آنچه برای شما مفید است و چه چیزی راحت هستید ، صادق باشید. در مورد آنچه دیگران ممکن است داشته باشند یا انجام دهند فکر نکنید ، و سپس خود را مقایسه کنید.

نمایش بازی من Hustle نیز در مورد انگیزه های شخصی من چیزهای زیادی به من آموخت – و اینکه چگونه این ارزش ها می توانند به رهبری ترجمه شوند.

در آیا شما از کلاس 5 باهوش تر هستید؟، من یک پیام ویدیویی غافلگیرانه از مادرم دریافت کردم ، که یک مربی و معلم کلاس پنجم است. من در این نمایش احساساتی می کنم زیرا مادرم آرزوی موفقیت برای من دارد. آن لحظه باعث شد که متوجه شوم که ، بله ، این بسیار سرگرم کننده است ، اما هرچه این باشد ، چیزی در مقایسه با چقدر خوش شانس با جنبه های دیگر زندگی من نیست. این مجدداً تأیید کرد که واقعاً مهم است.

مرتبط: من فشار جانبی خود را به یک جریان درآمد منفعل تبدیل کردم که بیش از 1 میلیون دلار درآمد کسب کرده است – اما کسب درآمد حتی بهترین قسمت نیست

وقتی صحبت از تجارت می شود ، موفق ترین رهبران کسانی خواهند بود که می توانند در انسان سازی ما و خودشان بسیار عمیق شوند. من سعی می کنم از ترغیب رهبران به “معتبر” بودن خودداری کنم زیرا برعکس آن “غیر معتبری” است و فکر نمی کنم مردم سعی کنند به طور غیرقانونی ظاهر شوند. آنها فقط سعی می کنند شفاف تر باشند.

بنابراین این یک فشار بزرگ من است ، به خصوص که به صنعت تبلیغات مربوط می شود: اگر در این زمینه رهبر هستید ، هدف نهایی ارتباط با کسی است که عمیقاً در سطح عاطفی یا سطح نیاز است. بهترین رهبران باید هر روز آماده انجام این کار شوند.