Friends’ Garage Side Hustle تنها در 3 ماه 220000 دلار به دست آورد
این پرسش و پاسخ Side Hustle Spotlight شامل کریستینا اشباگ، 28 ساله، و کلی مک گی، 29 ساله، از بنیانگذاران نام تجاری چوب اسکی طراحی محور Yardsale است. تجارت این دو مستقر در سانفرانسیسکو در ماه اول 100000 دلار و در پایان سال اول 300000 دلار (با یک فصل اسکی تنها چهار ماه) فروش داشت. پاسخ ها برای طول و وضوح ویرایش شده اند.
اعتبار تصویر: توسط Yardsale
کار روزانه یا شغل اصلی تان چه بود که مشغول شروع به فعالیت های جانبی خود بودید؟
CA: من رئیس محتوای یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر در سانفرانسیسکو بودم، جایی که روی کمک به شرکای عمومی شرکتم تمرکز کردم تا پایان نامه های سرمایه گذاری خود را توسعه دهند و آنها را به محتوای نوشتاری طولانی برای جذب بنیانگذاران ترجمه کنند. قبل از آن، من به ایجاد عملکرد بازاریابی محتوا در سامسارا، یک استارت آپ فناوری IOT که در زمان حضورم در آنجا عمومی شد، کمک کردم.
KM: من قبلاً در اپل به عنوان طراح محصولات کار می کردم و سپس یک شرکت تجهیزات پزشکی در زمینه ارتوپدی راه اندازی کردم. وقتی کریستینا با این ایده به سراغم آمد، به او گفتم که می توانم آخر هفته ها و شب ها کمک کنم.
مطالب مرتبط: “تمام زندگی من تغییر کرد”: این مسابقه جانبی 28 ساله در ماه اول 10000 دلار درآمد داشت. او شغل خود را رها کرد و در آستانه رسیدن به 10 میلیون دلار است.
از چه زمانی برنامه های جانبی خود را شروع کردید و از کجا الهام گرفتید؟
کالیفرنیا: من در مارس 2023 با ترسیم ایده ها روی یک دستمال سفره و سپس روی کاغذ شروع کردم. الهام بخش این محصول از تجربه مستقیم من به عنوان یک اسکی باز مادام العمر بود. من همیشه از اینکه چگونه میله های اسکی بسیار سرکش بودند و همچنین همیشه زشت بودند متنفر بودم. برای ورزشی که مردم هزاران دلار برای وسایل خود خرج میکنند، احساس میکردم هیچ محصولی با چوب اسکی در بازار وجود ندارد که مردم واقعاً در مورد آن هیجانزده شوند. به علاوه، هیچ برندی برای قطبها وجود نداشت. مارک های اسکی قدیمی که میله ها را به عنوان لوازم جانبی ارزان قیمت می ساختند، بازار را شکسته بود، زیرا بخش عمده ای از درآمد آنها از چوب اسکی / چکمه یا پوشاک بود. من از رویکرد Recess Pickleball برای ساختن یک محصول و نام تجاری در اطراف pickleball الهام گرفتم و فکر کردم که باید چیزی مشابه برای میله های اسکی وجود داشته باشد: یک نام تجاری معمولی برای میله های اسکی با طراحی زیبا.
اعتبار تصویر: با حسن نیت از Yardsale
اولین قدم هایی که برای از بین بردن فشارهای جانبی خود برداشتید چه بود؟
کالیفرنیا: من بی وقفه در کارخانه هایی تحقیق کردم که می توانستم با آنها گفتگوهای اولیه داشته باشم تا ببینم آیا کسی حتی علاقه مند به تولید این محصول برای ما است یا خیر. من هیچ تجربه ای در انجام این کار نداشتم اما از گوگل نهایت استفاده را بردم و در نهایت کارخانه ای را پیدا کردم که اکثر قطب های اسکی جهان را در آسیا می سازد.
من تحقیقات زیادی در مورد مصرف کنندگان انجام دادم، که در درجه اول شامل ارتباط با همه افرادی بود که می شناختم که اسکی می کردند، و از آنها پرسیدم 1) آیا می توانند مارک چوب های اسکی خود را نام ببرند و 2) آیا می توانند یک مورد را نام ببرند. چیزی که در مورد آنها دوست داشتند 90 درصد از مردم نمیتوانستند نام برند قطبهای خود را به خاطر بسپارند (حتی کسانی که به تازگی آنها را خریداری کرده بودند)، و 95 درصد از مردم نمیتوانستند چیزی را که در مورد آنها دوست دارند نام ببرند. این اولین تاییدیه محصولی بود که من دریافت کردم. (مطمئن شدم که به آنها اشاره نکنم که چنین تصوری از یک ایده یا چیزی که روی آن کار میکردم داشتم تا به دادههای نامطلوب دست پیدا کنم.)
مطالب مرتبط: “هستینگ از دوران راهنمایی”: او در بازار فیس بوک یک بازی جانبی شروع کرد – سپس یک “تغییر بازی” آن را به 25000 دلار در ماه افزایش داد.
من همچنین با تعداد زیادی از مغازههای اسکی تماس گرفتم و پرسیدم که چه نوع پایههایی را میفروشند و دلیل اصلی خرید تیرکهای جدید توسط مردم چیست. من آموختم که اکثر اسکی بازان صرفاً بر اساس رنگ کار می کنند زیرا هیچ فاکتور متمایزکننده ای در بین اکثر قطب ها وجود ندارد. در طول این تماسها، متوجه شدم که همکاران فروش در این فروشگاهها به ندرت به فروش تیرک توجه میکنند، زیرا عملاً هیچ نقطه فروش یا متمایزکنندهای در میان قطبهایی که میفروشند وجود ندارد. این نیز فوقالعاده معتبر بود زیرا میدانستم که اگر بتوانیم محصولی با فاکتورهای متمایزکننده کلیدی بسازیم، فروشگاههای اسکی انگیزه خواهند داشت تا آنها را وارد کنند زیرا میتوانند تعداد بیشتری از آنها را بفروشند.
در سمت برند، من تحقیقات زیادی در مورد مارک هایی که دوست داشتم و چرایی آن انجام دادم و به چشم انداز رقابتی در سراسر صنعت اسکی نگاه کردم. متوجه شدم که اکثر برندهای اسکی قدیمی فقط با اسکی بازان مشتاق صحبت می کنند و به نظر می رسد همه از اسکی بازان تفریحی غافل شده اند. همه بازاریابی آنها یکسان به نظر می رسید – مناظر برفی سفید، اسکی بازانی که از صخره ها می پرند و غیره و هیچ یک از آنها برای اسکی بازانی که بیشتر به کل تجربه اسکی اهمیت می دهد در مقایسه با عمل سرازیری، قابل ربط نبود.
چه چیزی باعث توسعه قطب اسکی شد؟
KM: ما با یک نمونه اولیه خشن در گاراژ خود شروع کردیم، جایی که آهن ربا را روی چند قطب قدیمی چسباندیم تا ببینیم آیا این مفهوم کار می کند یا خیر. سپس، ما وارد یک چرخه توسعه عمیق در مورد تمام ویژگیها و همچنین ظاهر و احساسی شدیم که در میلههای اسکی رویایی خود میخواهیم. قبل از شروع ابزار و آزمایش با شرکای تولیدی ما، این کار به تعداد زیادی کار طراحی و تعدادی پرینت سه بعدی نیاز داشت.
سختترین بخش طراحی ما نه تنها پنهان کردن آهنرباها در داخل دستهها و سبدها بود، بلکه این بود که یک سازنده به طور کامل درباره نحوه مونتاژ یک قطب تجدید نظر کند. برای دههها، میلههای اسکی شفتهایی بودند که با دستهها و سبدها به هم چسبیده بودند. برای سیستم کاملاً ماژولار ما، که به مشتریان اجازه میدهد تا با هم ترکیب شوند، باید هر قطعه را جداگانه ایجاد کنیم و بدون توجه به رنگ یا مدلی که انتخاب میکنید، بهطور یکپارچه روی هم کلیک کنید. هیچ کس قبلاً این کار را انجام نداده بود، بنابراین ما روزهای زیادی را در کف کارخانه گذراندیم تا از پیچیدگی طراحی و مونتاژ کار کنیم.
اعتبار تصویر: توسط Yardsale
برخی از استراتژی هایی که برای ایجاد آگاهی و افزایش فروش برای محصول استفاده کردید، چه بود؟
کالیفرنیا: ما میخواستیم کاری را امتحان کنیم که هیچ مارکهای قدیمی اسکی انجام نمیدهند، بنابراین در ماههای نوامبر و دسامبر سال 2023 در تبلیغات مترو در شهر نیویورک سرمایهگذاری کردیم. این برای ما نتیجه داد! ما از REI ورودی دریافت کردیم، مجله اسکی و سایر خرده فروشانی که تبلیغات ما را در زندگی واقعی دیدند و می خواستند درباره محصول و برند ما بیشتر بدانند.
به عنوان یک شرکت کوچک با بودجه محدود، ما همچنین از کار با اینفلوئنسرهای سنتی یا اسکی بازان حرفه ای که اکثر برندهای اسکی دیگر از آن استقبال می کنند، فاصله گرفته ایم. از آنجا که ما بر فروش به اسکی بازان تفریحی تمرکز می کنیم، می دانیم که اکثر افراد معمولی با بازی های X همراه نیستند یا اسکی بازان حرفه ای جدید را نمی شناسند. در عوض، ما تمرکز خود را بر عرضه محصولات خود به افراد معمولی می کنیم که فکر می کنیم محصول و برند را دوست دارند و آن را به دوستان خود توصیه می کنند.
از همان ابتدا، ما نیز زمان و انرژی زیادی را صرف رسانه های به دست آوردیم. به لطف پیشینهای که در صنعت فناوری داشتم، میدانستم چگونه میتوانم طرحها را بسازم و محصول خود را در رسانهها قرار دهم. حتی قبل از اینکه محصول خود را در دست داشته باشیم، به صدها سردبیر ایمیل زدم. سپس، ما یک لقمه گرفتیم. ورودی از اولین ویژگی ما شگفتانگیز بود، و ما از آن زمان طرفداران زیادی از رسانههای کسبشده و روابط عمومی بودهایم.
مطالب مرتبط: این نوازنده جویلیارد گراد یک Hustle جانبی 6 رقمی را راه اندازی کرد که هیچ ربطی به موسیقی نداشت – و به صورت دهان به دهان فروخته شد: “نمی توانم بیشتر بخواهم”
چقدر طول کشید تا درآمد ثابت ماهانه را ببینید؟
CA: بلافاصله. ما تقریباً فوراً متوجه شدیم که محصول با بازار متناسب است و از اینکه مردم فوراً با محصول و برند طنین انداز کردند، شوکه شدیم.
درآمد جانبی چقدر بود؟
کالیفرنیا: ما 220000 دلار در سه ماه اول کسب و کار خود انجام دادیم.
پتانسیل Yardsale برای تبدیل شدن به یک تجارت تمام وقت از چه زمانی مشخص شد؟
CA: تقریباً بلافاصله. پس از راهاندازی، مطمئن نبودیم که مردم به محصول/برند ما اهمیت میدهند یا با آن طنین انداز میشوند، اما پس از دهمین روز بستهبندی سفارشهایمان در تمام شب در زیرزمین کلی، میدانستیم که باید مشاغل ثابت و تمام وقت خود را رها کنیم و کامل غواصی کنیم. زمان ورود به Yardsale. من هر روز در آن زمان به دفترم می رفتم و تمام شب را بسته بندی می کردم، که می دانستم در دراز مدت ناپایدار خواهد بود. ما می توانستیم تصمیم بگیریم که برند را به آرامی رشد دهیم، اما آنقدر مثبت و شتاب دیدیم که می خواستیم هر چه سریعتر از آن بهره ببریم. انجام آن شیرجه ما را قادر ساخت تا زمان و انرژی بیشتری را به Yardsale اختصاص دهیم.
اکنون رشد و درآمد چگونه است؟
کالیفرنیا: ما فروش DTC خود را در این فصل 180 درصد نسبت به فصل گذشته (فصل اول ما) افزایش دادهایم، و به سرعت در حال گسترش به عمدهفروشی هستیم، که امیدواریم در دو سال آینده به 50 درصد از درآمدمان تبدیل شود. ما هزاران ورودی از سایر خرده فروشان داریم.
اعتبار تصویر: توسط Yardsale
از چه چیزی در راه اندازی این تجارت لذت می برید؟
CA: هر روز، ما با چالشها (و موفقیتهای) کاملاً جدیدی روبرو میشویم، بنابراین هیچ چیز خسته کننده نیست. این پرانرژیترین احساسی است که تا به حال احساس کردهام (و بیشترین استرس!)، اما کار کردن روی چیزی که خودم شروع کردهام و مالک آن هستم، زندگی را تغییر داده است، زیرا تقریباً بلافاصله تأثیرات کارم را میبینم.
همچنین بسیار سرگرم کننده و با ارزش است که در صنعتی وارد کار شوید که در آن هر بار که به اسکی می رویم محصول خود را در عمل می بینیم. همین آخر هفته، ما در دره گوزن بودیم و تیرهای یاردسال را در همه جا دیدیم. ما چند نفر را متوقف کردیم تا از آنها بپرسیم که چگونه آنها را دوست دارند، و آنها همه آنها را دوست داشتم و بسیار هیجان زده بودم که در مورد تجربه آنها به ما بگویم. دیگر نمیتوانیم زیاد اسکی کنیم (کار زیاد!)، اما وقتی انجام میدهیم، آن لحظات بسیار خاص هستند.
من همچنین عاشق ساختن این برند و تجارت با یکی از نزدیکترین دوستانم هستم. ما با هم به سرتاسر دنیا سفر کردهایم و اولینهای زیادی را با هم در این تجارت گذراندهایم و از اینکه توانستم این کار را با شخصی مثل کلی انجام دهم سپاسگزارم.
مطالب مرتبط: این پدربزرگ پس از یک سفر چشمگیر به خانه انبار، یک سفر جانبی را در آمازون شروع کرد – و در سال گذشته حدود 500000 دلار فروش داشت.
KM: شخصاً برای من، به ندرت پیش میآید که واقعاً تناسب واقعی محصول با بازار را تجربه کنید. وقتی محصولی را می سازید که مشتری به آن مراجعه کند، “وای، چرا کسی قبلاً به آن فکر نکرده بود؟” این بدان معنی است که شما واقعاً چیزی منحصر به فرد پیدا کرده اید. آن لحظات آها همان چیزی است که ما در اصول طراحی خود برای آن تلاش می کنیم، و ما بسیار هیجان زده هستیم که در سال های آینده این تفکر را فراتر از قطب ها برداریم.
علاوه بر این، ساختن محصولاتی که دوستان و خانواده شما می توانند از آنها استفاده کنند، سرگرم کننده است. افراد زیادی که میدانیم از محصولات ما استفاده میکنند و میتوانیم هر روز که از آنها استفاده میکنند هیجان آنها را احساس کنیم. آنها بزرگترین طرفداران ما و بهترین آدمک های آزمایشی ما هستند.
توصیه شما برای دیگرانی که امیدوارند فعالیت های جانبی موفق یا کسب و کارهای تمام وقت خودشان را شروع کنند چیست؟
CA: مطمئن شوید که چیزی منحصر به فرد می سازید و با مخاطبانی صحبت می کنید که آن محصول را از شما می خواهند. تمام تحقیقاتی را که می توانید قبل از ورود به آن انجام دهید تا مطمئن شوید که محصول با بازار تناسب دارید. این زندگی شما را 100 برابر ساده تر از تلاش برای متقاعد کردن کسی می کند که به چیزی نیاز دارد که واقعاً نمی خواهد.
KM: اگر می توانید، قطعاً کار روزانه خود را ادامه دهید تا زمانی که محصول مناسب بازار را پیدا کنید! هنگامی که آن را دارید، می توانید بر اساس آن مقیاس کنید. علاوه بر این، به ویژه برای یک شرکت سخت افزاری، توجه به سودآوری، موفقیت بلندمدت کسب و کار شما را تضمین می کند. ما سعی کردهایم تا حد امکان لاغر بمانیم و از تاکتیکهای بازاریابی منحصربهفرد برای کمک به مشتریان در کشف ما و کاهش هزینههای جذب مشتری استفاده کنیم. زمانی که از نظر مالی قابل قبول باشیم، هیجان زده هستیم که شرکت را از آنجا رشد دهیم، اما تا آن زمان، زیاد نمی خوابیم!
https://www.entrepreneur.com/starting-a-business/friends-garage-side-hustle-earned-220000-in-just-3-months/485942