4 تمرین مربیگری که هر رهبر باید تسلط داشته باشد
نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.
وقتی من برای بچههایی که تازه وارد این ورزش شدهاند سافتبال را مربی میکنم، توصیهام به ضربهزنان ساده است: پشت بشقاب بایستید، خفاش را تا ارتفاع شانهها بیاورید و چشمتان را روی توپ نگه دارید. ساده است زیرا آنها جوان و بی تجربه هستند. من خوشحالم تا زمانی که آنها در حال یادگیری و سرگرمی هستند.
وقتی بازیکنان رقابتی را در سطح دبیرستان مربی می کنم، توصیه من پیچیده تر است. ممکن است به همان اندازه ریز باشد که به آنها آموزش می دهیم که چگونه وزن خود را روی پاهای خود هنگام دزدی پایه ها تقسیم کنند.
من در زندگیام مربیگری زیادی انجام میدهم – به عنوان والدین کودکان مدرسهای و در FutureFund، شرکتی که شروع کردم به ارائه یک پلت فرم رایگان برای جمعآوری کمک مالی برای گروههای مدرسه K-12. اما چه من در حال مربیگری یک بازیکن کوچک یا یک مهندس نرمافزار هستم که قبل از راهاندازی ویژگی جدید به دنبال اشکالات میگردد، آموختهام که مربیگری ورزشی و راهنمایی تجاری اغلب دست به دست هم میدهند.
در هر دو مورد، کلید موثر ماندن این است که تشخیص دهید افراد در چه مرحلهای از توسعه هستند تا بتوانید بازخوردی ارائه دهید که به آنها کمک میکند تا به بهبود ادامه دهند. همانطور که فردی که مربیگری یا راهنمایی میکنید تکامل مییابد، توصیههایی که میدهید باید با او تکامل یابد.
بنابراین در اینجا چهار مرحله کلیدی برای تشخیص رشد افرادی که رهبری می کنید وجود دارد – و اینکه چگونه باید با هر یک از آنها سازگار شوید.
مرتبط: مربی باشید نه داور – چگونه از منظر مربیگری مربی و مدیر خوبی باشیم
مرحله 1: راهنمایی مبتدی
وقتی تقریباً هر کاری را که نیاز به مهارت دارد شروع می کنید، به کسی نیاز دارید که نحوه انجام صحیح آن را توضیح دهد. سپس، شما به آنها نیاز دارید تا زمینههایی را شناسایی کنند که میتوانند بهبود یابند و شما را در مسیر درست قرار دهند.
علاوه بر مربیگری سافت بال، من مربی قدرت و آمادگی تیم واترپلو دانشگاه در دبیرستان محلی خود هستم. هنگامی که آنها شروع به وزنه زدن می کنند، به اکثر آنها باید دقیقاً گفته شود که چه کاری انجام دهند زیرا آنها به سادگی نمی دانند.
از آنجایی که من سعی در انتقال دانش پایه دارم، نقش من به عنوان یک مربی در درجه اول آموزنده است. اگر به کسی آموزش می دهم که قبلاً هرگز ددلیفت انجام نداده است، باید به وضوح توضیح دهم که چگونه باید بایستد، بدن خود را محکم نگه دارد و لیفت را انجام دهد. اما زمانی که آنها این مراحل اساسی را درک کنند، من مسئولیت دیگری در قبال آنها دارم.
مطالب مرتبط: من یک مدیرعامل، بنیانگذار و پدر 2 هستم – در اینجا 3 تمرین وجود دارد که به من کمک می کند تا سلامت خود را حفظ کنم.
مرحله 2: مربیگری مبتدی
در نهایت، بیشتر مبتدیان به مرحلهای میرسند که برخی مهارتهای اولیه را دارند – اما این خطرناکترین بخش رشد آنهاست. اغلب با اطمینان همراه است که ممکن است متناسب با دانش آنها باشد یا نباشد.
یک فرد در این مرحله چیزی را که نمی داند نمی داند. آنها تا حدی توانایی و احتمالاً خودمختاری نیز دارند، اما نمی دانند چگونه خود ارزیابی کنند.
در این مرحله، کار من به عنوان مربی، درجه بندی و نقد است. من آنجا هستم تا به آنها کمک کنم تفاوت بین انجام کاری درست و اشتباه را درک کنند. ممکن است به یک ددلیفتگر تازه کار بگویم: “این فرم اشتباه است – اگر به استفاده از آن ادامه دهید، کمرتان آسیب می بیند.” سپس، تنظیمات خاصی را برای کمک به آنها در یافتن تکنیک مناسب ارائه خواهم کرد.
برای اینکه این کار عملی شود، باید به افراد اجازه دهید ریسک های خاصی را انجام دهند، اما همچنین باید بدانید که چه زمانی وارد عمل شوید و آنها را از دردسر دور نگه دارید. این بدان معناست که مطمئن شوید ریسک هایی که به آنها اجازه می دهید محاسبه شده باشد.
بیشتر وزنه برداران قبل از اینکه فرم مناسب را پیدا کنند باید فرم اشتباه را طی کنند، اما من آنها را مجبور نمی کنم تا زمانی که در فرم راحت نباشند چیز سنگینی بلند کنند زیرا نمی خواهم آسیب ببینند. در کسبوکار هم همینطور است – ممکن است به مهندس اجازه بدهم که در حال پیدا کردن جایگاه خود، انتخابهایی داشته باشد که میتواند بر موفقیت پروژهشان تأثیر بگذارد، اما اگر انتخاب اشتباه میتواند سازمان را فلج کند، نه.
مرتبط: چرا باید اکنون اجازه دهید مردم شکست بخورند تا بعداً موفق شوند
مرحله 3: مربیگری میانی
افرادی که به این مرحله میرسند میدانند چه زمانی کاری را درست یا غلط انجام دادهاند، اما ممکن است برای شناسایی علت یا ایجاد راهحل مورد نیاز خود به سختی تلاش کنند. در این مرحله، ریسکهای منتیها ممکن است کمتر باشد، زیرا آنها کمتر مستعد خطاهای خطرناک هستند – اما همچنین میتواند سختترین مرحله برای مربیان باشد، زیرا عواملی که منتیهای شما را عقب نگه میدارند همیشه واضح نیستند.
فرض کنید من در اتاق وزنه به شخصی مربی می دهم و متوجه می شوم که وقتی بلند می شود میله از زانوهایش جدا می شود. می توانم بگویم که نیرو به قسمت پایین کمر آنها وارد می شود، اما آنها احتمالاً از این موضوع یا نحوه تنظیم موضع خود برای جلوگیری از وقوع آن آگاه نیستند. آنها فقط ناامید هستند که نمی توانند بیشتر از این بلند کنند.
در این مرحله، من نمی خواهم به سادگی اطلاعاتی را ارائه کنم که مشکل آنها را بلافاصله حل کند. هدف من به عنوان یک مربی در حال حاضر این است که به آنها کمک کنم ظرفیت مربیگری خود را توسعه دهند. در عوض، ممکن است بپرسم، “کجا آن را احساس می کنی؟” و آنها را تشویق کنید تا فهرستی صادقانه از روند خود تهیه کنند.
مرحله 4: راهنمایی استاد
در مرحله آخر، افراد توانایی خودانتقادی را ایجاد می کنند. آنها می دانند چه اشتباهی انجام داده اند – اما مهمتر از آن، می توانند در صورت نیاز پیشرفت کنند.
وقتی کسی را به این سطح رساندید، اغلب همتای او میشوید در حالی که او دیگران را راهنمایی میکند. ممکن است وقتی سؤالاتی دارند، دیدگاه بیرونی ارائه دهید یا از تجربیات خود استفاده کنید، اما میدانید و احترام میگذارید که آنها میتوانند مسیر خود را به جلو ترسیم کنند.
توجه داشته باشید که این مراحل با سطوح ارشد در یک حرفه مطابقت دارند: در ابتدا، شما می توانید کار را انجام دهید اما نیاز به نظارت دارید. سپس می توانید بدون نظارت کار کنید. بعداً می توانید بر دیگران نظارت کنید. در نهایت، شما خودتان یک مربی می شوید.
هدف شما بهعنوان یک مربی همیشه باید این باشد که به افراد در طی این مراحل بهبود تدریجی کمک کنید تا در نهایت بتوانند خودشان مربی شوند. این نحوه پرداخت آن به جلو است.
مرتبط: چگونه برنامه های مربیگری می توانند فرهنگ یادگیری مستمر را در محل کار ایجاد کنند
https://www.entrepreneur.com/leadership/4-coaching-practices-every-leader-should-master/481918