3 حقیقت هر بنیانگذار راه سخت را می آموزد
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
در حال رشد ، بیشتر ما بر روی تعداد معدودی از ارزشهای اصلی پرورش یافته ایم: احترام بگذارید ، سخت کار کنید ، به مدرسه بروید و سعی کنید “کار خوب” پیدا کنیم. این نوع توصیه ها به یک هدف خدمت می کردند – تا زمانی که به دنیای کارآفرینی قدم نگذارید.
هنگامی که شما شروع به ساختن شرکت ها ، مدیریت ریسک و تصمیم گیری در مورد تأثیر معیشت دیگران می کنید ، به سرعت متوجه می شوید که بخش اعظم کتاب بازی در دنیای واقعی در جدول شام منتقل نشده است. قوانینی وجود دارد که هیچ کس به شما نگفت – درسهایی که فقط از طریق تجربه ، شکست و چند کبودی در طول مسیر روشن می شوند.
در اینجا سه حقیقت وجود دارد که مادر شما احتمالاً ذکر نکرده است ، اما در نهایت هر کارآفرین می آموزد.
مرتبط: 5 حقیقت در مورد کارآفرینی بهتر است از ابتدا بدانید
1. روابط بیش از پول اهمیت دارد – پل ها را نمی سوزانید
پول توجه زیادی می کند. در تجارت ، اغلب به عنوان کارت امتیازی نهایی رفتار می شود. اما از هرکسی که چندین چرخه را پشت سر گذاشته است ، بپرسید-رونق ، شلوغی ، خروج ، راه اندازی مجدد-و آنها همان چیز را به شما می گویند: روابط ارز بلند مدت واقعی است.
خیلی از افراد در اوایل مشاغل خود مانند یک بازی با مبلغ صفر رفتار می کنند. برنده معامله شوید. مسابقه را شکست داد. هر درصد را فشار دهید. اما آنچه آنها نمی دانند این است که تجارت یک ماراتن است ، نه یک اسپرینت. و پل هایی که اکنون می سوزانید می تواند مواردی باشد که بعداً باید از آن عبور کنید.
مردم به یاد می آورند که چگونه آنها را احساس کرده اید. آنها به یاد می آورند که وقتی اوضاع خوب بود و وقتی اوضاع نبود ، چگونه رفتار کردید. من دیده ام که افراد فوق العاده با استعدادی از فرصت کنار می روند نه به این دلیل که آنها فاقد مهارت بودند ، بلکه به این دلیل که آنها دنباله ای از روابط سوخته پشت سر خود را ترک کردند.
تجارت فقط مربوط به سرمایه نیست – این مربوط به اعتماد است. وقتی جزر و مد می شود ، حاشیه سود شما نخواهد بود که شما را نجات می دهد. این افرادی خواهند بود که به اندازه کافی به شما اعتماد دارند تا دوباره به شما شرط بندی کنند.
بنابراین ، در اینجا خط پایین وجود دارد: از نام خود محافظت کنید. پل ها را نمی سوزانید. با افرادی که در اوایل به شما کمک کرده اند در تماس باشید. و هرگز ارزش وفاداری ، فروتنی و قوام را دست کم نگیرید.
2. فقط به دنبال شغل نباشید – حرفه ای بسازید که به جلو نشان دهد
بیشتر افراد آموزش دیده اند تا به دنبال ثبات باشند. شغلی با چک ، یک عنوان ، شاید از مزایای آن استفاده کند. اما کارآفرینی نیاز به یک طرز فکر متفاوت دارد – یکی از آنها که نه فقط به نقش بعدی بلکه در جهت بعدی متمرکز شده است.
اگر دائماً مستقیم به جلو نگاه می کنید ، به آنچه در مقابل شماست واکنش نشان می دهید ، تصویر بزرگتر را از دست خواهید داد. بهترین بنیانگذاران فقط نمی پرسند ، “بعد چه کاری باید انجام دهم؟” آنها می پرسند ، “چه نوع زندگی می خواهم بسازم؟ چه تأثیری می خواهم داشته باشم؟”
نگاه کردن به معنای شناسایی یک دید بزرگتر است. این بدان معناست که نه به حرکات کوتاه مدت که در بازی طولانی نیستند. این به معنای تفکر از نظر میراث است ، نه فقط کارها.
هر شرکت بزرگ با کسی که از وضع موجود راضی نبود ، شروع می شود. کسی که از تسویه حساب “فقط یک کار دیگر” امتناع ورزید و در عوض تصمیم گرفت تا با یک ایده بزرگتر خطر کند. اگر در مورد کارآفرینی جدی هستید ، کار شما تعقیب فرصت ها نیست – این است که آنها را شکل دهید.
از پرسیدن چه چیزی موجود است. شروع به پرسیدن آنچه ممکن است
مرتبط: آنچه هیچ کس در مورد کارآفرینی به شما نمی گوید – 5 حقیقت سخت
3. به دانشگاه بروید – اما به دلایلی که فکر می کنید نیست
از کودکی به ما گفته شده است: “به دانشگاه بروید. این تنها راه موفقیت است.” و مطمئناً ، اگر قصد دارید پزشک ، وکیل یا مهندس باشید ، این توصیه ها هنوز هم ادامه دارد. اما برای بقیه ما؟ ارزش واقعی دانشکده ارتباط چندانی با دیپلم و همه چیز با مردم ندارد.
کالج فقط یک کلاس نیست. این اولین شبکه واقعی شماست. اولین سلیقه شما برای پیمایش در روابط ، یادگیری ایده برای ایجاد ایده ، متقاعد کردن دیگران برای پیوستن به دیدگاه شما و عدم موفقیت عمومی – سپس به عقب نشینی. این چیزی نیست که شما در یک سالن سخنرانی یاد بگیرید.
برخی از موفق ترین بنیانگذاران زمان ما کالج را تمام نکردند ، اما آنها به اندازه کافی باهوش بودند که خود را در یک اکوسیستم اجتماعی غوطه ور کنند که در آن ایده ها ، جاه طلبی ها و شخصیت های جسورانه با هم برخورد کردند. کالج جایی است که قبیله خود را پیدا می کنید. بنیانگذاران شما هواداران اولیه شما شرکای تجاری آینده شما.
بنابراین اگر می خواهید در کالج سرمایه گذاری کنید ، این کار را برای مدرک قاب انجام ندهید. این کار را برای چهار سال سرمایه اجتماعی انجام دهید که هرگز برنگردید. از باشگاه های رزومه بازپرداخت کنید و محافل را پیدا کنید که ایده ها به چالش کشیده می شوند ، خطرات گرفته می شوند و روابط ایجاد می شود.
از آنجا که ده سال از این پس ، هیچ کس نمی خواهد بپرسد که در Econ 101 چه درجه ای کسب کرده اید – اما آنها از شما می پرسند که شما با چه کسی ساخته اید.
مرتبط: 6 حقیقت ترسناک در مورد کارآفرین شدن
کارآفرینی یکی از سخت ترین و با ارزش ترین مسیرهایی است که می توانید طی کنید. اما با یک کتابچه راهنمای کاربر همراه نیست – به خصوص کسی که والدین شما نداشته اند. درسهایی که برای موفقیت لازم دارید اغلب در مواجهه با خرد متعارف پرواز می کنند.
بنابراین بگذارید این راهنمای به روز شده شما باشد:
-
اولویت بندی مردم بر سود.
-
در دهه ها فکر کنید ، نه چهارم.
-
و تشخیص دهید که هوش اجتماعی شما اغلب شما را بیش از هر درجه ای به همراه خواهد داشت.
مادر شما اصول اولیه را به شما داد. اکنون این است که بقیه را یاد بگیرید – و کتاب بازی خود را بنویسید.
در حال رشد ، بیشتر ما بر روی تعداد معدودی از ارزشهای اصلی پرورش یافته ایم: احترام بگذارید ، سخت کار کنید ، به مدرسه بروید و سعی کنید “کار خوب” پیدا کنیم. این نوع توصیه ها به یک هدف خدمت می کردند – تا زمانی که به دنیای کارآفرینی قدم نگذارید.
هنگامی که شما شروع به ساختن شرکت ها ، مدیریت ریسک و تصمیم گیری در مورد تأثیر معیشت دیگران می کنید ، به سرعت متوجه می شوید که بخش اعظم کتاب بازی در دنیای واقعی در جدول شام منتقل نشده است. قوانینی وجود دارد که هیچ کس به شما نگفت – درسهایی که فقط از طریق تجربه ، شکست و چند کبودی در طول مسیر روشن می شوند.
در اینجا سه حقیقت وجود دارد که مادر شما احتمالاً ذکر نکرده است ، اما در نهایت هر کارآفرین می آموزد.
بقیه این مقاله قفل شده است.
به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی
https://www.entrepreneur.com/starting-a-business/3-truths-every-founder-learns-the-hard-way/493274