10 اسطوره رهبری شما برای متوقف کردن اعتقاد باید متوقف شوید

مشاوره رهبری در همه جا است ، اما بسیاری از آن اشتباه است. خطرناک ترین ایده ها موضوعاتی نیستند که به نظر شدید یا منسوخ می شوند. آنها کسانی هستند که منطقی به نظر می رسند. آنهایی که در عرشه های خارج از سایت ، کتابهای رهبری و پست های لینکدین خود خدمت می کنند که احساس می کنند به اندازه کافی آشنا هستند تا بدون سؤال بپذیرند.

در اینجا 10 اسطوره رهبری وجود دارد که روی کاغذ عالی به نظر می رسند اما در عمل نگه نمی دارند – و واقعیتی که در عوض درست است.

مرتبط: 6 افسانه در مورد رهبری که ممکن است شما را عقب نگه دارد

اسطوره شماره 1: تعادل هدف است

ما اغلب به ما گفته می شود که رهبری بزرگ به معنای یافتن تعادل – بین کار و زندگی ، بین دید و اجرای ، بین حضور و محافظت از وقت خود است. اما رهبری واقعی به ندرت این کار را پاک می کند.

واقعیت: رهبران بزرگ قربانی می کنند

رهبری غالباً نیاز به تمرکز پایدار در یک جهت دارد. این شامل معاملات ، روال های از دست رفته و لحظاتی است که تعادل شخصی صندلی عقب را به مسئولیت حرفه ای می برد.

این یک شکست نیست – این بخشی از نقش است. رهبرانی که بیشترین رشد را دارند ، اغلب کسانی هستند که می دانند چه موقع بیشتر از راحت خود را به خود اختصاص می دهند و چگونه می توانند هنگام انجام این کار بهبود یابند.

اسطوره شماره 2: افراد باهوش تر از شما استخدام کنید

این توصیه به نظر نجیب و خودآگاه به نظر می رسد ، اما بدون زمینه ، می تواند منجر به سردرگمی شود. هوش به تنهایی تراز ، اعتماد یا اجرای را تضمین نمی کند.

واقعیت: افرادی را که مکمل نقاط کور شما هستند استخدام کنید

قوی ترین تیم ها به عمد ساخته شده اند. این بدان معناست که استخدام افرادی که مهارت های شما را تکمیل می کنند ، با استقلال فعالیت می کنند و مأموریت را به اندازه کافی درک می کنند تا بدون نظارت مداوم تصمیمات خوبی بگیرند. اطلاعاتی اهمیت دارد ، اما فقط در صورت جفت شدن با پاسخگویی و احساس مشترک هدف.

اسطوره شماره 3: فرهنگ همه چیز است

یک فرهنگ قوی ارزشمند است ، اما جایگزینی برای نتایج نیست. در بعضی موارد ، “فرهنگ بزرگ” کد برای استانداردهای پایین یا عدم تمایل به گفتگوهای سخت می شود.

واقعیت: فرهنگ بدون عملکرد یک تجارت نیست

معنادارترین فرهنگ ها مواردی هستند که مردم احساس تعلق دارند – و جایی که تعلق آن با غرور و افتخار که در کار خود می گیرند تقویت می شود. بدون نتیجه ، یک فرهنگ عالی بیشتر شبیه یک باشگاه اجتماعی است تا یک تجارت.

اسطوره شماره 4: رهبران بزرگ چشم انداز را تنظیم کردند

چشم انداز بخش مهمی از رهبری است ، اما اغلب عاشقانه است. ایجاد یک دید قانع کننده آسان است. پیروی از آن بسیار سخت تر است.

واقعیت: بینایی فقط وقتی می بینید مهم است

رهبری با آنچه اتفاق می افتد پس از تنظیم چشم انداز اندازه گیری می شود. توانایی برقراری تماس های سخت ، حرکت در برابر مقاومت و نگه داشتن کارها – به ویژه هنگامی که شور و شوق محو می شود – همان چیزی است که رهبران آرزو را از افراد مؤثر جدا می کند.

اسطوره شماره 5: از تقویم خود به هر قیمتی محافظت کنید

مدیریت زمان مهم است ، اما رفتار با تقویم شما به عنوان مقدس می تواند شما را برای افرادی که بیشتر به رهبری شما اعتماد می کنند ، غیرقابل دسترسی کند.

واقعیت: در صورت مهم بودن در دسترس باشد ، نه فقط وقتی که راحت باشد

کار رهبری همیشه به طور مرتب برنامه ریزی نمی شود. این در سؤالات در زمان واقعی ، موانع غیر منتظره جاده ها و لحظاتی که تیم شما به وضوح یا پشتیبانی نیاز دارد ، نشان می دهد. مطمئناً ، مسدود کردن زمان مفید است ، اما وقتی تیم شما واقعاً به شما احتیاج دارد ، آن را کنار بگذارید.

مرتبط: 16 کارآفرین موفق در مورد بدترین توصیه ای که تاکنون دریافت کرده اند

اسطوره شماره 6: با همدلی رهبری کنید

همدلی در رهبری ضروری است. اما هنگامی که همدلی راهی برای جلوگیری از درگیری یا حقایق سخت پالتو تبدیل می شود ، کمک به شما متوقف می شود.

واقعیت: رهبری با وضوح

دلسوزترین کاری که یک رهبر می تواند انجام دهد این است که انتظارات واضح را ارائه دهد ، بازخورد صادقانه ارائه دهد و یک مسیر متفکرانه را به جلو نشان دهد. همدلی بدون ساختار اغلب منجر به سردرگمی می شود. همدلی با مرزها به رشد مردم کمک می کند.

اسطوره شماره 7: اعتماد به نفس مهم است

اعتماد به نفس اغلب به عنوان پیش نیاز رهبری قاب می شود. اما بیش از حد آن – به ویژه هنگامی که عملکردی باشد – می تواند آسیب بیشتری نسبت به خوبی داشته باشد.

واقعیت: محکومیت بیشتر از اعتماد به نفس است

اعتماد به نفس در لحظه های شک یا عدم اطمینان. از طرف دیگر ، محکومیت در ارزش ها ، اولویت ها و تمایل به مسئولیت پذیری پایه گذاری شده است. این امکان را به شما می دهد تا حتی وقتی اعتماد به نفس شما لرزان است ، به جلو بروید.

اسطوره شماره 8: به عنوان مثال رهبری

به عنوان مثال ، اغلب به عنوان استاندارد طلا دیده می شود ، اما فقط تا یک نقطه کار می کند. نمایش زود هنگام و سخت کار خوب است ، اما این تلاش نمادین در واقع مقیاس نمی کند.

واقعیت: هدایت شده توسط طراحی

رهبری قوی در مورد طراحی سیستم ها ، هنجارها و فرایندهایی است که آنچه را برای شما تقویت می کند تقویت می کند – بنابراین تأثیر شما حتی وقتی در اتاق نیستید ، ادامه می یابد.

اسطوره شماره 9: شفافیت باعث ایجاد اعتماد می شود

ارتباطات باز مهم است ، اما بیش از حد به نام شفافیت می تواند اضطراب بیشتری نسبت به تراز ایجاد کند.

واقعیت: ارتباط مداوم باعث ایجاد اعتماد می شود

اعتماد از قوام ناشی می شود ، نه افشای مداوم. هنگامی که رهبران انتظارات واضح را تعیین می کنند ، تحت فشار قرار می گیرند و با اندیشه ارتباط برقرار می کنند ، تیم ها احساس امنیت بیشتری می کنند ، حتی اگر به هر بحث داخلی دسترسی نداشته باشند.

اسطوره شماره 10: رهبری در مورد نفوذ است

نفوذ براق و اغوا کننده است. اما پیروان ، مشغول صحبت کردن و ویژگی های مطبوعاتی شما را به یک رهبر تبدیل نمی کنند.

واقعیت: تأثیر یک مشکل است ، اما پاسخگویی کار است

تأثیر ممکن است یک محصول جانبی رهبری قوی باشد ، اما این هسته اصلی آن نیست. کار مسئولیت – برای خود و تیم شما – حتی وقتی کسی تماشا نمی کند.

مرتبط: 5 تصورات غلط رهبری که مانع موفقیت می شوند

از زیبایی شناسی رهبری رها کنید

پایدارترین اسطوره ها مواردی هستند که از بیرون خوب به نظر می رسند. آنها به ما می گویند که رهبری به معنای الهام بخش بودن ، استراتژیک ، عاطفی باهوش و همیشه در دسترس است – اما در واقعیت ، رهبری به ندرت جلا است.

اغلب ساکت است. گاهی ناراحت کننده است. گهگاه منزوی و تقریباً همیشه پر از معامله هایی که در توضیحات شغلی ظاهر نمی شوند.

اما وقتی این کار با وضوح ، اعتقاد و احساس مسئولیت انجام شد ، کار می کند. نه به این دلیل که عالی است ، بلکه به دلیل واقعی بودن است.

نسخه براق رهبری را رها کنید. هرچه زودتر انجام دهید ، زودتر می توانید وارد چیزی بسیار پایدار و مؤثر شوید.