یک سرمایه گذار به من و تجارت من شک کرد زیرا من یک پدر شاغل هستم – به همین دلیل لازم نیست که کار یا خانواده خود را قربانی کنید.

یک سرمایه گذار به من و تجارت من شک کرد زیرا من یک پدر شاغل هستم – به همین دلیل لازم نیست که کار یا خانواده خود را قربانی کنید.

نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.

من هرگز به ایده سیلیکون ولی اعتقاد نداشته ام که شما باید 24/7 کار کنید و همه چیز را برای ساختن یک شرکت موفق قربانی کنید. برای من ، ایجاد یک تجارت و بزرگ کردن یک خانواده ، دست به دست هم می دهد. این دیدگاه های متضاد شاید به بهترین وجه با یک حکایات شخصی نشان داده شده باشد.

مدتها پیش ، هنگامی که من و یک شریک تجاری سابق برای شرکتی که ما تأسیس کرده بودیم دور خود را جمع می کردیم ، خودم را پیدا کردم که در برخی از سرمایه گذاران از دره سیلیکون نشسته ام. من می دانستم که آنها برای دیدار با ما پرواز نمی کردند مگر اینکه نسبت به سرمایه گذاری نسبتاً جدی باشند – آنها نوع افرادی نبودند که وقت و پول خود را برای چیزی که به آن اعتقاد نداشتند هدر دهند.

من و همسرم راشل اخیراً آموخته بودیم که راشل با دوقلوها باردار است. بارداری برنامه ریزی نشده بود ، به این معنی که ما از این فکر می کردیم که می خواهیم صفر بیشتری بچه ها داشته باشیم تا دریابیم که ما واقعاً دو بار در چشمان چشم داریم. من قصد داشتم پدر افتخارآمیز چهار دختر نه بلکه شش دختر بسیار پرانرژی باشم.

برای شکستن یخ ، بنیانگذار من موارد فوق را با سرمایه گذاران ما به اشتراک گذاشت. در بیشتر موارد ، بحث و گفتگوهای کوچک عمومی با داستانی درباره دوقلوهای غیر منتظره حداقل سرگرم کننده است. اما سرمایه گذاران سرگرم نشدند.

سرمایه گذار ارشد – من هرگز نام او را فراموش نخواهم کرد ، حتی اگر در اینجا به آن اشاره نخواهم کرد – به اندازه یک حمله قلبی جدی بود. او مستقیم به من نگاه کرد و گفت: “می دانید ، من سخت کار می کنم که بچه ها را جدی می گیرم. چرا وقتی باید تمام زندگی خود را به کار خود اختصاص دهید ، خانواده ای دارید؟”

بدون اینکه یک ضرب و شتم را از دست بدهم ، پاسخ دادم ، “این جالب است – من همیشه تلاش کرده ام تا بچه ها را درک کنم شمابشر اگر کسی برای لذت بردن از آن لذت ببرید ، چه فایده ای دارد؟ رضایت از یک پسر مجرد 45 ساله که در پنت هاوس در خیابان دانشگاه در پالو آلتو زندگی می کند ، کجاست؟ آیا بعد از مدتی احساس خالی و پیر نمی شود؟ برای من ، کار من پر از هدف است. من باید به خانه بروم و با یک دسته از بچه های کوچک شایان ستایش که مرا دوست دارند بازی کنم. “

من این را به روشی آرام و فلسفی گفتم که گویی من به جای مقابله با توهین ، یک دیدگاه متناوب را به اشتراک می گذارم. در همین حال ، بنیانگذار من ، ویران شده بود که او همه چیز را مطرح کرده است-این جلسه به همان اندازه خوب بود.

اما می دانید چه؟ دومین این سخنان از دهان سرمایه گذار ارشد بیرون آمد ، من می دانستم که پول او را نمی خواهم. خانواده برای من بیش از حد به معنای شریک زندگی با کسی است که می تواند آن را به طرز فزاینده ای برکنار کند.

مرتبط: نامه ای آزاد از یک پدر کارآفرین به فرزندانش در مورد چگونگی یافتن موفقیت

خانواده و تجارت

خانواده و تجارت متقابلاً منحصر به فرد نیستند ، اما بیایید واقع بینانه باشیم. اداره یک تجارت بسیار دشوار ، استرس زا و غیرقابل پیش بینی است. قطعاً مواقعی وجود خواهد داشت که شما مجبور باشید از طریق اشکالات ، به نظر می رسد با هزینه گذراندن وقت با آنهایی که بیشتر دوست دارید.

این مشکل از زمانی شروع می شود که موانع و فرصت ها به عنوان ماراتن ها به جای اسپرینت رفتار می شوند. هر کارآفرین در یک نقطه یا نقطه دیگر با یک اسپرینت روبرو می شود – چیزی از ریل خارج می شود ، یا فرصتی وجود دارد که می خواهید از آن استفاده کنید ، بنابراین شما بیشتر از آنچه که معمولاً می خواهید در محل کار خود می گذرانید.

از طرف دیگر ، یک ماراتن همان چیزی است که هنگام کار روزانه فقط برای کاهش اضطراب اجتناب ناپذیر کارآفرینی اتفاق می افتد. شما به خودتان می گویید که باید ساعت ها کار کنید زیرا این باعث می شود احساس بهتری برای انجام این کار داشته باشید – “اگر من کار می کنم ، من شکست نمی خورم.”

اشتباه نکنید ، این یک دروغ است. مانند همه دروغ ها ، این امر به شما آسیب می رساند موقتاً ، مهم نیست که چقدر خوب باعث می شود احساس خوبی داشته باشید.

مرتبط: شما لازم نیست خانواده خود را فدا کنید تا کارآفرین باشید. در اینجا نحوه نجات 500 ساعت در سال خود را آورده است.

قربانی در مقابل پاداش

این یک تصویر ناخوشایند است: شما یک روز سیزده ساعته را قرار داده اید و در هفت یا هشت به خانه می روید تا دریابید که شام ​​را از دست داده اید ، بچه ها در حال حاضر در رختخواب هستند و شریک زندگی شما عصبانی هستند که بار دیگر کار خود را بر سر خانواده انتخاب کرده اید. در این حالت ، شما استرس کارآفرینی را به همان اندازه که به آن بی تحرک اضافه می کنید ، کاهش نمی دهید. شما در حالی که از بزرگترین منبع خود برای الهام بخشیدن و تجدید خودداری می کنید ، بی معنی خود را خسته می کنید.

قاعده کلی من برای تعادل خانواده و کار در کل حرفه من این بوده است که از سفر استفاده کنم. وقتی خارج از شهر هستم ، دائماً کار می کنم. من پنج روز کار را به سه نفر انداختم. وقتی در شهر هستم ، همیشه شش یا شش و سی سال در خانه هستم. وقتی من در خانه هستم ، همیشه با بچه هایم حضور دارم ، با راشل حضور دارم. فقط وقتی همه در خواب هستند که در صورت لزوم ساعات کار اضافی را خرد می کنم.

من نمی توانم تصور کنم که سعی می کنم در همان ساعت ها لنگ بزنم و از این واقعیت که احساس می کنید مانند یک بازنده احساس می کنید ، پریشان شوید زیرا دوباره شام ​​را از دست می دهید. این تعداد ساعت ها بدون در نظر گرفتن – چرا به خانه نروید ، استراحت کنید ، سر خود را پاک کنید ، در یک هدف خارج از کار سرمایه گذاری کنید و پس از انجام تعهدات خود به عنوان والدین و شریک زندگی خود به آن کار برگردید؟

برای شروع ، باتری های شما را شارژ می کند. علم مغز به ما آموخته است که شما هر روز زمان محدودی برای انجام در بالاترین سطح دارید. پس از تعداد مشخصی از ساعت ها ، بازده کمتری در انرژی شما در مقابل کیفیت نتایج وجود دارد.

به من اعتماد کنید – وقتی به عنوان همسر یا پدر یا مادر احساس خوبی دارید ، مثل یک عکس از انرژی خالص است. قرار دادن ساعات اضافی پس از تأیید مجدد عشق خود به خانواده ، یک تجربه بسیار پربارتر خواهد بود.

واقعاً فقط یک قانون وجود دارد که وقت خود را با خانواده بگذرانید: حضور داشته باشید ، حضور داشته باشید ، حضور داشته باشید. این به معنای وانمود کردن در آنجا نیست که ذهن شما هنوز در دفتر کار می کند. برای دستیابی به تعادل بین کار و خانواده ، باید تلفن خود را کنار بگذارید ، رایانه خود را ببندید و خود را کاملاً به لحظه بدهید.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/growing-a-business/an-investor-doubted-me-and-my-business-because-im-a/485021

دیدگاهتان را بنویسید