یک ایده عالی به معنای هیچ چیز بدون بازار مناسب نیست – در اینجا نحوه یافتن آن آورده شده است
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
برای کارآفرینان ، ارائه ایده عالی ، متأسفانه بخش آسان است. حتی بعد از اینکه لحظه لامپ خود را انجام داده اید ، تحقیقات بازار را انجام داده و یک برنامه تجاری ایجاد کرده اید ، هنوز هم باید بفهمید که چگونه اولین مشتریان خود را جذب کنید.
واقعیت سخت این است که اگر راهی برای گرفتن آن در مقابل مردم ندارید ، یک ایده شگفت انگیز در واقع شگفت انگیز نیست. این یک “مشکل شروع سرد” نامیده می شود – چالش ایجاد حرکت در هنگام کسب و کار ، محصول یا پلتفرم هیچ پایه یا فعالیت اولیه کاربر ندارد. این امر به ویژه برای شرکت هایی که به اثرات شبکه متکی هستند – فکر می کنید Airbnb یا eBay – که در آن با استفاده بیشتر از افراد از آن ، ارزش محصول یا خدمات افزایش می یابد.
در حالی که مشکل شروع سرماخوردگی ممکن است برای سیستم عامل های دو طرفه بسیار مشکل باشد ، این چیزی است که هر کارآفرین باید در مورد آن فکر کند.
مرتبط: راهنمای گام به گام برای یافتن طاقچه و بازار هدف شما
ساخت حداقل محصول قابل دوام (MVP)
توصیه ای که من خودم را بارها و بارها به اشتراک می گذارم؟ ساخت MVP.
من ایده MVP ها را از رهبر اندیشه اریک ریس وام گرفتم ، که این اصطلاح را به عنوان نسخه ای از یک محصول جدید تعریف می کند که به یک تیم اجازه می دهد حداکثر میزان یادگیری معتبر را در مورد مشتریان با کمترین تلاش جمع کند. هدف ، به عبارت دیگر ، آزمایش یک ایده با حداقل هزینه است که پاسخی را از طرف مخاطب هدف ایجاد می کند ، که می تواند به هموار کردن راه برای تکرارهای آینده کمک کند.
هنگامی که MVP خود را ساختید ، ساختن آن بهترین راه برای به دست آوردن کشش است. حتی اگر فقط چند نفر از وب سایت خود بازدید کنید ، برخی احتمالاً کاربر می شوند. این کاربران اطلاعات ارزشمندی را ارائه می دهند: چقدر فعال هستند؟ آیا آنها به طور مداوم از محصول برای مدت طولانی استفاده می کنند؟ اگر نه ، چرا؟
نکته جالب در مورد MVP ها این است که آنها سریع ساخت و داده های اساسی زیادی را ارائه می دهند. اما حتی بهتر ، ساختن یک نسخه ارزان قیمت و ناقص به بنیانگذاران این فرصت را می دهد تا با انواع مهارت های جدید مورد نیاز خود ، مانند طراحی خود ، مانند طراحی ، دست خود را امتحان کنند. بدون فشار برای اولین بار درست آن ، فرصتی برای آزمایش ، جمع آوری بازخورد و بهبود به طوری که هر نسخه آینده بسیار بهتر است.
یک حقیقت سخت دیگر: اگر با MVP خود شانس ندارید ، احتمالاً با نسخه سوپاپ تر نیز نمی خواهید. من قبل از فرود آمدن روی Jotform ، شرکت شکل دهی که دو دهه گذشته اداره می کردم ، ایده های راه اندازی زیادی داشتم. اما اگر بعد از شش ماه تلاش ، آن را از دست نداده بود؟ من آن را با ایده های دیگر در گرد و غبار می ریختم و چیز دیگری را شروع می کردم.
در یک بازار داغ بسازید
زمان بندی همه چیز است ، و موفقیت یک استارتاپ اغلب به آن وابسته است. به عنوان مثال: در سال 2010 منتشر شد ، در سال 2010 ، از قابلیت های پیشرفته عکس آیفون 4 و تقاضای فزاینده برای به اشتراک گذاری عکس فوری استفاده کرد. در مقابل این که با اولین حضور در Google Glass: Technology Wearable هنوز به جریان اصلی تبدیل نشده بود ، و بسیاری از این ایده را می دیدند که یک کامپیوتر را به صورت خزنده و دیستوپیایی ببندید. در حالی که سایر عوامل در عدم موفقیت شیشه نقش داشتند ، مسئله اصلی عدم وجود بازار برای آن محصول در آن زمان بود.
با ساختن در یک بازار داغ ، شانس محصول خود را برای جذب کاربران افزایش می دهید. در حال حاضر ، هوش مصنوعی در همه جا است ، و مردم به طور جدی به دنبال اتخاذ محصولات و خدمات هوش مصنوعی هستند. با توجه به روندها ، پرداخت می شود: من Jotform را در میان افزایش علاقه به محصولات آنلاین ، که بخشی از آن توسط اولین بار چشمگیر Gmail هدایت می شود ، راه اندازی کردم.
البته راه اندازی در چنین بازاری نیز با ریسک همراه است. رقابت می تواند سفت باشد ، بنابراین شما باید یک گزاره ارزش منحصر به فرد برای ایستادگی داشته باشید. همچنین خطر اشباع بازار وجود دارد. با این حال ، هیچ یک از این موارد معامله گر نیست – گوگل اندکی پس از راه اندازی Jotform وارد حلقه فرم ها شد و ما زنده ماندیم. نکته اصلی این است که یک محصول عالی تهیه کنید ، کالایی که مردم هنوز هم در مقابل گزینه های دیگر از آن استفاده می کنند. از این گذشته ، اگر بسیاری از محصولات مشابه تقریباً عملکردهای مشابهی داشته باشند ، اما هیچکدام از آنها خارج نشده است ، این بدان معنی است که هیچ کس این کار را به خوبی انجام نمی دهد.
مرتبط: 8 استراتژی برنده برای موفقیت در یک بازار بیش از حد رقابتی
یاد بگیرید که قانون 50/50 را دوست داشته باشید
یکی از اصولی که من با آن زندگی می کنم قانون 50/50 نامیده می شود ، که حاکی از آن است که استارتاپ ها نیمی از وقت خود را صرف توسعه محصول و نیمی دیگر در بازاریابی می کنند. به عنوان یک توسعه دهنده ، این یک مکاشفه دردناک بود زیرا من ترجیح می دادم به تنهایی روی ساختمان تمرکز کنم. اما اگر یک ایده یک محصول به علاوه بازاریابی است ، شما کاملاً نمی توانید از هر متغیر غافل شوید.
جذب و تبدیل کاربران می تواند از طریق بازاریابی هدفمند انجام شود ، که شامل دانستن مخاطب هدف شما ، نقاط درد آنها ، چه پیام رسانی با آنها طنین انداز خواهد شد و چگونه به آنها برسید. در Jotform ، ما موفقیت های زیادی در دستیابی به کاربران از طریق وبلاگ ها داشته ایم ، که ما از لحاظ استراتژیک بر روی سیستم عامل هایی که مکرر می کنند ارسال می کنیم. بازخورد بهترین دوست شما است – هیچ راه بهتری برای یادگیری اینکه آیا شما با موفقیت در اجرای قانون 50/50 با موفقیت در ارتباط با افرادی که می خواهید از محصول خود استفاده کنید ، وجود ندارد.
جذب-و نگه داشتن-کاربران نیاز به تفکر استراتژیک دارند: برای آزمایش ایده خود ، MVP بسازید ، در بازاری که با فرصت رسیده است ، راه اندازی کنید و بر اساس بازخورد در دنیای واقعی تکرار شود. زمان بندی ، پایداری و سازگاری مهم است. حتی اگر اولین تلاش شما خاموش نشود ، این یک پله به سمت یافتن چیزی است که کار می کند.
https://www.entrepreneur.com/starting-a-business/a-great-idea-means-nothing-without-the-right-market/486621