چگونه نبردهای خود را عاقلانه در محل کار انتخاب کنید

مطالب مرتبط: تعارض اجتناب ناپذیر اما ضروری است. در اینجا نحوه حفظ آرامش در طول بحث و بازسازی پس از آن آورده شده است.

5. از جنگ درس بگیرید

گرفتار شدن در گرما و از دست دادن آنچه واقعاً در خطر است آسان است. آیا این نبرد در مورد یک موضوع مهم است که به طور قابل توجهی بر موفقیت پروژه یا شرکت تأثیر می گذارد یا بیشتر در مورد منیت شما و اثبات درستی نظر شما است؟

به عنوان رهبر، ما باید به عقب برگردیم، وضعیت را به وضوح ارزیابی کنیم و تصمیم بگیریم که چه زمانی به جلو حرکت کنیم و چه زمانی رها کنیم. این در مورد اجتناب از درگیری یا عقب نشینی نیست. این در مورد عاقل بودن، استراتژیک بودن و تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است است. با انتخاب عاقلانه نبردها، می‌توانیم به طور مؤثرتری رهبری کنیم، روابط قوی‌تری ایجاد کنیم و به موفقیت‌های بیشتری برسیم.

در نهایت، نبردهایی که برای مبارزه انتخاب می کنیم – و آنهایی که رها می کنیم – ما را به عنوان رهبر تعریف می کنند. در این لحظات تعیین کننده است که ما توانایی های رهبری واقعی خود را نشان می دهیم.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/leadership/how-to-choose-your-battles-wisely-at-work/478439

با نگاهی به آن دوران چالش برانگیز که با همکارم سر و صدا داشتم، متوجه می‌شوم که یادگیری نحوه انتخاب نبردها درس ارزشمندی در سفر رهبری من بود. گیر افتادن در جزئیات و مبارزه برای هر اینچ و در عین حال از دست دادن اهداف بزرگتر آسان است. با این حال، رهبری معتبر در مورد تصمیم گیری استراتژیک است که به نفع تیم و پروژه باشد.

یکی از مهم ترین ملاحظات هنگام تصمیم گیری در مورد جنگیدن یا رها کردن آن، درک تأثیر آن بر تصویر بزرگتر است. آیا برنده شدن در این نبرد در درازمدت به نفع پروژه، تیم یا شرکت خواهد بود یا بیشتر در مورد غرور شخصی است؟

این سوال مثل یک تُن آجر به سرم زد. آنقدر روی پیروزی در نبرد متمرکز شده بودم که تصویر بزرگتر را از دست دادم. در نهایت، مجبور شدم عقب نشینی کنم، دوباره ارزیابی کنم و تصمیم سختی بگیرم تا از موضع خود برای نفع بیشتر پروژه و رابطه ام با همکارم کنار بگذارم. آسان نبود، اما تصمیم درستی بود.

گاهی اوقات بهترین تصمیمی که یک رهبر می تواند بگیرد این است که رها کند. این به معنای تسلیم شدن نیست. به این معنی است که بدانید انرژی و منابع شما ممکن است بهتر در جای دیگری خرج شود. رها کردن می تواند یک تصمیم فوق العاده دشوار باشد، به خصوص زمانی که زمان و تلاش زیادی را برای یک پروژه خاص سرمایه گذاری کرده اید، اما همچنین می تواند استراتژیک ترین حرکت باشد.

آن تجربه یک درس مهم در مورد رهبری به من آموخت: هر نبردی ارزش جنگیدن را ندارد. به عنوان رهبر، ما باید یاد بگیریم که نبردهای خود را عاقلانه انتخاب کنیم و بدانیم چه زمانی به جلو برویم و چه زمانی رها کنیم.

در تجربه من، بسیاری از موقعیت‌های ناراحت‌کننده که اکنون مهم به نظر می‌رسند، ناشی از غرور شخصی هستند تا ضرورت تجاری. با از بین بردن لایه های احساسی، می توانید بر آنچه واقعاً مهم است تمرکز کنید. دریافته‌ام که وقتی به جای رضایت عاطفی بر نتایج عینی تمرکز می‌کنم، در حل تعارض و تصمیم‌گیری موفق‌تر هستم.

4. تشخیص دهید که چه زمانی باید به نفع خود رها شوید

به نظر می‌رسد رهبرانی که به‌جای گرفتار شدن در جزئیات جزئی، به‌طور پیوسته بر تصویر بزرگ‌تر تمرکز می‌کنند، به احتمال زیاد چالش‌های پیچیده را با موفقیت پشت سر می‌گذارند. من رهبران دیگر را تماشا کرده‌ام که با ظرافت به عقب برمی‌گردند، حتی زمانی که می‌دانستم آنها معتقدند در آن موقعیت حق با آنهاست. توقف و ارزیابی اینکه آیا نبردی که می‌جنگید با اهداف و چشم‌انداز کلی پروژه همسو است یا خیر، ضروری است.

در اینجا نحوه برخورد من با این عمل متعادل کننده ظریف است.

1. تأثیر را بر تصویر بزرگتر ارزیابی کنید

مقاله ای از مرکز رهبری خلاق بیان می کند که رهبرانی که به طور منظم در مورد تصمیمات خود فکر می کنند و از تجربیات خود درس می گیرند، در نقش خود انعطاف پذیرتر و موثرتر هستند. این تمرین بازتاب به تصمیم گیری بهتر در آینده کمک می کند. همچنین به شما این امکان را می‌دهد که به چیزها متفاوت نگاه کنید – اطمینان حاصل می‌کند که فقط در حال جنگیدن نیستید، بلکه موارد مناسب را انتخاب می‌کنید.

تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا (مطالعات مختلف آنها در مورد تعارض و رهبری) نشان داد که رهبرانی که هزینه‌های تعارض را قبل از درگیر شدن در یکی می‌سنجند، در حفظ یک تیم منسجم و موفقیت درازمدت مؤثرتر هستند. این بدان معناست که شما باید عواقب فوری و عواقب طولانی مدت درگیر شدن در یک نبرد را در نظر بگیرید.

3. تعیین کنید که واقعاً چه چیزی در خطر است

نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.

چه در یک نبرد بجنگید یا آن را رها کنید، همیشه درسی برای آموختن وجود دارد. بسیار مهم است که در مورد تجربه فکر کنید، بفهمید چه چیزی موثر بوده و چه چیزی موثر نیست، و آن بینش ها را در تصمیمات آینده به کار ببرید. هر نبرد، چه برد و چه باخت، فرصتی برای رشد و یادگیری است.

هر نبرد با هزینه ای همراه است – زمان، انرژی، روابط یا منابع. قبل از درگیر شدن در هر تعارض یا اختلاف نظر، ضروری است که این هزینه ها را در مقابل مزایای بالقوه سنجید. در مورد من، بهای آن بدتر شدن رابطه دیرینه با همکارم و رکود پیشرفت پروژه بود.

در پایان، رها کردن به من این امکان را داد که دوباره روی اهداف بزرگ‌تر پروژه تمرکز کنم و روابط تیره‌شده را بازسازی کنم. رها کردن در مواقع لزوم باعث می شود فرد سازگارتر و مجهزتر برای رهبری باشد، که این ویژگی کلیدی رهبری موفق است.

چندین سال پیش درگیر یک درگیری حرفه ای بودم که تمام انرژی، تمرکز و زمان من را گرفت. من با یکی از همکارانی که سال ها می شناختم کار می کردم. برای من پروژه مهمی بود و بخشی از آن به محل اختلاف بین ما تبدیل شد. من شدیداً معتقد بودم که رویکرد من درست است و مصمم بودم که آن را به پایان برسانم. همکارم مخالفت کرد و احساس کرد رویکرد او قوی‌تر از من است.

مطالب مرتبط: 3 نشانه که به غرور اجازه می دهید در مسیر موفقیت قرار گیرد

2. هزینه احتمالی نبرد را ارزیابی کنید

با این حال، همانطور که هفته ها به طول انجامید، متوجه شدم که این نبرد بر پروژه و شخص من تأثیر می گذارد. سطح استرس من از پشت بام بود، رابطه من با همکارم رو به وخامت بود و پروژه ای که ما در مورد آن بسیار هیجان زده بودیم به منبعی از ترس تبدیل شد. نقطه شکست زمانی پیش آمد که من به یکی از دوستان مورد اعتمادم گفتم (خوب، شکایت کردم) که پرسید: “آیا این مبارزه ارزشش را دارد؟ در اینجا چه چیزی برای برنده شدن تلاش می کنید؟”

هر چه بیشتر فشار می آوردم، با مقاومت بیشتری مواجه می شدم. جلسات ما پرتنش شد، ایمیل‌هایی که رد و بدل می‌کردیم پر از وضوح فزاینده به نظر می‌رسید و پیشرفت پروژه تا حد خزیدن کند شد. دیگر فقط در مورد پروژه نبود. انگار یک نبرد شخصی بود که باید برنده می شدم. من متقاعد شده بودم که اگر برای این کار نجنگم، کل پروژه شکست خواهد خورد و من متعجب بودم که چه چیزی می توانست باشد.

دیدگاهتان را بنویسید