چگونه می توان هوش مصنوعی را به هم تیمی تبدیل کرد ، نه فقط یک ابزار
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
چند ماه پیش ، من در یک ایمیل گیر کردم. ما قصد داشتیم تأخیر در انتشار یک محصول جدید Jotform را اعلام کنیم ، و من نیاز به توضیح “چرا” به روشی که احساس صادقانه ، خوش بین و واضح است. نه خیلی شرکتی خیلی اتفاقی نیست من پنج بار افتتاحیه را بازنویسی می کنم. هیچ چیز در حال فرود نبود.
از ناامیدی بیش از استراتژی ، من دستیار هوش مصنوعی خود را باز کردم و تایپ کردم ، “آیا می توانید به من کمک کنید تا یک ایمیل گسترده شرکت در مورد تأخیر در محصول بنویسم که شفاف ، اطمینان بخش است و تیم را برای چه چیزی انگیزه می دهد؟”
آنچه برگشت به طرز شگفت آور مناسبی بود. آماده نشده نیست ، اما به اندازه کافی خوب است که من را دوباره به حرکت درآورد. سپس چیز دیگری را امتحان کردم. “این را بازنویسی کنید مثل اینکه شما یک مدیر محصول هستید که با کاربران برق صحبت می کنید.” سپس دوباره “اکنون آن را به یک ایمیل متراکم کنید.” ناگهان ، من دیگر گیر نکردم – گزینه ها ، تغییر لحن و ایده های زیادی داشتم. من به تنهایی کار نمی کردم. من یک خلبان داشتم.
هوش مصنوعی شیوه کار ما را تغییر داده است ، اما حقیقت این است که بیشتر ما در واقع از آن استفاده نمی کنیم تا از تمام توان خود استفاده کنیم. در اینجا نحوه تغییر آن آورده شده است.
مرتبط: 7 راه شما می توانید از AI تا 10 برابر مهارتهای رهبری خود استفاده کنید
درک خود را تغییر دهید
مدل های بزرگ زبان (LLM) مانند ChatGPT چند سال است که در جریان اصلی قرار دارند و حتی بیشترین فناوری اطلاعاتی در بین ما نیز در پیشنهادات خود قرار گرفته اند.
طبق گزارش هاروارد بازرگانی ، محبوب ترین استفاده از GPT ها “پشتیبانی شخصی و حرفه ای” است که نشان دهنده تغییر قابل توجهی از سال گذشته است ، هنگامی که دسته سلطنت “کمک فنی و عیب یابی” بود. در سال 2024 ، کاربران برای کارهایی مانند ایجاد ایده و جستجوی پاسخ به سؤالات خاص ، به هوش مصنوعی تکیه می کردند. اکنون ، رابطه آنها با هوش مصنوعی تکامل یافته است ، و کاربران آن را کمتر مانند یک ابزار و بیشتر شبیه یک هم تیمی رفتار می کنند.
این تکامل مهم است. هرچه بیشتر انسان شناسی AI-نه به روشی علمی ، بلکه به معنای عملی و مشترک-ما به طور مؤثر می توانیم از آن استفاده کنیم. در این مرحله ، من از هوش مصنوعی استفاده می کنم تا تعدادی از کارها را از صفحه خود خارج کنم و نقش های آن را بر اساس آنچه انجام می دهم اختصاص دهم: اگر می خواهم آمار را جمع آوری کنم یا مقالات را خلاصه کنم ، به آن می گویم که نقش یک دستیار تحقیق را بر عهده بگیرید. اگر می خواهم یک نسخه از سیم را مورد بررسی قرار دهم ، از آن می خواهم که مانند یک طراح UX عمل کند. اگر من در حال اصلاح یک سند یا استراتژی Doc هستم ، من آن را ترغیب می کنم که مانند یک سرمایه گذار یا عضو هیئت مدیره رفتار کنم ، بنابراین می توانم قبل از ارائه آن به مخاطبان واقعی ، به فکر خود فشار بیاورم.
هرچه عمدی تر در مورد چگونگی “دستیار” خود را که “دستیار” می کنید ، ارزش بیشتری را ارائه می دهید – نه فقط به عنوان یک یاور ، بلکه به عنوان یک گسترش واقعی از تفکر شما.
درخواست های خود را در نقطه دریافت کنید
AI جادویی نیست – پاسخگو است. پاسخ های مبهم پاسخ های مبهم را نشان می دهد. اما با جهت روشن ، از جمله لحن ، ساختار و سبک مورد نظر خود ، نتایج بسیار قدرتمندتری را باز می کنید.
بگویید می خواهید یک پست وبلاگ ایجاد کنید تا ویژگی یا محصول جدید را اعلام کنید. به جای این که به سادگی بگویید ، “یک پست وبلاگ برای من بنویسید” ، آن را خاص کنید. “شما مدیرعامل یک شرکت فناوری هستید که به تازگی راه اندازی کرده اید [insert product and description]بشر یک پست وبلاگ 300-500 کلمه ای بنویسید که به طور دقیق ویژگی های محصول را ضبط می کند ، شامل جزئیات کلیدی می شود و به کاربران توضیح می دهد که چگونه این کار روزانه خود را بهبود می بخشد. لحن باید با اعتماد به نفس و مشتاق باشد و به صدای برند شرکت پایبند باشد [examples below]بشر
من برای درمان مهندسی سریع مانند مدیریت یک عضو تیم جوان مفید است. به جای اینکه پیش نویس اول را ببندید ، بازخورد خود را ارائه دهید: “این را فنی کمتری” ، “یک مثال در دنیای واقعی اضافه کنید” یا “پاراگراف اول را جذاب تر کنید”. هرچه سریع تر و اصلاحات خاص تر باشد ، نتیجه بهتر می شود.
مرتبط: چرا کارآفرینان هوشمند به AI اجازه می دهند تا تجارت سنگین را انجام دهند
آن را در گردش کار خود ادغام کنید
یکی از بزرگترین فرصت های از دست رفته داوطلبان AI گاه به گاه استفاده از آن به صورت پراکنده به جای سیستماتیک است. AI فقط با کمی سرمایه گذاری در زمان پیش فرض ، این توانایی را دارد که تقریباً هر جنبه ای از گردش کار روزانه شما را ساده تر کند.
این روزها ، حتی آنهایی که هیچ دانش برنامه نویسی ندارند می توانند به راحتی دستیاران هوش مصنوعی سفارشی را که برای روشن کردن بار کارهای تکراری طراحی شده اند ، بسازند. از “پروژه” کلود تا “گوهر” جمینی ، این سیستم عامل ها کاربران را قادر می سازد تا داده هایی مانند دستورالعمل های دقیق و دستورالعمل های لحن را ذخیره کنند تا از نوشتن همان سریع بارها و بارها خودداری کنند.
به عنوان مثال ، من یک دستیار برنامه ریزی و ایمیل ایجاد کردم که به من کمک می کند تا صندوق ورودی خود را ترقی کنم و پیگیری های جلسه را آماده کنم. این با الگوهای ایمیل قبلی بارگیری شده است ، لحن مورد نظر من را درک می کند و می تواند به سرعت پاسخ های مربوط به متن را تهیه کند یا پس از یک جلسه ، با مواردی از اقدامات اقدام به ارسال ارسال کند. از آنجا که در مورد نحوه برقراری ارتباط و اولویت بندی من به طور معمول آموزش دیده است ، کمتر احساس می شود مانند یک چت بابات و بیشتر شبیه داشتن یک دستیار شخصی بسیار پاسخگو است.
توصیه من؟ کوچک شروع کنید. یک کار مکرر را انتخاب کنید-چیزی کم عمر اما وقت گیر-و آن را به دستیار هوش مصنوعی خود اختصاص دهید. به آن ساختار بدهید ، آن را آزمایش کنید و بازخورد خود را همانطور که می خواهید ارائه دهید. مدتهاست که این دستیاران خودکار مانند اعضای تیم نامرئی که در پشت صحنه کار می کنند ، احساس می کنند تا شما را روی آنچه مهم است متمرکز شوند.
چند ماه پیش ، من در یک ایمیل گیر کردم. ما قصد داشتیم تأخیر در انتشار یک محصول جدید Jotform را اعلام کنیم ، و من نیاز به توضیح “چرا” به روشی که احساس صادقانه ، خوش بین و واضح است. نه خیلی شرکتی خیلی اتفاقی نیست من پنج بار افتتاحیه را بازنویسی می کنم. هیچ چیز در حال فرود نبود.
از ناامیدی بیش از استراتژی ، من دستیار هوش مصنوعی خود را باز کردم و تایپ کردم ، “آیا می توانید به من کمک کنید تا یک ایمیل گسترده شرکت در مورد تأخیر در محصول بنویسم که شفاف ، اطمینان بخش است و تیم را برای چه چیزی انگیزه می دهد؟”
آنچه برگشت به طرز شگفت آور مناسبی بود. آماده نشده نیست ، اما به اندازه کافی خوب است که من را دوباره به حرکت درآورد. سپس چیز دیگری را امتحان کردم. “این را بازنویسی کنید مثل اینکه شما یک مدیر محصول هستید که با کاربران برق صحبت می کنید.” سپس دوباره “اکنون آن را به یک ایمیل متراکم کنید.” ناگهان ، من دیگر گیر نکردم – گزینه ها ، تغییر لحن و ایده های زیادی داشتم. من به تنهایی کار نمی کردم. من یک خلبان داشتم.
بقیه این مقاله قفل شده است.
به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی
https://www.entrepreneur.com/science-technology/how-to-turn-ai-into-a-teammate-not-just-a-tool/491096