چگونه من یک شرکت 20 میلیون دلاری را در حالی که هنوز در کالج ساختم ساختم

در 22 سالگی ، من دو شرکت چند میلیون دلاری ایجاد کرده ام ، در حالی که فینال می گیرند 1.5 میلیون دلار جمع آوری کردم و دانشگاه میامی را متقاعد کردم که 200،000 دلار برای ثبت نام در من پرداخت کند. در حالی که همکلاسی های من در کتابهای درسی و مهمانی دفن شده بودند ، من شبهای بی خوابی را می سوزاندم و به ایده هایی شرط می بندم که برای همه افراد اطراف من مجنون به نظر می رسید … تا اینکه آنها شروع به کار کردند.

قبل از اینکه این شرط ها به یک استراتژی قابل تکرار تبدیل شوند ، به راحتی می توان من را به عنوان یک کودک دیگر که در کارآفرین بازی می کرد ، بنویسید. در اوایل بیست و یک ساعت به طور مداوم گفته می شود که آن را ایمن بازی کنید: فارغ التحصیل ، اولین کار مناسب و معقول را که می توانید پیدا کنید ، 10 ٪ از چک خود را دور کنید و به آرامی شروع به ساختن ثروت با گذشت زمان کنید. خوب ، من برعکس این کار را کردم: من تمام خرد متعارف راجع به چگونگی نزدیک شدن جوانان به پول و رفتار با بیست سالگی من مانند یک پنجره یک بار برای ایجاد اهرم واقعی نادیده گرفتم.

من در آن طرز فکر گیر نکردم. من آن را به سختی بدست آوردم.

مرتبط: چگونه 15 نفر در دهه 20 خود مشاغل میلیون دلاری ایجاد کردند

بزرگترین مزایای شما آن چیزی نیست که شما فکر می کنید

وقتی 19 ساله بودم ، صدها هزار دلار وام گرفتم تا Step Up Social (اکنون شبکه صریح) را بدون نمره اعتباری ، دارایی و برنامه پشتیبان واقعی راه اندازی کنم. شما می توانید بگویید که من بی پروا بودم و از نظر تئوری با شما مخالفم ، اما اضافه می کنم که خطرناک ترین زمان برای نوسان نیز امن ترین است. آیا همه اینها در شعله های آتش بالا رفته بودند ، آنها چه می خواستند؟ مبلمان اتاق خواب من؟ کفش ورزشی مورد علاقه من؟ هنگامی که شما چیزی برای از دست دادن ندارید ، می توانید از نوع خطری که باعث می شود کسی با وام مسکن و خانواده وحشت کند ، تحمل کنید.

این آزادی یک پنجره فوق العاده گرانبها از فرصت است ، و من معتقدم که این تنها نادیده گرفته ترین مزیت کارآفرینان جوان است. همه در مورد عناصر سطح سطح مانند انرژی جوان یا مسئولیت های کمتری صحبت می کنند ، اما لبه واقعی تحمل ریسک نامتقارن است. هر سال صبر می کنید ، بیشتر برای از دست دادن جمع می شوید: روابط ، شهرت ، انتظارات سبک زندگی.

دومین موردی که من آموختم این است که تنوع از ثروت موجود محافظت می کند ، اما آنچه شما باید برای ایجاد ثروت جدید در اوایل دهه بیست سالگی (یا هر زمان!) روی آن تمرکز کنید ، تمرکز است. جهان به شما می گوید گزینه های خود را باز نگه دارید؟ من معدن را بستم – عمداً. من می توانستم کالج را صرف انجام کارآموزی در شرکت های مختلف ، ایجاد یک شبکه گسترده و کاوش در مسیرهای مختلف شغلی کنم ، اما در عوض ، چهار سال را صرف عمیق تر در بازاریابی رسانه های اجتماعی و توسعه نیروی کار نسبت به هر کسی که سن من است. این تمرکز وسواسی باعث شد تا من در آن چیزها بهتر از هر کس دیگری سن من باشد ، که وقتی شرکت ها را در هر دو فضا راه اندازی کردم ، به من واضح است.

مرتبط: چرا 20s شما زمان مناسبی برای شروع یک تجارت است

چارچوب مذاکره که 200،000 دلار به من پرداخت کرده است

مشاوره شغلی سنتی نیز مذاکره را اشتباه می کند. اکثر مردم فکر می کنند که مذاکره به معنای پرخاشگری یا اهرم است ، وقتی که در واقع درک ارزش های طرف دیگر و ارائه بهتر از گزینه بعدی آنها است.

هنگامی که من با دانشگاه میامی مذاکره کردم تا شهریه خود را پوشش دهم و برای کار اضافی به من پرداخت کنم ، من با آنچه می خواستم رهبری نکردم ، اما بر نیاز آنها به کارآفرینان معتبر دانشجویی متمرکز شدم تا برنامه خود را به اهدا کنندگان و رسانه ها نشان دهند. من می دانستم که می توانم آن را به طور واقعی تر از هر آژانس بازاریابی فراهم کنم زیرا در واقع در حال ساخت شرکت ها در محوطه دانشگاه بودم. من به آنها دادم که آژانس ها نمی توانند – اعتبار واقعی – و این به تنهایی 200،000 دلار ارزش داشته باشد آنها پرداخت شده من برای ثبت نام

بیشتر کارآفرینان جوان آنچه را که می توانند به طور منحصر به فرد ارائه دهند ، از بین می برند ، اما بهترین فرصت ها همیشه از فکر کردن مانند ارائه دهنده راه حل ناشی می شود ، نه یک متقاضی. این کار می کند که آیا شما در حال مذاکره با دانشگاه ها ، مشتری ها یا سرمایه گذاران هستید و چه 21 ساله یا 99 ساله است.

همه اینها به نوع دیگری از ریاضیات می رسد. مسیر استاندارد به صورت خطی رشد می کند: شغل 60K دلار ، 3 ٪ افزایش ، شاید 200 کیلو دلار در صورتی که در دهه سی سال خود قرار دارید. کارآفرینی از این منحنی پیروی نمی کند. ممکن است شما به مدت دو سال 0 دلار و سپس 500 دلار در یک دلار درآمد داشته باشید ، بنابراین در حالی که میانگین بازده با آن به دنبال شغل سنتی نیست ، توزیع کاملاً متفاوت است. بیشتر افراد نمی توانند آن صفرهای اولیه را معده کنند ، اما جوانان می توانند.

اگر 22 ساله هستید و در هنگام ساختن چیزی به مدت دو سال در رامن زندگی می کنید ، این فقط یک گسترش کالج است. اگر با یک خانواده 34 ساله هستید ، همان سناریو برای شما قابل درک است.

مرتبط: بزرگترین درس برای یادگیری به عنوان یک کارآفرین جوان چیست؟

تأثیر مرکب که هیچ کس از آن یاد نمی کند

ثروت از پیش بینی ناشی نمی شود ، و بزرگترین تغییر ذهنی که من مجبور شدم به عنوان یک کارآفرین جوان که تازه شروع کردم ، انجام دهم این بود که هر بار که می توانم انتخاب اختیاری را بیش از اطمینان انتخاب کنم.

به جای بهینه سازی برای اطمینان و پیشرفت پایدار-که منجر به درآمد ساختمان می شود ، نه ثروت واقعی-الگویی که باید بیست و یک چیز را دنبال کند ، یکی از مواردی است که آنها را تعقیب می کند و نتایج نامتقارن را در حالی که هنوز هم می توانند از پس آن برآیند. از آنجا که بزرگترین مزیت برای شروع زودرس ثروت ، علاقه مرکب به سرمایه گذاری ها نیست ، بلکه یادگیری مرکب در مهارت های تجاری است.

هر معامله ای که در 19 سالگی به من رسید ، باعث می شد که در 21 سالگی پول جمع آوری کنم. هر اجاره بدی که در کالج انجام دادم به من آموخت که چگونه بعداً تیم های قوی تری بسازم. هر اشتباهی که من در اوایل مرتکب شدم ، من را از ساختن افراد بزرگتر نجات داد وقتی که سهام به طور غیرممکن بالاتر شد. این تجربیات جمع می شوند ، به هر شغلی که تا به حال ایجاد کرده اید منتقل می شود و می تواند رشد شما را به روشهایی که هیچ شغل سنتی هرگز نتوانسته است سرعت بخشد.

انتظار نداشته باشید که این آسان باشد ، زیرا اینطور نیست. من سال اول خود را 80 پوند به دست آوردم ، سه ساعت در شب خوابیدم و پروژه هایی را گرفتم که اگر همه چیز اشتباه می شد می توانست مرا خرد کند. اما دقیقاً به همین دلیل است که انتخاب مسیر ناراحت کننده می تواند بسیار ارزشمند باشد.

اگر همیشه شرط بندی خود را به عنوان یک کارآفرین جوان زیر سوال می برید ، در نظر بگیرید که مسیر سنتی همیشه در آنجا خواهد بود ، اما فرصت های نامتقارن نخواهد بود. به این معنا ، دهه بیست و یکم شما فقط زمان خوبی برای شروع نیست ، اما آنها بهترین شلیک شما می خواهید.