چگونه من متوقف شدم که اجازه می دهم احساسات رهبری خود را خراب کند – و چگونه می توانید
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
سالها ، من به ترس ، نفس و وفاداری بر بزرگترین تصمیمات من تأثیر می گذارم. احساس نجیب کرد. انسان ، حتی اما به عقب نگاه می کنم ، می توانم ببینم که چقدر ما را عقب نگه داشته است.
هنگامی که من یاد گرفتم که مکث کنم ، آنچه را که احساس می کردم تشخیص داده و از وضوح – نه احساسات – همه چیز تغییر کرده است. من مدیرعامل بهتری شدم. این تجارت سریعتر رشد کرد ، صاف تر شد و سودآورتر شد. و من با یک سطح آرامش و اعتماد به نفس نشان دادم که چگونه دیگران به من پاسخ دادند.
اکنون من با وضوح رهبری می کنم ، نه هرج و مرج. و تفاوت توسط همه افراد اطراف من احساس می شود – تیم من ، مشتری های ما ، شرکای ما و خودم.
مرتبط: 4 مبارزات عاطفی شما باید به عنوان یک کارآفرین با آن روبرو شوید
هزینه واقعی رهبری مبتنی بر احساسات
ما به عنوان مدیرعامل ، ما مسئولیت تصمیم گیری در خدمت سلامت بلند مدت شرکت را بر عهده داریم. این بدان معنا نیست که ما احساس را متوقف می کنیم – این بدان معنی است که ما اجازه می دهیم احساسات خود را برقرار کنیم.
من تصمیمی اتخاذ کردم که فکر می کردم دلسوز هستند ، فقط برای درک اینکه آنها توسط ترس یا نفس رانده شده اند. من اعضای تیم را تحت فشار قرار می دادم زیرا از رویارویی می ترسیدم. من بیش از حد یک مشتری خواستار را تحت تأثیر قرار دادم زیرا نمی خواستم معامله را از دست بدهم. من به سیستم های منسوخ نگه داشتم زیرا آنها را ساختم و خیلی وابسته بودم. من حتی توصیه های استراتژیک را که کاملاً به آن اعتقاد نداشتم ، انجام دادم ، فقط به این دلیل که از کسی که به آن احترام گذاشتم آمده است.
هر بار ، نتیجه یکسان بود: سردرگمی ، کشیدن و فشارهای غیر ضروری. تیم آن را احساس کرد. مشتریان ما آن را احساس کردند. و من بیشتر از همه احساس کردم.
سه محرک عاطفی در پشت تصمیمات بد
تقریباً هر تصمیمی ضعیف که من گرفتم به یکی از سه زیرزمین عاطفی ردیابی کردم: ترس ، ترس از ترک و نفس. چه ترس از شکست ، از دست دادن افراد کلیدی ، یا اینکه به عنوان اشتباه یا ضعیف دیده می شود ، این احساسات توانایی من برای رهبری واضح را ابراز می کند. نفس ، به ویژه ، فقط یک نوع ترسناک از ترس به عنوان اعتماد به نفس بود.
شیفتی که همه چیز را تغییر داد
امروز ، من از یک چک داخلی ساده استفاده می کنم. اگر احساس آرامش ، راحت و با اعتماد به نفس نمی کنم ، به جلو حرکت نمی کنم. مکث می کنم من احساس می کنم – خواه ترس ، دفاع و یا ناراحتی باشد – و من آن را تصور می کنم که در صندلی مسافر نشسته است ، نه پشت فرمان. سپس من از آنچه برای شرکت بهتر است عمل می کنم ، نه از نیاز خودم به احساس امنیت یا دیده شدن.
این عادت ذهنی نحوه برقراری ارتباط ، تصمیم گیری و رهبری تحت فشار را تغییر داده است.
چه اتفاقی افتاد که من با وضوح شروع کردم
من اولویت بندی عملکرد بیش از وفاداری را شروع کردم. من دیگر اجازه نمی دهم مشتری ها اصطلاحاتی را که برای تیم کار نمی کند ، دیکته کنند. من از نگه داشتن سیستم هایی که دیگر به ما خدمت نمی کردند ، دست از آن دست ندادم. من تماس های مالی سخت را سریعتر کردم و آنها را با وضوح بیشتری ابلاغ کردم. و من به دیدگاه استراتژیک ما نسبت به سر و صدای خارج از کشور اعتماد کردم.
تجارت پاسخ داد. ما سریعتر حرکت کردیم ، بهتر اعدام شدیم و اعتماد بیشتری از مشتری به دست آوردیم. در داخل ، فرهنگ بازتر و انعطاف پذیر تر شد. این تیم می دانست که من از ثبات رهبری می کنم ، نه استرس.
مرتبط: 8 راه کارآفرینان نادان از نظر عاطفی تیم های خود را خراب می کنند
عادت که من را به یک مدیرعامل بهتر تبدیل کرد
از بین همه چیزهایی که من از مربیان بزرگ ، کتاب و همسالان آموخته ام ، این تحول گرا ترین بود: مکث و بررسی دخالت عاطفی. وقتی شک دارید ، کند شوید. توجه کنید که چه احساسی دارید. سپس به هر حال رهبری کنید – از مکانی برای وضوح مبتنی بر ، نه واکنش.
اینگونه است که من بزرگترین تنگنا در تجارت خود را متوقف کردم.
و اینگونه است که من به نوعی رهبری تبدیل شدم که همیشه می خواستم باشم.
سالها ، من به ترس ، نفس و وفاداری بر بزرگترین تصمیمات من تأثیر می گذارم. احساس نجیب کرد. انسان ، حتی اما به عقب نگاه می کنم ، می توانم ببینم که چقدر ما را عقب نگه داشته است.
هنگامی که من یاد گرفتم که مکث کنم ، آنچه را که احساس می کردم تشخیص داده و از وضوح – نه احساسات – همه چیز تغییر کرده است. من مدیرعامل بهتری شدم. این تجارت سریعتر رشد کرد ، صاف تر شد و سودآورتر شد. و من با یک سطح آرامش و اعتماد به نفس نشان دادم که چگونه دیگران به من پاسخ دادند.
اکنون من با وضوح رهبری می کنم ، نه هرج و مرج. و تفاوت توسط همه افراد اطراف من احساس می شود – تیم من ، مشتری های ما ، شرکای ما و خودم.
بقیه این مقاله قفل شده است.
به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی
https://www.entrepreneur.com/leadership/how-i-stopped-letting-emotion-sabotage-my-leadership/492547