چگونه من در حالی که با طلاق و دلهره روبرو شدم ، مقاومت کردم
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
رهبری در سال 2025 از نظر عاطفی خواستار است. از ما خواسته می شود که سریعتر حرکت کنیم ، بیشتر با تیم های کمتری انجام دهیم و از طریق ابهام هدایت کنیم ، همه در حالی که چالش های شخصی را پشت صحنه می کشید.
و این یک عوارض است. یک مطالعه جدید نشان داد که 40 ٪ از رهبران استرس در نظر گرفته اند که نقش های خود را برای محافظت از بهزیستی خود ترک کرده اند. این فقط فرسودگی نیست. این یک فراخوان فوری برای تجدید نظر در نحوه نمایش ، پردازش ناسازگاری و رهبری با مقاومت است.
من شخصاً فشار را حس کردم. امسال کسی که به تجارتم اعتماد داشتم به من دروغ گفت. این ناامید کننده و بی نظمی بود و باعث شد من قضاوت خود را زیر سوال ببرم. اجازه دادن به آنها حرکت درستی بود ، اما درام را در تیم من برانگیخت. برخی از اعضای تیم من شروع به حدس زدن دوم کردند. برخی صدمه دیده و برخی عصبانی بودند. من به عنوان مدیرعامل ، مجبور شدم احساسات خودم را پیمایش کنم وت به تیم کمک کنید تا جایگاه خود را بازیابی کند.
در عین حال ، من یک طلاق را پشت سر می گذارم – یک تجربه شخصی شدید که مرا مجبور می کند نگاهی طولانی و صادقانه به من داشته باشم و چگونه به آنچه کار نمی کند کمک کردم. رهبری یک شرکت هنگام پیمایش دلخراش چیزی نیست که در دانشکده تجارت تدریس شود. من سعی می کنم اجازه ندهم که این کار را تحت تأثیر قرار دهد ، اما بعضی روزها سخت تر از سایرین است ، و چند بار اتفاق افتاده است که آرزو می کنم بتوانم تمام روز در رختخواب بمانم نه اینکه به دفتر بروم.
به چالش های روزانه اداره یک شرکت اضافه کنید-عوارض زنجیره تأمین ، که برای استراتژی بلندپروازانه ای که ما در حال اجرا هستیم و مسئولیت حفظ انرژی تیم من را بر عهده دارید ، کم هزینه است-و شما می بینید که این بار عاطفی چقدر واقعی می تواند باشد.
و من تنها نیستم. یک مطالعه اخیر Deloitte نشان داد که 91 ٪ از رهبران بخش دولتی و 77 ٪ از رهبران بخش خصوصی گزارش می دهند که از نظر عاطفی خسته شده اند. جای تعجب نیست که انعطاف پذیری عاطفی به یکی از اساسی ترین مهارت های رهبری زمان ما تبدیل شده است.
و خبر خوب؟ می توان آن را ساخت. این چیزی است که به من کمک کرده است.
مرتبط: چگونه می توان در 4 مرحله کارآفرین مقاوم شد
1. داستانی را که به خودتان می گویید تغییر دهید
وقتی اتفاق دردناک رخ می دهد ، مغز ما داستانهایی را برای توضیح آن ایجاد می کند – و آن داستان ها اغلب خشن و نادرست هستند. اگر مثل من هستید ، اظهاراتی مانند این را به خودتان داده اید: “من باید آن را دیده بودم” یا “من یک رهبر بد هستم” یا “من نمی توانم به کسی اعتماد کنم”.
بعد از دروغ گفتن ، خودم را در حال چرخش دیدم ، سعی کردم آنچه را که اتفاق افتاده است و چرا حس کنم. از آنجا که من دائماً تفکر خود را به چالش می کشم و به دنبال راه هایی برای مالکیت نقش خود در هنگام تجزیه روابط هستم ، غرایز روده خود را دوم می کنم. اما من داستان را در اواسط حلقه گرفتم و پرسیدم: آیا این به من کمک می کند؟ این نبود بنابراین ، من داستان خود را بازنویسی می کنم: من به خودم اعتماد دارم و چیزهای خوب از این وضعیت ناشی می شود. اقدامات قاطع انجام دهید و به جلو بروید. به محض اینکه داستان خود را تغییر دادم ، عمل ساده تر شد.
داشتن داستان شما به معنای بهانه ای برای خود یا دیگران نیست. این به معنای انتخاب نسخه ای از حقیقت است که به جای شک و تردید باعث رشد می شود.
2. قبل از واکنش تنظیم کنید
رهبری نیاز به آرامش دارد. تنظیم عاطفی یکی از مهارتهای کم بهره اما اساسی رهبری است. این توانایی تشخیص آنچه شما احساس می کنید ، آگاه باشید از اینکه چگونه بر شما تأثیر می گذارد و به جای یک واکنش زانو ، یک پاسخ متفکرانه را انتخاب می کند.
هنگامی که ما در اوایل سال جاری به تجزیه و تحلیل زنجیره تأمین بحرانی رسیدیم ، می خواستم واکنش نشان دهم – برای رفع ، کنترل ، تهویه. این یک اشتباه بسیار دردناک با درس های زیادی برای یادگیری از آن بود. قابل درک است که مشتریان ما ناراحت بودند و تیم فروش ما ناامید شد. اما من واکنش نشان ندادم. من مانترا از “خونسرد ، آرام و جمع آوری شده” را دنبال کردم زیرا آموخته ام که مکث جایی است که قدرت است.
در اینجا چه چیزی برای من مفید است وقتی که من در وسط یک وضعیت پر فشار و پر استرس قرار دارم:
- سه نفس آهسته بکشید تا خودم را زمین بزنم.
- آنچه را که احساس می کنم نامگذاری کنید. فقط با گفتن “من غرق و ناامید شده ام و از این طریق عبور خواهم کرد” ، به من کمک می کند تا خودم را آرام کنم.
- با پرسیدن سؤال ، ارزیابی اوضاع و تعیین چگونگی حضور در تیم خود در این شرایط ، قدم به قدم بگذارید.
اگر توسط احساسات خود هدایت شوید ، نمی توانید دیگران را به خوبی هدایت کنید. به یاد داشته باشید ، شما لحن را تنظیم کرده اید و اگر دچار مزاحمت شوید ، بنابراین همه افراد دیگر و ترساندن هرگز اوضاع را بهتر نمی کنند. خودتنظیمی لحن را برای تیم های سالم و انعطاف پذیر تنظیم می کند.
3. به جای مقاومت در برابر آن ، تغییر را در آغوش بگیرید
تغییر سخت است. اما مقاومت در برابر آن حتی سخت تر است.
وقتی مشخص شد که ازدواج من به پایان رسیده است ، من می ترسیدم – از همه ناشناخته ها می ترسیدم ، از صدمه زدن به مردم می ترسیدم و از ترس از زندگی من بدون شوهرم می ترسیدم. برای مدت طولانی ، مقاومت کردم و وقتی بالاخره پذیرفتم که این کار تمام شده است ، هر دو می توانستیم تصمیم بگیریم و به جلو حرکت کنیم. دلهره آور بود. اما تکیه دادن به داشتن نقش من ، روبرو شدن با درد و رها کردن تلاش برای ساختن آن به من کمک کرد تا دوباره با وضوح و قصد شروع کنم.
تغییر ما را به رشد دعوت می کند. از ما می خواهد که خردمندتر ، اساسی تر و صادقانه تر شویم. بهترین رهبران موفق نمی شوند با وجود تغییر آنها موفق می شوند چون از نحوه حرکت آنها.
مرتبط: چرا شما نیاز به عدم اطمینان به عنوان یک رهبر کارآفرینی دارید (و چگونه می توان آن را به طور مؤثر حرکت داد)
4. با چمدان خود برخورد کنید – یا با شما برخورد خواهد کرد
اگر درد ، عصبانیت و ناامیدی خود را پردازش نکنید ، آنها را به دست می گیرند ، خواه متوجه شوید یا نه. احساسات حل نشده فقط ناپدید نمی شوند. آنها به رهبری شما می روند. آنها قضاوت شما را ابراز می کنند ، فیوز شما را کوتاه می کنند ، اعتماد را از بین می برند و از توانایی شما در ارتباط با دیگران دور می شوند. ممکن است فکر کنید که در حال جمع شدن هستید ، اما تیم شما آن را با لحن ، تصمیمات و انرژی خود احساس می کند. باقیمانده عاطفی ، که ناشناخته مانده است ، مانعی برای نوع رهبری که می خواهید باشید تبدیل می شود.
طلاق من آینه بوده است. من مجبور شدم الگوهای قدیمی را باز کنم ، با برخی از حقایق سخت روبرو شوم ، احساساتم را مدیریت کنم (و حتی وقتی نمی خواستم از رختخواب خارج شوم) و کارهای درونی را انجام دهم. با این حال ، این باعث شده من یک رهبر فعلی و معتبرتر باشم.
شفابخشی یک عمل رهبری است. و هنگامی که شما بهبود می یابید ، فضایی را برای وضوح ، دلسوزی و ارتباط ایجاد می کنید. از بررسی و برخورد با چمدان خود نترسید. وقتی وزن را از قلب و ذهن خود می ریزید ، آزاد می شود.
5. مشکلات را به عنوان مجموعه ای برای رشد مشاهده کنید
اگر بخواهید با آن روبرو شوید ، هر درس درس دارد ، صادقانه منعکس کنید و اقدام کنید. رشد با جلوگیری از ناراحتی اتفاق نمی افتد. این اتفاق می افتد که با کنجکاوی و شجاعت به آن تکیه دهید. این قدرت یک ذهنیت رشد است – یا آنچه من ذهنیت مالکیت می نامم: انتخاب یادگیری ، سازگاری و برخاستن ، بدون در نظر گرفتن شرایط.
یکی از نمونه های مورد علاقه من نماد مد ورا وانگ است. او تیم اسکیت بازی های المپیک را درست نکرد. وی برای نقش سردبیر در رویاییبشر بیشتر مردم تسلیم می شدند. او محوری و یکی از شناخته شده ترین امپراتوری های مد در جهان را ساخت. این به نظر می رسد که مقاومت به نظر می رسد: استفاده از رد به عنوان تغییر مسیر.
برای ایجاد یک ذهنیت رشد:
- بپرسید: “این اینجا برای آموزش من چیست؟” هر چالشی درس دارد – اگر برای دریافت آن باز هستید.
- قضاوت را با کنجکاوی جایگزین کنید. رشد هنگامی شروع می شود که جلوی ضرب و شتم خود را بگیرید و شروع به پرسیدن سوالات بهتر کنید.
- اقدام کنید ، حتی اگر فقط یک قدم کوچک باشد. وضوح و اعتماد به نفس از طریق حرکت ساخته می شود ، نه سرنگونی.
- پیشرفت افتخار ، هر چقدر هم کوچک باشد. برنده های کوچک اثبات شما در حال حرکت به جلو است – و حرکت یک قدم در یک زمان ساخته می شود.
مرتبط: 4 استراتژی اصلی که به من کمک کردند تا به موفقیت تبدیل شوم
فکر نهایی: رها شوید و به جلو بروید
رها کردن صدمه دیده به معنای وانمود کردن این مهم نیست. این به معنای انتخاب نیست که اجازه ندهید شما را تعریف کند. انعطاف پذیری به معنای ناگسستنی نیست. این در مورد بازسازی خود قوی تر از گذشته است.
اکنون این س questions الات را از خود بپرسید:
- من چه چیزی را روی آن قرار می دهم که وزن من را کاهش می دهد؟
- برای رها کردن آن چه کاری باید انجام دهم؟
- برای بازنویسی به چه داستانی نیاز دارم و چگونه آن را بازنویسی می کنم؟
هرچه زودتر از آنچه شما را به عقب نگه می دارد رها کنید ، زودتر می توانید به جلو بروید – کاملاً تراز ، کاملاً حاضر و کاملاً خودتان.
https://www.entrepreneur.com/leadership/how-i-built-resilience-while-facing-divorce-and-heartbreak/489270