چگونه من با شرایط خود یک تجارت لاغر و مقیاس پذیر ایجاد کردم
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
بیایید با حقیقت سخت شروع کنیم: اکثر بنیانگذاران شما را کند می کنند ، بیشتر سرمایه گذاران می خواهند کنترل کنند و بسیاری از مردم فقط به این دلیل که به نظر می رسد در LinkedIn خوب به نظر می رسد ، شرکت می سازند ، نه به این دلیل که آنها واقعاً به ایده خود اعتقاد دارند. این هرگز نبودم.
من تصمیم گرفتم که به طور عمدی تجارت انفرادی خود را بسازم. هیچ یک از بنیانگذاران ، بدون “مشاوران” که در گوش من زمزمه نمی کند ، بدون جلسات طوفان مغزی با عقاید بی پایان ادامه می یابد. من اعتبارسنجی را نمی خواستم – سرعت و وضوح می خواستم.
مردم غالباً می پرسند ، “آیا به تنهایی آن را خطرناک نیست؟” و من آن را دریافت می کنم. اما آنچه خطرناک تر است ، تحویل دید شما به شخص دیگری است و امیدوارید که آنها با همان آتش سوزی که دارید از آن محافظت کنید. من یک ایده واضح از آنچه می خواستم بسازم: یک محصول AI تشخیص چهره قبل از بازار حتی گرفتار شده ، یک سکوی تحویل که می تواند به یک اکوسیستم کامل و یک کیف پول تبدیل شود که می تواند بی سر و صدا بدون سر و صدای معمولی راه اندازی شود.
من قصد نداشتم سرمایه را تعقیب کنم ، منتظر اجازه باشم یا دیدگاه خود را برای افرادی که هنوز آن را دریافت نکرده اند توضیح دهم. من به جلسات راه اندازی درمانی علاقه ای نداشتم. من نتیجه می خواستم و من آماده کار برای آنها بودم.
مرتبط: Solopreneurs بی سر و صدا در حال ساختن امپراتوری های 6 تا 7 شکل است – در اینجا چگونه آورده شده است
هزینه پنهان “کمک”
یکی از بزرگترین تصورات غلط در مورد بنیانگذاران انفرادی این است که آنها باید خودشان همه کارها را انجام دهند – این که انفرادی بودن به معنای کوچک و کند بودن است. این نمی تواند از حقیقت دور باشد. من تیمی نکردم. من سیستم هایی را ساختم که مانند یک تیم روغنی عمل می کردند.
هر ساعت هدر رفته در هنگام تنها بودن ، در زمان و انرژی دو برابر است. من این لوکس را نداشتم که بعداً چیزها را بفهمم یا منتظر دیگران باشم. همه چیز برای لاغر بودن ، سریع و قابل تکرار از روز اول لازم بود.
به عنوان مثال ، من جلسات بی پایان را متوقف کردم. درعوض ، من برای ردیابی تصمیمات ، مراحل و ایده های بعدی خود از مفهوم استفاده می کنم. این مانند یک COO مجازی است که هرگز فراموش نمی کند. Zapier گردش کار من ، اتصال برنامه ها ، اعلان ها و اسناد را بدون ورودی ثابت من خودکار می کند. طراحی و محتوای Canva و Chatgpt بدون سرپرستی یک تیم خلاق.
Stripe و Google Workspace از صورتحساب ، مستندات قانونی و ورود به سیستم – بدون یک دستیار واحد مراقبت می کنند. تقویم برنامه ریزی را مدیریت می کند ، جلسات را فقط به آنچه واقعاً مهم است ، فیلتر می کند.
هر آنچه می تواند سیستم سازی ، خودکار یا حذف شود. هدف این نبود که هر کار را انجام دهیم ، بلکه اطمینان حاصل کنیم که هر کار بدون کند کردن من انجام می شود. انفرادی بودن به معنای تیز بودن و نظم و انضباط ، نازک نیست.
فقط روی آنچه سوزن را حرکت می دهد تمرکز کنید
بازی ذهنی ساختمان به تنهایی اغلب دست کم گرفته می شود. این در مورد سنگ زنی بدون توقف یا پوشیدن هر کلاه خودتان نیست. این در مورد اولویت بندی بی رحمانه و محافظت از انرژی ذهنی شما برای تصمیماتی است که فقط می توانید بگیرید.
من ساعت ها صرف ساخت فنی نمی کنم. من توسعه را به تیم های خارج از کشور که در آنچه نیاز دارم تخصص دارند و از معماری که تعریف می کنم پیروی می کنم. طراحی قالب بندی و سیستم شده است. کار سرپرست خودکار است یا به سادگی بریده شده است.
کار من این است که به وضوح فکر کنم ، روی استراتژیک تمرکز کنم و از سر و صدا جلوگیری کنم. این بدان معناست که شب قبل در برنامه روزانه من قفل کردن ، تنظیم یک فرایند تفریحی و استفاده از یک قانون ساده: اگر چیزی بیش از یک ساعت طول بکشد ، من آن را سیستم می کنم یا آن را تحویل می دهم.
فشار ناشی از انجام این کار به تنهایی نیست. این ناشی از تلاش برای یکباره در همه جا است. لبه من این نیست که من همه کارها را انجام می دهم – این است که من دقیقاً می دانم که فقط چه کاری می توانم انجام دهم و اطمینان حاصل کنم که همه چیز بدون من حرکت می کند.
اثبات ناشی از عمل نیست
من برای تأیید ایده های خود منتظر روز پرتاب یا زمین های کامل نبودم. من بی سر و صدا در پس زمینه ساختم و آزمایش کردم که واقعاً حساب می شود – بازار.
یک موفقیت اولیه یک مفهوم سخت افزار هوش مصنوعی بود که من از اشتیاق شخصی ایجاد کردم ، نه فشار سرمایه گذار. من یک نسخه ی نمایشی به رسمیت شناختن چهره سبک ، پلاگین و بازی ساختم ، سپس آن را به صورت خصوصی با چند نفر کلیدی که بر فرزندخواندگی و روندها تأثیر می گذارند ، به اشتراک گذاشتم.
نتیجه؟ یکی از خریدار بلافاصله تحت NDA امضا کرد ، دو مورد دیگر از قیمت گذاری بدون زمین رسمی درخواست کردند و بازخورد عملی و عمیق بود ، نه ستایش سطح.
بدون انتشار مطبوعات ، بدون هزینه تبلیغ ، بدون لیست انتظار. فقط محصول ، زمینه و سیگنال های مشتری واقعی. این به اندازه کافی اثبات بود.
چرا من هنوز هم می خواهم به تنهایی بسازم
این معامله اولیه یک طرفه نبود. پس از ارائه اثبات مفهوم ، من کل راه حل – مذاکره در مورد شرایط ، تأمین سپرده ها و مدیریت تولید – همه را بدون شریک یا بودجه انجام دادم. من کنترل هر تصمیم و هر دلار را کنترل می کردم.
بسیاری تصور می کنند که بنیانگذاران یا VC ها نقاط عطف لازم هستند. من ثابت کردم که آنها نیستند. هنگامی که با وضوح ایجاد می کنید ، از IP خود محافظت کرده و با نظم و انضباط اجرا کنید ، به صدای بیشتری در اتاق احتیاج ندارید. شما به کنترل بیشتری نیاز دارید.
ساختمان به تنهایی به من اعتماد به نفس ، وضوح و سرمایه داد. این اجازه می دهد تا از یک پروژه دور شوم تا بتوانم در برنامه های بزرگتر دو برابر شوم. این مربوط به انزوا نیست – این مربوط به اهرم متمرکز است.
مرتبط: 5 کار شما برای متوقف کردن انجام به عنوان یک سولپرنر باید متوقف شوید
ایجاد یک تجارت به تنهایی مربوط به عدم پشتیبانی نیست. این در مورد ساخت شرایط شماست. برای موفقیت نیازی به ویروسی یا میلیون ها نفر نیست. شما باید همه را وارد کنید – با تمرکز ، صداقت و سیستم هایی که هنگام خواب کار می کنند.
اگر در مورد مسیر انفرادی بحث می کنید ، این را به یاد داشته باشید: وضوح اجماع را ضرب می کند. کمیته ضربان سرعت. بینایی سر و صدا می زند.
راه خود را بسازید و آن را قوی بسازید.
آماده هستید تا سقف درآمد خود را بشکنید؟ با ما در سطح UP ، کنفرانسی برای رهبران جاه طلب مشاغل برای باز کردن فرصت های رشد جدید بپیوندید.
بیایید با حقیقت سخت شروع کنیم: اکثر بنیانگذاران شما را کند می کنند ، بیشتر سرمایه گذاران می خواهند کنترل کنند و بسیاری از مردم فقط به این دلیل که به نظر می رسد در LinkedIn خوب به نظر می رسد ، شرکت می سازند ، نه به این دلیل که آنها واقعاً به ایده خود اعتقاد دارند. این هرگز نبودم.
من تصمیم گرفتم که به طور عمدی تجارت انفرادی خود را بسازم. هیچ یک از بنیانگذاران ، بدون “مشاوران” که در گوش من زمزمه نمی کند ، بدون جلسات طوفان مغزی با عقاید بی پایان ادامه می یابد. من اعتبارسنجی را نمی خواستم – سرعت و وضوح می خواستم.
مردم غالباً می پرسند ، “آیا به تنهایی آن را خطرناک نیست؟” و من آن را دریافت می کنم. اما آنچه خطرناک تر است ، تحویل دید شما به شخص دیگری است و امیدوارید که آنها با همان آتش سوزی که دارید از آن محافظت کنید. من یک ایده واضح از آنچه می خواستم بسازم: یک محصول AI تشخیص چهره قبل از بازار حتی گرفتار شده ، یک سکوی تحویل که می تواند به یک اکوسیستم کامل و یک کیف پول تبدیل شود که می تواند بی سر و صدا بدون سر و صدای معمولی راه اندازی شود.
بقیه این مقاله قفل شده است.
به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی
https://www.entrepreneur.com/growing-a-business/how-i-built-a-lean-scalable-business-on-my-terms/493795