چگونه تیمی بسازیم که بتواند دید شما را اجرا کند

در یک جلسه تیمی اخیر ، چیزی برای من غیرقابل انکار شد: اگرچه من یک دیدگاه جسورانه و واضح برای شرکت روابط عمومی خود داشتم ، همه افراد در تیمم احساس اطمینان از قدم گذاشتن به آن نمی کردند ، یا وقتی که من برای اولین بار آنها را استخدام کردم یا حتی بعد از آن ، یک نفر که یک کارمند مستقر بودند.

برخی احساس می کردند که فاقد آموزش هستند تا کار روزانه خود را به هدف وسیع تر ما متصل کنند. برخی دیگر به سادگی اعتقاد نداشتند که آنها برای انجام این هدف مجهز شده اند. وقتی آنها افکار خود را با من به اشتراک گذاشتند ، این زمانی است که من فهمیدم که رهبری با واقعیت ملاقات می کند. یک چشم انداز بدون قدرت در پشت آن فقط یک پوستر روی دیوار است – این چیزی نیست جز یک شعار قاب در دفتر که هیچ کس با توجه به سر خود در میزهای خود توجه نمی کند.

بنابراین ، به عنوان رهبران ، این وظیفه ماست که فقط یک مأموریت را بیان کنیم. ما باید سیستم ها ، فرهنگ و ایمنی روانی را ایجاد کنیم که تیم های ما برای مالکیت آن نیاز دارند. اعدام اتفاق نمی افتد زیرا رئیس آن را می خواهد ؛ این اتفاق می افتد زیرا مردم اعتقاد داشتن آنها ظرفیت و قابلیت های اجرای آن را دارند.

اگر می خواهید تیم شما دیدگاه شما را اجرا کند ، با اطمینان از درک آنها ، خود را در آن ببینید و احساس کنید که به اندازه کافی پشتیبانی می شوند تا قدم های قاطع را به جلو بردارند. چشم انداز از طریق اقدام با اعتماد به نفس به واقعیت تبدیل می شود و اقدام با اعتماد به نفس با رهبری عمدی آغاز می شود. در اینجا دستورالعمل هایی که من به تیمم منتقل می کنم برای فعال کردن آن است.

برای باز کردن استراتژی ها برای مقیاس بندی تجارت ، افزایش درآمد و ایجاد موفقیت پایدار ، به مدیرعامل ، بنیانگذاران و اپراتورها در کنفرانس سطح بالا بپیوندید.

مرحله شماره 1: به قضاوت خود اعتماد کنید

به همه اعضای تیم خود یادآوری کنید که آنها به دلیل نقاط قوت و غرایز خود استخدام شده اند. اگر در آنها ویژگی هایی را مشاهده نکردید که هم به اهداف شرکت خود و هم در رشد حرفه ای آنها خدمت کند ، آنها را به وجود نمی آورد. بنابراین به آنها توصیه کنید که به قضاوت خود – که بر اساس ویژگی ها و تجربیات متمایز خود ساخته شده اند – اعتماد کنند. هرچه بیشتر ببینند که به آنها اعتماد دارید ، بیشتر به خود اعتماد خواهند کرد.

مرتبط: 7 راه برای ایجاد اعتماد مصرف کننده به طور طبیعی

مرحله شماره 2: تعداد اعتماد به نفس

حتی وقتی افراد شما کمی احساس وحشتناک یا مطمئن در داخل آن احساس می کنند ، می خواهید مشتریان خود را در خدمات یا محصولات شرکت خود احساس اطمینان کنند. بنابراین من به کارمندانم می گویم که با اعتماد به نفس در پاسخ ها و ارتباطات خود صحبت کنند ، که مشتریان ما را به راحتی تنظیم می کند و باعث می شود که از آنها مراقبت خوبی داشته باشند.

خوب است که هنوز هم یادگیری (همیشه یادگیری ، در واقع) ؛ اشکالی ندارد که همیشه جوابها را نداشته باشید. اما این بدان معنا نیست که شما نمی توانید خود را به عنوان آگاه و باهوش در منافع اهداف کلی شرکت معرفی کنید. با گفتن “می دانید ، من 100 ٪ از آن مطمئن نیستم ، اما من از مدیر بازاریابی خود می خواهم و تا پایان روز با پاسخ به شما باز می گردم” به همان اندازه اطمینان بخش است که به مشتری اطمینان می دهد که پاسخ به راحتی در محل موجود است.

مرحله شماره 3: اشتباهات قابل رفع هستند

اشتباهات اتفاق می افتد. مردم قصد دارند آشفتگی کنند. جزئیات در حال از بین رفتن ترک ها هستند. اجتناب ناپذیر است اما شما می توانید کارکنان خود را حتی در صورت بروز سوءاستفاده ها با بیان اینکه هیچ کاری نمی تواند بگوید یا انجام دهد ، از نظر حیاتی پشتیبانی می کند. شاید نتواند آن را پاک کند یا کاملاً اصلاح شود ، اما من نمی توانم به هیچ شرکتی فکر کنم که ما تجربه کرده ایم که با یک تلاش هماهنگ برای بهبود اوضاع بهتر نشده است.

همه ما با تلاش رشد می کنیم ، نه با فلج شدن از ترس یا تسلیم اضطراب. بنابراین آن را به بخشی از اخلاق شرکت خود تبدیل کنید – اطمینان حاصل کنید که مردم شما می دانند که خوب است که لغزش کنید و در آنجا برای آنها خواهید بود تا بتوانند آنها را به حالت محکم برگردانند. با این کار ، همه شما به سمت چشم انداز خود پیشرفت می کنید که کاملاً ناقص برای مشخصات شرکت شما است.

مرحله شماره 4: به جلو فکر کنید

یک راه عالی برای اجرای موثر یک چشم انداز شرکت این است که از طریق شیشه جلو اتومبیل رو به جلو ، نه آینه عقب خود ، به آن نگاه کنید. بنابراین من به طور مداوم اعضای تیم خود را تشویق می کنم تا نیازها را پیش بینی کنند ، مراحل بعدی را برنامه ریزی کنند ، راه حل های خود را تدوین کنم ، گاهی اوقات حتی قبل از نیاز به آنها.

بخشی از این طرز فکر باعث می شود که مردم شما از جایی که در آن قرار دارند رهبری کنند و منتظر نباشند تا هدایت شوند. هنگامی که شما به این نوع استقلال و خودمختاری در محل کار اجازه می دهید ، روحیه تیم شما را تقویت می کند ، قدرت تجمعی آنها را ایجاد می کند ، و آنها را به سمت تصویب انتخاب های آگاهانه خود چوپان می کند. همه اینها به چشم انداز شرکت شما مثبت ، فعالانه و قدرتمند می پردازد.

مرحله شماره 5: منتظر اجازه نباشید

در یک یادداشت مرتبط اما جداگانه ، می توانید تیم خود را با اجازه دادن به آنها اجازه ندهید که به دنبال اجازه نباشند. درست است ، شما نمی خواهید افرادی که سرکش می شوند و برنامه هایی را اجرا می کنند که می تواند بر پایگاه مشتری شما تأثیر منفی بگذارد یا این شامل قیمت گذاری باشد. اما اگر چیزی در نقش آنها قرار دارد و با روح و هدف ارزشهای شرکت شما هماهنگ است ، بگذارید اعضای تیم شما آزاد شود. فقط مطمئن باشید که آنها ابتدا از این مقادیر آگاه هستند!

نمونه هایی از این: من به نویسندگان من اجازه می دهم روشی را که فکر می کنند برای مشتریان ما بهتر است بنویسند. من به تبلیغ کنندگان من اجازه می دهم قلاب های خود را بچرخانند و مضامین مطبوعاتی را تهیه کنند. من به مدیر عملیات خود اجازه می دهم عملیات را بدون ورودی زیاد از من مدیریت کند ، و به نمایندگان مشتری خود اجازه می دهم روابط شخصی یک به یک خود را با حساب های خود برقرار کنند. اگر اوضاع مشخص نیست ، آنها می دانند که می توانند سؤال کنند. اگر آنها برای چیزی به مجوز نیاز دارند ، می دانند که به چه کسی بروند. اما بیشتر ، من دوست دارم بسیاری از لغزش های مجوز را بنویسم و ببینم کارکنان من تا چه حد می توانند به شایستگی خودشان بروند.

مرتبط: موفق ترین بنیانگذاران عقب نشینی می کنند – به همین دلیل است که شما نیز باید

مرحله شماره 6: مدیریت پشت شما را دارد

اگر شما تیمی را نظافت می کنید که می تواند به شما کمک کند تا روز به روز به سمت چشم انداز اصلی خود برای شرکت خود پیشرفت کنید ، ضروری است که آنها در تلاش های خود کاملاً حمایت شوند. این به معنای نشان دادن آنها – نه فقط به آنها – که رهبری در آنجا برای راهنمایی ، تقویت ، قهرمان ، نه به میکروماناژ وجود دارد.

هیچ چیز باعث نمی شود که یک شرکت یک شرکت مانند هر روز به بالای شانه نگاه کند و اقدامات آنها را زیر سوال ببرد. درعوض ، مدیریت باید نقش مربی تیم و تشویق کننده تیم را در یک مورد قرار دهد ، در صورت نیاز به تقویت ، لباسی برای تکیه دادن به آن و صدایی که خودشان را تقویت می کند به جای اینکه آن را لک می کند.

وقتی با تمام این ایده ها و ایدئولوژی ها تیم خود را توانمند می کنید ، توانمندسازی فقط بخشی از فرهنگ شما نیست. من می شود فرهنگ شما و هنگامی که باد در زیر بال تیم خود هستید ، نه تنها آنها پرواز می کنند ، بلکه همه شما به سمت شرکت رویاهای خود با هم پرواز می کنید.