چه مدرسه تجاری در مورد کارآفرینی به شما آموزش نمی دهد

شروع یک تجارت هیجان انگیز است. شما در حال ساختن چیزی از زمین به بالا هستید ، دید خود را شکل می دهید و سرنوشت خود را کنترل می کنید. اما فراتر از داستانهای پر زرق و برق از ارزیابی های میلیارد دلاری و موفقیت یک شبه ، واقعیتی وجود دارد که مدرسه تجارت شما را برای آن آماده نمی کند-خواسته های عاطفی ، ذهنی و استراتژیک کارآفرینی.

تنهایی رهبری

کارآفرینی می تواند فوق العاده منزوی باشد. وقتی در راس هستید ، وزن هر تصمیم در نهایت بر شانه های شما استوار است. بله ، شما ممکن است مربیان ، مشاوران و حتی یک بنیانگذار داشته باشید ، اما در طرح بزرگ چیزها ، هیچ کس دیگری بار کامل را مانند شما و بنیانگذار خود تحمل نمی کند.

عدم اطمینان هرگز از بین نمی رود. مشکلات شما منحصر به فرد است – همسالان شما در مشاغل سنتی ممکن است در صعود از نردبان شرکت ها متمرکز شوند در حالی که شما مشغول ایجاد نقشه ای هستند که دنبال می کنند.

مرتبط: 5 مشکل مدرسه تجارت شما را آماده نمی کند

مدیریت مردم: بزرگترین قمار شما

اگر خوش شانس باشید ، چند نفر را پیدا خواهید کرد که واقعاً به دید شما اعتقاد دارند. همانطور که آنها برای درک شما و رسالت شما رشد می کنند ، یک چالش جدید پدیدار می شود: حفظ آنها. ترس از دست دادن اعضای تیم اصلی شروع به خزیدن می کند. چگونه آنها را با انگیزه نگه دارید؟ چگونه اطمینان می دهید که آنها برای مسافت طولانی بمانند ، به خصوص در یک راه اندازی اولیه که در آن منابع محدود هستند؟

با این حال ، در حالی که سرمایه گذاری در افراد بسیار مهم است ، شما نمی توانید شرکت خود را صرفاً در اطراف افراد بسازید. سیستم ها و ساختارها باید در جای خود باشند. بخش دشوار پیدا کردن تعادل است – اطمینان حاصل می کند که مردم احساس اعتماد به نفس می کنند و در عین حال اجرای فرایندهایی را نیز انجام می دهند که پایداری را تضمین می کند. بعضی اوقات ، این تغییر قابل تفسیر است. اعضای تیم که زمانی به شما دسترسی مستقیم داشتند ، ممکن است احساس فاصله بگیرند. دیگران ممکن است تلاش کنند تا با همان سرعت شما تکامل یابند و اصطکاک ایجاد می کنند.

حس فوریتی که هرگز محو نمی شود

به عنوان یک کارآفرین بار اول ، دائماً بین اجرای وظایف خود و تفویض آنها می جنگید. حتی وقتی افراد صالح دارید ، دانش شما از کار در صنایع مختلف به دست آورده اید که همیشه به راحتی ترجمه نمی شود. این یک پارادوکس ناامید کننده ایجاد می کند: شما می خواهید سریع حرکت کنید ، اما همه افراد اطراف شما حس فوریت خود را به اشتراک نمی گذارند. وزن عملیات روزانه می تواند شما را از تمرکز روی تصویر بزرگتر باز دارد و شما را مجبور می کند هر روز بین تفکر سطح پایین ، میانی و بالا حرکت کنید.

در عین حال ، شما نمی خواهید رئیس واکنشی و پرخاشگر باشید. شما می خواهید ضمن حفظ فرهنگ احترام و ثبات ، نتیجه بگیرید. این یک تعادل ظریف است – فشار دادن به سرعت در حالی که اطمینان حاصل می شود که بدون سوزاندن پل ها به راحتی انجام می شود.

مرتبط: آنچه هیچ کس در مورد کارآفرینی به شما نمی گوید – 5 حقیقت سخت

اطمینان از حداقل یک چیز کار می کند

یکی از مهمترین تاکتیک های بقا؟ اطمینان حاصل کنید که حداقل یکی از محصولات یا خدمات شما به طور مداوم درآمد ایجاد می کند. تغییر روند ، بازارها تکامل می یابند و عوامل خارجی می توانند برنامه های شما را مختل کنند ، اما داشتن یک جریان درآمد محکم ، تجارت شما را حفظ می کند ، به خصوص اگر به اندازه کافی بودجه (یا هرگونه بودجه) را جمع آوری نکرده اید.

و بعد انطباق وجود دارد. در صنایعی مانند FinTech ، با رشد ، بازیگران بد را به خود جلب خواهید کرد. هرچه موفق تر شوید ، بیشتر نیاز به سرمایه گذاری در امنیت ، حمایت های قانونی و تاب آوری عملیاتی دارید – چیزهایی که مشاغل کوچک معمولاً نگران آن نیستند اما می توانند شرکت شما را در مقیاس خود بسازند یا از بین ببرند. در حالی که هنوز با بودجه راه اندازی کار می کنید ، خود را می توانید سرمایه گذاری های بزرگ را انجام دهید. این مانند رانندگی یک تویوتا است اما آن را به زیرساخت های یک رولز رویس تجهیز می کند ، و اطمینان می دهد که وقتی به لیگ های بزرگ ضربه می زنید ، آماده هستید.

موانعی که نمی توانید کنترل کنید

برخی از موانع مربوط به مهارت یا تلاش نیست – آنها سیستمیک هستند. شما ممکن است توانایی انجام معاملات اصلی را داشته باشید ، اما شرکای بالقوه ممکن است به دلیل سن ، موقعیت مکانی یا عدم وجود “بنیانگذار بومی” دریغ کنند. بعضی اوقات ، این مربوط به کاری نیست که شما می توانید انجام دهید بلکه در مورد چگونگی درک جهان شما را درک می کند.

سپس بازیکنان بد وجود دارد. همه شرکتی با صداقت فعالیت نمی کنند و با مشاغل موجود فقط برای بهره برداری از آسیب پذیری ها روبرو خواهید شد. بسیاری از کارآفرینان این روش سخت را می آموزند. من اولین دادخواست خود را ، قبل از اینکه حتی یک تیم حقوقی داشته باشم ، از شرکتی که سعی در استفاده از برخی از نقاط ضعف قراردادی غیر اجتناب کرده است ، دریافت کردم-آن را مقصر می دانیم که سعی می کنم همه چیز و تجارت از پرش باشد.

عوارض غیب زندگی شخصی شما

کارآفرینی فقط بر شما تأثیر نمی گذارد – این امر بر خانواده شما تأثیر می گذارد ، اغلب به روش هایی که پیش بینی نمی کنید. شما دیگر به اندازه گذشته حضور ندارید ، و حتی وقتی که هستید ، ذهن شما دائماً با کار اشغال می شود. بار عاطفی و ذهنی به روابط شخصی شما می رسد و توانایی شما در تعادل جاه طلبی با حضور را آزمایش می کند.

تعادل کیفیت با سرعت

در دنیای پر سرعت ، سرعت همه چیز است-اما به هزینه کیفیت نیست. شما دائماً بین فشار برای اجرای سریع و اطمینان از اینکه آنچه می سازید به اندازه کافی قوی است تا در برابر چالش های آینده مقاومت کند. این تنگه ای است که هر کارآفرین قدم می زند: لاغر ماندن ، آماده ماندن و انعطاف پذیری.

مرتبط: 5 موردی که آرزو می کنم قبل از تأسیس شرکت خودم می دانستم

هیچ دوره تحصیلی کسب و کار شما را به طور کامل برای این واقعیت ها آماده نمی کند. سفر خواستار است و در حالی که پاداش می تواند باورنکردنی باشد ، فداکاری ها واقعی هستند. اما برای کسانی که این مسیر را انتخاب می کنند ، چالش فقط مربوط به ایجاد یک تجارت نیست – بلکه این است که به نوعی رهبری تبدیل شوید که بتواند در هرج و مرج حرکت کند ، عدم اطمینان را در آغوش بگیرد و چیزی واقعاً ماندگار ایجاد کند.

این سمت کارآفرینی است که هیچ کس به شما نمی گوید. و با این حال ، برای کسانی از ما که جهش را می گیرند ، ما آن را راه دیگری نخواهیم داشت.

برو ، رفقا!