چه زندگی در یک شهر 5 دقیقه ای در مورد ایجاد مشاغل بهتر به من آموخت
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
در بازاریابی هر شهر تفاوت وجود دارد. سئول می خواهد از نظر فرهنگی جلو و از نظر فناوری پیشرفته باشد. کپنهاگ می خواهد پیشرو در محیط زیست و طراحی محور باشد. این خوب است ، اما شهرهای بزرگ به سختی محاصره می شوند ، بیشتر به این دلیل که یک شهر به خوبی توسعه یافته دارای نقاط قوت زیادی است.
با این حال ، آنچه که هر دو شهر به اشتراک می گذارند چیزی است که کارآفرینان باید به آن توجه جدی کنند: اصل 5 دقیقه ای که باعث انقلابی در نحوه اداره کار خود می شود.
مرتبط: 5 هک بهره وری ساده که شما را موفق تر می کند
آزمایش تجاری تصادفی
من بخشی از سال در محله هاپجئونگ در سئول کره جنوبی زندگی می کنم. مدرسه دختر بزرگتر من یک توقف در اتوبوس او است ، حدود ده دقیقه پیاده روی. این تا آنجا است که هر کسی در خانواده من باید برود. پیش دبستانی دختر کوچکتر من یک پیاده روی هشت دقیقه ای است. و دفتر من یک سوار آسانسور و 50 قدم دورتر ، در همان مجموعه محل اقامت من است.
در سطح B2 این مجموعه یک هیپرمارکت قرار دارد ، و مرکز خرید و فروش آن بین Perch ما قرار دارد و آن فروشگاه یک جشن واقعی از خرده فروشی است: فروشگاه های راحتی ، فروشگاه های کالاهای خانگی ، داروخانه ها و مغازه های بی سیم. فروشگاه های کالاهای ورزشی مانند نایک ؛ برخی از فروشگاه های شراب ؛ جمع شدن غذاخوری ها (از جمله مک دونالد و یک مترو). و میله های قهوه ، از جمله دو استارباکس (یکی یک ذخیره). آیا فراموش نکردم که از سینما ، پزشک خانواده ، دندانپزشک ، سالن مو و استودیوهای Pilates استفاده کنم؟
به عنوان یک آمریکایی که دوست دارد رانندگی کند ، زندگی در اینجا تنظیم شده است. من قبلاً در کلانشهرها مانند بوستون زندگی کرده ام ، جایی که CVS و Licks JP با فاصله کمی فاصله دارند. اما قبل از اینجا ، من هرگز مکانی را تجربه نکردم که همه چیز فقط در زیر شافت آسانسور باشد. حرکت در اینجا احساس جادویی می کرد ، مثل اینکه در تعطیلات شهری در تعطیلات بودم.
و بعد از چند ماه زندگی در این راه ، تصمیم گرفتم دو برابر کنم: من دفتر خود را نیز در بازار قرار دادم.
مرتبط: 21 کار تولیدی در مورد رفت و آمد شما
انقلاب بهره وری که هیچ کس در مورد آن صحبت نمی کند
توصیف چقدر راحت زندگی کره ای من دشوار است. چگونگی حذف زمان ترانزیت مورد نیاز برای هر کار سهمیه ای ، هر هفته ساعت ها به من داده است.
تأثیر تجارت فوری و عمیق بود. با افزایش بودجه زمان من به طور ناگهانی ، من شروع به تعجب کردم: اگر بتوانم این راندمان 5 دقیقه ای را برای کل عملیات خود بازآفرینی کنم؟
من آنقدر قدردانی کردم که تصمیم گرفتم به دیگران فرصتی برای زندگی 5 دقیقه ای نیز ارائه دهم. استخدام کننده من پستی را به دنبال افرادی انگلیسی زبان که در این نزدیکی زندگی می کنند ، قرار داد. اکنون ما تیمی داریم که هشت نفر از ده دقیقه پیاده روی با هم رفت و آمد می کنند. به قول یکی ، “این یک رویا است”.
ROI از نزدیکی: زمان در واقع پول است
بیایید ریاضی را انجام دهیم. یک کارگر متوسط آمریکایی هر روز 52 دقیقه رفت و آمد می کند ، و برخی از آنها بیشتر انجام می دهند. این 225 ساعت سالانه – یا شش هفته کار کامل – رسیدن به کار و از کار است. برای کارآفرینان و صاحبان مشاغل که ساعتی صورتحساب می گیرند یا بهره وری تیم را با دقت اندازه گیری می کنند ، این یک هزینه پنهان فوق العاده است.
هنگامی که من مدل استخدام مبتنی بر نزدیکی خود را اجرا کردم ، تیم ما تقریباً بهبود یافت:
- 960 ساعت زمان تولید جمعی سالانه (در سراسر اعضای تیم)
- 15 ٪ کاهش در روزهای بیمار ما (افرادی که چرخه یا راه رفتن برای کار می کنند کمتر بیمار می شوند)
- 32 ٪ کاهش در کمبود و اختلال در برنامه
- غیبت مربوط به آب و هوا (عاملی در طول فصل موسمی سئول)
مهمتر از همه ، ما به دلیل تجربه مشترک محله ما ، همکاری تیمی پیشرفته و افزایش حفظ کارمندان را مشاهده کرده ایم. ساعات مبارک آسان است. ما می توانیم به یکدیگر کمک کنیم تا حرکت کنند. ما سگ برای هم می نشینیم. این آسان است زیرا اعضای تیم که در یک محله زندگی می کنند و کار می کنند ، ارتباطات قوی تری با شرکت و یکدیگر ایجاد می کنند.
اصل 5 دقیقه ای: فراتر از املاک و مستغلات
وقتی این زندگی را برای دوستان و خانواده ام توضیح می دهم ، آنها به من نگاه می کنند مثل اینکه من به یک جانباز یک گورو تبدیل شده ام که آنها کاملاً اعتماد ندارند. “اما عجیب نیست؟ شما هرگز از محله خارج نمی شوید.” درست است که من به ندرت می روم. اگرچه شب دیگر ، من یک کابین 45 دقیقه ای را به سمت آن طرف شهر گرفتم تا کنسرت سی امین سالگرد پارک جین جوان (JYP) را بگیرم (او به طور زنده شگفت انگیز است).
اما برای همه کارآفرینان آمریکایی که به دفاتر رفت و آمد می کنند ، با ترافیک به جلسات می جنگند و ساعات گرانبهایی را در هنگام ترانزیت هدر می دهند ، آیا واقعاً باید در هنگام ترانزیت خود به مقصد روزانه ، مناظر را ببینیم؟ آیا اگر فرصتی برای ترافیک یا آب و هوا یا حوادث وجود نداشته باشد ، کار ساده تر نخواهد بود و هر آنچه که ما نیاز داشتیم یک بلوک بود؟ بنابراین ، به جای اینکه به حداکثر رساندن رفت و آمد طولانی خود یا تولید آن بیشتر ، چرا آن را از بین نبرید؟
در حالی که همه مشاغل نمی توانند به یک مجتمع خودمختار منتقل شوند ، هر کارآفرین می تواند اصل 5 دقیقه ای را اعمال کند:
- مکان یابی استراتژیک: دفتر خود را در نزدیکی جایی که اعضای تیم اصلی شما قبلاً زندگی می کنند قرار دهید ، نه جایی که به نظر می رسد در کارت ویزیت معتبر است
- استخدام مبتنی بر نزدیکی: استخرهای استعدادی را در مناطق جغرافیایی خاص به جای ریخته شدن شبکه های گسترده هدف قرار دهید
- ایجاد میکرو کلاهبرداری: دفاتر ماهواره ای کوچک را در محله هایی که خوشه های کارمندان در آن زندگی می کنند ایجاد کنید
- نزدیکی مجازی: طراحی گردش کار دیجیتالی که “زمان سفر” را بین برنامه ها و کارکردها به حداقل می رساند – معادل دیجیتالی سواری آسانسور
- مشارکتهای نزدیکی: برای ایجاد اکوسیستم های خدمات شخصی خود با مشاغل مجاور تشکیل دهید
مرتبط: فوق العاده رفت و آمد در حال افزایش است ، در اینجا به همین دلیل و چگونه کار می کند
آنچه در هنگام متوقف کردن رفت و آمد به دست می آورید
من فقط می توانم از رفت و آمد روزانه خود به یک چیز فکر کنم: صحبت کردن با تلفن با دوستان قدیمی. درایوهای طولانی من به کار و از محل کار برای تماس های چک خوب بودند. حالا که رانندگی نمی کنم ، وقت زیادی برای تماس ندارم. اما آیا من 5 دقیقه زندگی خود را برای آن تماس ها پس می دهم؟ نه
برنامه های تجاری اصل 5 دقیقه ای فراتر از املاک و مستغلات گسترش می یابد. این در مورد بازآفرینی بهره وری به عنوان کاهش اصطکاک به جای گسترش زمان است. در حالی که رقبای شما از کارمندان می خواهند ساعات طولانی تری کار کنند ، می توانید بدون اینکه تولید کند ، هدیه زمان بیشتری را به آنها پیشنهاد دهید.
برای کارآفرینان ، به ویژه تیم های ساختمان در بازارهای استعدادیابی رقابتی ، مدل 5 دقیقه ای یک مزیت متمایز ایجاد می کند. هنگامی که نامزدها نقش های مشابهی را با جبران خسارت مشابه در نظر می گیرند ، بهبود کیفیت زندگی یک رفت و آمد 5 دقیقه ای به عامل تعیین کننده تبدیل می شود.
در یک منظره تجاری که وسواس تحول دیجیتالی را دارد ، شاید انقلابی ترین تغییری که می توانیم ایجاد کنیم آنالوگ است: نزدیک شدن کارها به هم ، انجام کارهای بیشتر ، اما سفر کمتر.
https://www.entrepreneur.com/leadership/what-living-in-a-5-minute-city-taught-me-about-building/491451