چرا مدیر عاملان باید با چهره خود رهبری کنند ، نه فقط عنوان آنها

چرا مدیر عاملان باید با چهره خود رهبری کنند ، نه فقط عنوان آنها

نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.

درک عمومی از برند شخصی یک مدیرعامل مهم است. مردم به پست های عملکردی در رسانه های اجتماعی اهمیت نمی دهند و وقتی رهبران همیشه می گویند “چیزهای درست” مشکوک هستند. درعوض ، آنها می خواهند بدانند كه شركت هایی كه در آنها سرمایه گذاری می كنند توسط رهبران معتبر هدایت می شوند كه با ارزش ها ، اصول و چشم انداز خود برای آینده صحبت می كنند.

این دوره خواستار برندسازی معتبر انسانی است. معتبرترین شرکت ها توسط مدیرانی هدایت می شوند که شفافیت و شفافیت را به خط مقدم منتقل می کنند و اجازه نمی دهند که این ضرورت کامل به نظر برسد تا از این برند واقعی باشد. این نوع رهبران زندگی را در بیانیه های مأموریت ، ارزش های شرکت لنگر و تبدیل مارک ها به حرکات نفس می کشند.

موفق ترین مدیر عاملان درک می کنند که مردم از مردم پیروی می کنند ، نه اظهارات. سرمایه گذاران ، کارمندان و مشتریان همه می خواهند با یک رهبر ارتباط برقرار کنند که در واقع می تواند به آن وصل شود. چهره ای واقعی در پشت برند. وقتی این ارتباط وجود داشته باشد ، وفاداری عمیق تر می شود ، استعداد جذب می شود و ارزش بازار افزایش می یابد.

قدرت نمایش

امروزه از مدیر عاملان انتظار نمی رود که شرکت های خود را از دیدگاه تجاری هدایت کنند. از آنها انتظار می رود که چشم انداز جایی را که جهان در آن می رود ، نشان دهند. و رهبرانی که این نقش را در آغوش می گیرند ، به جای اینکه از آن دور شوند ، شاهد بازده های قدرتمندی هستند.

Satya Nadella در مایکروسافت. رهبری وی نه تنها در دوره جدیدی از نوآوری بلکه یک تغییر فرهنگ عمیقاً انسانی به وجود آمد. برند شخصی وی ، که در همدلی و کنجکاوی لنگر زده بود ، در مایکروسافت به یک چراغ تبدیل شد. علیرغم بحث و جدال اخیر ، ساتیا سعی نکرده است اظهارات کاملی را بیان کند. او به برند خود صادق بود و تصمیمات اخیر را “دردناک اما ضروری” خواند. بلند نبود ، اما عمدی بود.

یا در نظر بگیرید که چگونه شخصیت و ارزش های ریچارد برانسون با احساس ماجراجویی و هدف که هیچ مارک دیگری نمی تواند آن را تکرار کند ، باکره را تزریق کرد. دید او تصادفی نبود. این استراتژیک بود و اعتبار شخصی وی را به یک دارایی برند جهانی تبدیل کرد.

این رهبران منتظر نبودند تا دیگران روایت های خود را تعریف کنند. آنها با آنها قدم گذاشتند. آنها افراد واقعی با داستانهای واقعی هستند ، نه بازیگرانی که نقش دارند. و در اصالت خود ، آنها می توانند از مصرف کنندگان خود اعتماد کنند.

مرتبط: چگونه می توان اصالت را در یک شفافیت ولع جهانی در آغوش گرفت

برند شما میراث شماست

یک مارک شخصی به خوبی توسعه یافته فقط از شرکت شما پشتیبانی نمی کند. این میراث شما را شکل می دهد.

برخی معتقدند که میراث به تنهایی در حاشیه سود اندازه گیری می شود. اما در حقیقت ، آن را در فرهنگی که شما کشت می کنید ، و میوه هایی که از آن پرورش می یابد ، اندازه گیری می شود. داستان شما به عنوان مدیرعامل ، هنگامی که به وضوح گفته می شود و به طور مداوم به اشتراک گذاشته می شود ، به بافت همبند بین بینایی شما و افرادی که آن را زنده می کنند تبدیل می شود.

مردم دیگر فقط در حال خرید محصولات یا خدمات نیستند. آنها در حال خرید رهبری و ایده هستند. آنها می خواهند شخص را ببینند ، نه فقط اعداد. افراد واقعی به چه کسی پشت پرده اهمیت می دهند و می خواهند آن شخص واقعی ، قابل رویت و اصولی باشد.

این فشار نیست. این پتانسیل است

دید فرهنگ و اعتماد به نفس را ایجاد می کند

هنگامی که مدیر عاملان با وضوح و لطف رهبری می کنند ، آنها فقط تراز خارجی ایجاد نمی کنند بلکه لحن را برای تیم های داخلی خود تعیین می کنند.

یک رهبر قابل مشاهده و آواز ، حس جهت و هدف را در اختیار کارمندان قرار می دهد. وقتی می دانید چه کسی کشتی را هدایت می کند و چرا آنها اهمیت می دهند ، آسان تر است.

این امر به ویژه در مورد نسل های جوان در نیروی کار صادق است. مطمئناً آنها به دنبال حقوق هستند ، اما به ارزشهای مشترک نیز اهمیت می دهند. و هنگامی که رهبران این ارزش ها را به صورت علنی ، مداوم و با اخلاص ارتباط می دهند ، شرکت را به مکانی تبدیل می کنند که مردم می خواهند به آن تعلق داشته باشند ، نه فقط کار کنند.

این دید همچنین در مواقع عدم اطمینان اعتماد به نفس ایجاد می کند. در لحظه های بحران یا انتقال ، مردم برای راهنمایی به دنبال رهبری هستند. و مدیران عامل که از قبل حضور دارند ، مورد اعتماد و درک شده اند و برای ساختن بیانیه کامل نیازی به تقلا ندارند. فرهنگی که آنها ساخته اند برای آنها صحبت خواهد کرد.

محکومیت یک مزیت رقابتی است ، در حالی که سکوت آسیب پذیری را ایجاد می کند

برخی از مدیر عاملان از قدم زدن به کانون توجه دریغ می کنند زیرا از واکنش شدید یا اشتباه می ترسند. اما اصالت نیاز به کمال ندارد. این شفافیت را می طلبد.

لازم نیست در هر نقطه فلش فرهنگی وزن کنید یا هر روند را تعقیب کنید. آنچه مهم است ، انتخاب لحظاتی است که با ارزش های شما مطابقت دارد و با قوام و محکومیت نشان می دهد.

این عقیده که “بدون نظر” بی خطر است ، یک اسطوره است.

همیشه سکوت در مورد مسائل اجتماعی یا فرهنگی ، بی طرفی ارتباط برقرار نمی کند. این ارتباط با قطع ارتباط ، احتیاط یا بدتر از آن ، ترسو است. در عصری که مارک ها توسط مدیران خود شخصیت می شوند ، چه چیزی شما نه بگویید می تواند ادراک را به اندازه آنچه انجام می دهید شکل دهید.

سقوط شرکت ها را در اوج جنبش Black Lives Matter یا ماه غرور در نظر بگیرید. مارک هایی که سعی در تقسیم اختلاف دارند ، بیانیه های توخالی را منتشر می کنند یا به طور کلی از این موضوع جلوگیری می کنند ، اغلب برای متحد عملکردی یا ریاکاری آشکار فراخوانده می شدند. برخی هرگز اعتبار خود را بازیابی نکردند.

در تضاد با نایک ، که با حمایت از کالین کافرنیک ، خطر عمومی را در بر گرفت. این کمپین خشم و جشن را به اندازه مساوی برانگیخت ، اما مهمتر از همه ، به وضوح به بازار گفت که نایک در آن ایستاده است. این وضوح برای آنها هزینه کرد. اما مهمتر از همه ، این وفاداری را عمیق تر کرد و هویت برند را تیز کرد.

مرتبط: چرا برندسازی شخصی بیش از هر زمان دیگری برای کارآفرینان موفق اهمیت دارد

فرصت پیش رو

نوار رهبری تغییر کرده است. انتظارات بالاتر است ، اما بازپرداخت نیز چنین است.

مدیران عامل امروز این فرصت نادر را دارند که بیشتر از اپراتورهای یک تجارت باشند. آنها می توانند نویسنده یک جنبش و عوامل تغییر باشند.

و ساختن آن میراث با نشان دادن ، گفتن داستان و به اشتراک گذاشتن دیدگاه شما به شکلی که باعث ایجاد ارتباط معتبر و الهام بخشیدن به اعتقاد شود ، شروع می شود.

نام تجاری شخصی شما حواس پرتی از رهبری نیست. این واضح ترین بیان آن است. از آنجا که قدرتمندترین مارک های امروز فقط نمی فروشند ، آنها برای چیزی ایستاده اند.

درک عمومی از برند شخصی یک مدیرعامل مهم است. مردم به پست های عملکردی در رسانه های اجتماعی اهمیت نمی دهند و وقتی رهبران همیشه می گویند “چیزهای درست” مشکوک هستند. درعوض ، آنها می خواهند بدانند كه شركت هایی كه در آنها سرمایه گذاری می كنند توسط رهبران معتبر هدایت می شوند كه با ارزش ها ، اصول و چشم انداز خود برای آینده صحبت می كنند.

این دوره خواستار برندسازی معتبر انسانی است. معتبرترین شرکت ها توسط مدیرانی هدایت می شوند که شفافیت و شفافیت را به خط مقدم منتقل می کنند و اجازه نمی دهند که این ضرورت کامل به نظر برسد تا از این برند واقعی باشد. این نوع رهبران زندگی را در بیانیه های مأموریت ، ارزش های شرکت لنگر و تبدیل مارک ها به حرکات نفس می کشند.

موفق ترین مدیر عاملان درک می کنند که مردم از مردم پیروی می کنند ، نه اظهارات. سرمایه گذاران ، کارمندان و مشتریان همه می خواهند با یک رهبر ارتباط برقرار کنند که در واقع می تواند به آن وصل شود. چهره ای واقعی در پشت برند. وقتی این ارتباط وجود داشته باشد ، وفاداری عمیق تر می شود ، استعداد جذب می شود و ارزش بازار افزایش می یابد.

بقیه این مقاله قفل شده است.

به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/leadership/why-ceos-must-lead-with-their-face-not-just-their-title/493036

دیدگاهتان را بنویسید