چرا محصول زیبای شما ممکن است ناکام باشد

در اینجا یک واقعیت جالب در مورد Craigslist وجود دارد. به نظر می رسد که در سال 1995 طراحی شده است زیرا ، خوب ، اساساً چنین بود. پیوندهای بنفش ، دیوار متن ، سلسله مراتب بصری صفر. دانش آموزان طراحی از آن به عنوان نمونه ای از کارهایی که نباید انجام دهند استفاده می کنند. و با این حال ، میلیون ها معاملات هر ماه را پردازش می کند در حالی که ده ها رقیب زیبا طراحی شده اند و سعی در خنثی کردن آن دارند.

این باید شما را آزار دهد. این مرا آزار می دهد. به عنوان مدیران محصول ، ما قرار است بهتر بدانیم. ما در مورد تجربه کاربر ، تفکر طراحی و تمام آن جاز صحبت می کنیم. اما پس از آن Craigslist در آنجا نشسته است ، به عنوان گناه زشت ، و درآمد خود را به دست می آورد.

حقیقت ناراحت کننده این است که کارآفرینان و تیم های محصول عاشق چیزهای اشتباه می شوند. ما در مورد رابط های کامل پیکسل وسواس می کنیم در حالی که کاربران فقط می خواهند کارها را انجام دهند. ما در مورد تایپوگرافی بحث می کنیم در حالی که رقبا با کمیک سان ناهار ما را می خورند. این فقط مربوط به زیبایی شناسی نیست – بلکه در مورد سوء تفاهم اساسی در مورد موفقیت محصولات است.

صفحه اصلی Google را در سال 1999 بگیرید. پراکنده. وحشیانه فقط یک آرم و یک کادر جستجو. در همین حال ، یاهو در حال ساخت این پرتال زرق و برق دار با اخبار ، آب و هوا و نقل قول های سهام بود. یاهو با هر اقدام متعارف طراحی بهتری داشت. ویژگی های بیشتر سلسله مراتب بصری بهتر. گرافیک واقعی گوگل شبیه یک پروژه دانشجویی بود. حدس بزنید کدام یک برنده شد.

مرتبط: طراحی محصول خوب بیش از زیبایی شناسی است – چگونه می توان با استفاده از عملی برای جذب سرمایه گذاران بیشتر ، تعادل برقرار کرد

تئاتر طراحی

روانشناسی پشت این جذاب است. 34.6 ٪ قابل توجه بازدید کنندگان در سراسر جهان نشان می دهد که آنها به شدت از ساختارهای اطلاعاتی که ساده و آسان برای درک آنها هستند ، به شدت طرفدار هستند. با این حال ، به نوعی ، وقتی ما در حال ساخت محصولات هستیم ، خودمان را متقاعد می کنیم که کاربران می خواهند چیزی پیچیده تر باشند. ظریف تر زیبا تر

این همان چیزی است که من آن را “تئاتر طراحی” می نامم – وقتی فرم به جای عملکرد هدفمند به هنر نمایش تبدیل می شود. شما آن را همه جا می بینید. استارتاپ ها ماه ها را صرف کامل کردن انیمیشن های سوار بر خود می کنند در حالی که محصول اصلی آنها به سختی کار می کند. شرکت های نرم افزاری سازمانی که آژانس های طراحی گران قیمت را برای ایجاد “تجربیات لذت بخش” برای کاربرانی که فقط نیاز به صادرات صفحه گسترده دارند ، استخدام می کنند.

Reddit نمونه کامل دیگری است. Reddit دارای 234 میلیون کاربر منحصر به فرد ، 8.19 میلیارد صفحه نمایش ماهانه و 25 میلیون رای روزانه است – همه در حالی که به نظر می رسد از سال 2005 به روز نشده است. این سایت کار می کند زیرا دقیقاً همان چیزی را که کاربران می خواهند ارائه می دهد: محتوا ، مکالمه و جامعه. نه شیب نه با تعامل میکرو. فقط چیزهایی که مهم است.

اولویت بیان شده در مقابل رفتار واقعی

اما اینجا جایی است که جالب می شود. کاربران می گویند طراحی زیبایی می خواهند. آنها واقعاً این کار را می کنند. در نظرسنجی ها و گروه های متمرکز ، آنها به شما خواهند گفت که هر بار گزینه زیباتر را ترجیح می دهند. سپس آنها به خانه می روند و از زشت که در واقع کار می کند استفاده می کنند.

این قطع ارتباط بین اولویت بیان شده و رفتار واقعی برای مدیران محصول بسیار مهم است که با استفاده از داده ها و تکنیک های نوظهور مانند رابط های مکالمه برای تعامل متناسب و پیش بینی نیازهای کاربر ، درک کنند. داده ها داستانی متفاوت از گروه های متمرکز را نشان می دهد. همیشه به داده ها اعتماد کنید.

مرتبط: طراحی محصول شما می تواند برای شما مشتری هزینه کند. در اینجا آنچه اشتباه می کنید (و نحوه رفع آن) است.

چگونه می دانید چه موقع فرم را در مقابل عملکرد اولویت بندی کنید؟ این چارچوب من است.

ابتدا شغلی را که محصول شما انجام می دهد درک کنید. نظریه “کارهای انجام شده باید” کلیتون کریستنسن کاملاً در اینجا اعمال شود. هیچ کس Craigslist را استخدام نمی کند تا تجربه مرور زیبایی داشته باشد. آنها آن را استخدام می کنند تا مبل خود را بفروشند یا یک آپارتمان پیدا کنند. زشتی در واقع کمک می کند-این نشان می دهد که این یک بازار بدون مزخرف است که افراد واقعی معاملات واقعی را انجام می دهند.

دوم ، آستانه زشتی قابل قبول را پیدا کنید. بله ، این یک چیز واقعی است. هر دسته از محصولات دارای نیاز زیبایی شناسی پایه است. برنامه های دوستیابی باید بهتر از نرم افزار مالیاتی به نظر برسند. اما حتی در دسته ها ، انعطاف پذیری شگفت آور وجود دارد. اخبار هکر وحشتناک به نظر می رسد و رونق می گیرد. اخبار طراح زیبا و مبارزات به نظر می رسد. مخاطب مشابه ، همان هدف ، نتایج مختلف.

سوم ، فرضیات خود را بی رحمانه آزمایش کنید. نه با نظرسنجی نه با مصاحبه با رفتار واقعی یک نسخه زشت و یک نسخه زیبا را راه اندازی کنید. ببینید کدام یک بهتر تبدیل می شود. ممکن است تعجب کنید من این نمایشنامه را ده ها بار دیده ام – طراحی “بدتر” برنده می شود زیرا سریعتر بارگیری می شود ، در تلفن همراه بهتر کار می کند یا فقط از راه کاربر خارج می شود.

چالش برای مدیران محصول ، عقب نشینی به فکر اول بدون تبدیل شدن به شرور است. شما نمی خواهید شخصی باشید که شادی را کشت. اما شما همچنین نمی توانید اجازه دهید تیم شما شش ماه را صرف پولش برای چیزی کند که باید طی دو هفته حمل می کرد.

در اینجا چه کار می کند

همه چیز را از نظر نتایج کاربر قاب کنید. به جای بحث در مورد اینکه آیا این دکمه باید چهار پیکسل یا شش پیکسل از لبه باشد ، بپرسید که شما چه مشکلی را حل می کنید. به جای بحث در مورد طرح های رنگی ، در مورد بار شناختی صحبت کنید. مکالمه را در مورد اثربخشی انجام دهید ، نه زیبایی شناسی.

همچنین ، برنده های زشت را جشن بگیرید. وقتی ارزیابی Reddit یک میلیارد دلار دیگر به آن رسید ، به آن اشاره کنید. هنگامی که Craigslist از رقیب دیگری فراتر می رود ، آن را مطرح کنید. فرهنگی بسازید که ارزش آن را در مورد پالایش ارزیابی کند.

این بدان معنا نیست که شما باید محصولات زشت را به صورت هدفمند تهیه کنید. طراحی لذت بخش مطمئناً می تواند محصولات خوبی را عالی کند ، اما این تنها در صورتی که محصول در وهله اول مفید ، قابل استفاده و قابل اعتماد باشد ، مهم است. نکته این است که اولویت های خود را به درستی ترتیب دهید. ابتدا عملکرد. سپس شکل دهید. همیشه به این ترتیب

مرتبط: هنر ایجاد محصولات عالی

موفق ترین محصولات نقطه شیرین را پیدا می کنند – فقط طراحی کافی برای دفع فعالانه کاربران ، اما نه آنقدر که در راه کار انجام شود. آنها می فهمند که گاهی اوقات ، زشت دقیقاً همان چیزی است که کاربران به آن احتیاج دارند.

محصول زیبای شما ممکن است ناکام باشد زیرا شما مشکل اشتباه را حل می کنید. وقتی باید کارش را انجام دهید ، آن را زیبا می کنید. این تله است. و اکنون می دانید که چگونه از آن جلوگیری کنید.