چرا بیشتر مشاوره برندسازی اشتباه است – و آنچه در واقع کار می کند

صنعت برندسازی بر روی دروغ ساخته شده است.

نه یک فریب آشکار و مخرب بلکه یک فانتزی احساس خوب است که باعث می شود شرکت ها احساس کنند که کاری را انجام می دهند وقتی که ، در حقیقت ، آنها چرخ های خود را می چرخند.

امروزه بیشتر توصیه های برندسازی به پلاستیک های مبهم می رسد: “داستان خود را بگویید.” “ارزش های خود را تعریف کنید.” “معتبر باشید.” این به نظر می رسد عمیق ، اما آنها عملاً بدون مشخصات بی فایده هستند. از همه بدتر ، آنها وقتی که واقعاً به آنها نیاز دارند ، یک استراتژی ریشه در واقعیت است ، به مشاغل می پردازند.

اگر استراتژی برند شما سوزن را حرکت نمی دهد – اگر اعتماد به نفس افزایش نمی یابد ، تقویت تبدیل یا تمایز شما را به روشی که در واقع مهم باشد – احتمالاً از توصیه های بد پیروی می کنید.

در اینجا آنچه کارشناسان برندسازی به شما نمی گویند – اما باید.

مرتبط: فراتر از اصول: شش درس مارک تجاری هیچ کس به شما آموزش نمی دهد

1. “آگاهی از برند” تله ای است

بیشتر آژانس های برندسازی به شما خواهند گفت که آگاهی از برند هدف است و اگر افراد بیشتری برند شما را تشخیص دهند ، برنده خواهید شد.

این تنها در صورتی صادق است که آگاهی به اعتماد و ترجیح ترجمه شود. در غیر این صورت ، مثل این است که بخاطر گرما ، شمع پول نقد را آتش بزنید.

یک برند مشهور که هیچ کس به آن اعتماد ندارد از یک نام ناشناخته بدتر است. فقط از شرکتهایی که به دلایل اشتباه بدنام شده اند ، بپرسید – Wework ، Theranos ، MoviePass. آنها آگاهی زیادی داشتند. کمکی نکرد

به جای تعقیب شناخت ، روی اعتبار تمرکز کنید. اگر مخاطبان شما به شما اعتماد دارند ، آنها شما را جستجو می کنند. اگر این کار را نکنند ، هیچ میزان دید شما را نجات نخواهد داد.

2. “چرا” شما مهم نیست – مگر اینکه در مورد آنها باشد

سیمون سینک با چرا شروع کنید هزار بیانیه ماموریت را راه اندازی کرد. اکنون ، هر شرکتی احساس می کند که دلیل عمیق و الهام بخش برای موجود است.

مشکل اینجاست: مشتریان اهمیتی نمی دهند که چرا تجارت خود را شروع کرده اید. آنها به آنچه می توانید برای آنها انجام دهید اهمیت می دهند.

“چرا” اپل مشهور است ، اما هیچ کس به دلیل بیانیه ماموریت خود آیفون را خریداری نمی کند. آنها آن را خریداری می کنند زیرا بهتر عمل می کند ، بهتر به نظر می رسد و یکپارچه در زندگی آنها ادغام می شود. “چرا” نایک قانع کننده است ، اما مردم کفش خود را خریداری می کنند زیرا عملکرد خوبی دارند و باحال به نظر می رسند – نه به دلیل مانیفست شرکت.

داستان برند شما فقط درصورتی مهم است که مستقیماً به نتایج مشتری متصل شود. اگر “چرا” شما به آنها کمک نمی کند ، این فقط سر و صدا است.

3. “معتبر باشید” سوء تفاهم ترین مشاوره در تجارت است

همه به مارک ها می گویند “معتبر باشند”. اما این حتی به چه معنی است؟

غالباً ، مارک ها اصالت را بیش از حد بیش از حد ، گرفتن غرفه های بحث برانگیز یا اتخاذ لحن “واقعی” در رسانه های اجتماعی تفسیر می کنند. بعضی اوقات این کار می کند. غالباً ، آتش سوزی می شود.

اصالت در برندسازی به معنای گفتن هر آنچه احساس می کنید نیست. این بدان معنی است که پیام رسانی خود را با آنچه مشتریان از قبل از شما انتظار دارند ، تراز کنید. اگر مردم به شما برای قابلیت اطمینان اعتماد دارند ، ناگهان سعی نکنید که چسبناک باشید. اگر آنها شما را برای نوآوری دوست دارند ، آن را ایمن بازی نکنید.

بهترین مارک ها به این معنا که همه چیز را در مورد خودشان نشان می دهند ، معتبر نیستند. آنها معتبر هستند به این معنا که به قول خود وعده های خود را ارائه می دهند – به طور مداوم.

مرتبط: چگونه می توان اصالت برند را در دنیای فزاینده ای شکاک حفظ کرد

4. تمایز بیش از حد – مگر اینکه مفید باشد

کارشناسان برندسازی دوست دارند به مشاغل بگویند که “ایستادگی کنند”. آنها می گویند تمایز کلید موفقیت است.

این نیمه درست است

متفاوت بودن فقط اگر متفاوت باشد به روشی که مهم باشد ، ارزشمند است. اگر محصولی را با رابط نئون صورتی ایجاد کنید تا منحصر به فرد باشد ، وقت خود را تلف می کنید. اگر با حل یک نقطه درد واقعی که رقبا از آن چشم پوشی می کنند ، متمایز شوید ، برنده خواهید شد.

تسلا با داشتن یک شرکت خودرو دیگر ایستادگی نکرد. این امر با اثبات اینكه اتومبیل های برقی می توانند مطلوب باشند ، برجسته شد. Airbnb با استفاده از گزینه دیگر در هتل ، ایستادگی نکرد. این با باز کردن فضاهای بلااستفاده که مردم قبلاً داشتند ، ایستادگی کرد.

در جایی که حساب می شود متفاوت باشد. هر چیز دیگری حواس پرتی است.

5. آرم های فانتزی و برچسب های نرم و صاف شما را نجات نمی دهند

برخی از مشاغل نسبت به هویت بصری و شعارهای هوشمندانه وسواس دارند و معتقدند که موفقیت برندسازی با نگاه و احساس مناسب شروع می شود.

این به عقب است.

مارک های عالی بر روی ماده ساخته شده اند ، نه زیبایی شناسی. آرم شما باعث نمی شود که مردم به شما اعتماد کنند – شهرت شما این کار را می کند. برچسب شما وفاداری ایجاد نمی کند – محصول و تجربه مشتری شما انجام می دهد.

بله ، هویت بصری قوی اهمیت دارد. اما اگر قبل از ایجاد اعتبار در طراحی سرمایه گذاری کنید ، در حال تزئین یک خانه خالی هستید. اطمینان حاصل کنید که مردم قبل از نگرانی در مورد پانسمان پنجره به آنچه در داخل است اعتماد کنید.

6. مشتریان مارک شما را تعریف می کنند – نه شما

این مهمترین حقیقت است که کارشناسان برندسازی نادیده می گیرند: شما برند خود را کنترل نمی کنید. مشتریان شما انجام می دهند.

شما می توانید روایت را شکل دهید ، داستان خود را بگویید و پیام های خود را فشار دهید ، اما در پایان ، برند شما همان چیزی است که مردم وقتی در اتاق نیستید درباره شما می گویند.

اگر برای خدمات عالی شناخته شده اید ، این برند شماست – خواه آن را از این طریق برنامه ریزی کرده باشید. اگر مشتریان شما را به عنوان گران قیمت و غیرقابل اعتماد ببینند ، هیچ مقدار چرخش بازاریابی آن را تغییر نمی دهد.

7. Trust تنها متریک مارک تجاری است که مهم است

آگاهی را فراموش کنید. تمایز را فراموش کنید. اصالت را فراموش کنید. اگر برند شما الهام بخش اعتماد نیست ، هیچ چیز دیگری مهم نیست.

اعتماد پایه و اساس هر مارک عالی است. به همین دلیل افراد بدون تردید از آمازون می خرند. به همین دلیل پاتاگونیا می تواند حق بیمه را پرداخت کند. به همین دلیل است که مشتریان اپل حتی وقتی رقبا گزینه های ارزان تری را ارائه می دهند ، به عقب باز می گردند.

اگر مشتریان به شما اعتماد کنند ، آنها توجه خود را به شما نشان می دهند. اگر آنها به شما اعتماد کنند ، حق بیمه را پرداخت می کنند. اگر آنها به شما اعتماد کنند ، اشتباهات شما را می بخشند.

مرتبط: نحوه غلبه بر 5 موضوع مهم اعتماد برند

بنابراین ، چه چیزی در واقع کار می کند؟

بیشتر توصیه های برندسازی زباله است زیرا بر روی چیزهای اشتباه متمرکز است-آگاهی ، زیبایی شناسی ، شعارها-در حالی که نادیده گرفتن آنچه واقعاً موفقیت طولانی مدت را هدایت می کند.

این چیزی است که در واقع مهم است:

• اعتبار بیش از دید: اگر مردم به شما اعتقاد نداشته باشند ، دیده نمی شود.

• نیاز مشتری به داستان پردازی شرکتی: “چرا” شما فقط در صورتی مفید است که در خدمت “چرا” باشد.

• تراز بیش از اصالت: به شکلی واقعی باشید که برند شما را تقویت کند ، نه گیج کند.

• تمایز معنی دار: در جایی که اهمیت دارد متفاوت باشد ، نه فقط به خاطر آن.

• ماده بیش از سبک: یک شهرت خوب هر بار یک آرم خوب را ضرب می کند.

• گوش دادن به دیکته کردن: برند شما همان چیزی است که مشتریان می گویند این است.

• به همه چیز اعتماد کنید: زیرا ، در پایان ، هیچ چیز دیگری مهم نیست.

برندسازی به نظر نمی رسد جالب یا باهوش به نظر برسد. این در مورد شرکتی است که مشتریان شما از قبل می خواهند به آن اعتماد کنند. اگر روی آن تمرکز کنید ، بقیه از خود مراقبت می کنند.