چرا اکثر مشاغل استراتژی بازاریابی خود را بیش از حد ترکیب می کنند

بیایید واقعی باشیم: بیشتر بنیانگذاران به تاکتیک های بازاریابی بیشتری احتیاج ندارند. یک تن محتوای در مورد چگونگی رسیدگی به بازاریابی شما وجود دارد – آنقدر که بسیار زیاد است.

بازاریابی همچنین بخش بزرگی از بودجه های تجاری را به خود اختصاص می دهد و تقریباً 10 ٪ از هزینه برای یک تجارت متوسط را اضافه می کند.

تعقیب روندها آسان است ، سعی کنید روی هر سیستم عامل باشید ، تبلیغات را بدون درک ROI اجرا کنید و پیام هایی را با هم سیلی بزنید که هر هفته دیگر تغییر می کند. وقتی این کار را می کنید ، فقط منجر به سردرگمی بیشتر برای مخاطبان و معمولاً هدر دادن پول می شود.

استراتژی های بازاریابی بیش از حد به طور کلی از یک مکان خوب ناشی می شود – بنیانگذاران می خواهند رشد کنند. اما در تلاش برای انجام همه کارها ، آنها در نهایت هیچ کاری خوب انجام نمی دهند. بیایید در مورد اینکه چرا این اتفاق می افتد و چگونه می توان بازاریابی خود را ساده کرد ، بنابراین در واقع کار می کند.

مرتبط: 5 اشتباه بازاریابی مشترک که باید به دنبال آن باشید

چرا ما در وهله اول چیزها را بیش از حد پیچیده می کنیم

چند مقصر مشترک وجود دارد که بازاریابی را تحت الشعاع قرار می دهد.

متداول ترین چیزی که من در صاحبان مشاغل کوچک می بینم حس سندرم “شیء براق” است. هنگامی که یک صاحب مشاغل می بیند تاکتیک جدیدی در اینستاگرام یا همسالان آنها توسط یک قیف طاقچه ای ظاهر می شود ، اغلب اوقات ، آنها فقط شروع به بازسازی کل استراتژی خود در اطراف آن می کنند.

مهمتر از همه ، بسیاری از صاحبان مشاغل وارد این وضعیت می شوند و پس از آن هیچ ردیابی داده ای تنظیم نشده اند. امتحان کردن چیزهای جدید خوب است ، اما چگونه می دانید که کار کرده است یا نه؟ احساس روده قطعاً هنگام تعیین هزینه های بازاریابی شما کافی نیست و اگر بیش از حد مشغول پرتاب چیزهای زیادی در دیوار هستید ، به احتمال زیاد ردیابی مناسب را تنظیم نمی کنید ، بنابراین این آزمایشات در پایان خیلی به شما نمی گویند.

اگر هر یک از این موارد آشنا به نظر می رسد ، شما تنها نیستید. بیایید تجزیه کنیم که یک استراتژی بازاریابی ساده تر و مؤثرتر ممکن است به نظر برسد.

استراتژی های ساده بازاریابی اغلب از برنامه های پیچیده بهتر است

بهترین استراتژی های بازاریابی واضح ، سازگار و ریشه در اهداف واقعی تجاری شما است. آنها سعی نمی کنند همه کارها را انجام دهند ، و در عوض روی انجام کارهای مناسب به خوبی ، به طور مداوم و با ردیابی مناسب تمرکز می کنند.

برای شروع ، یک پیام اصلی خود را تعریف کنید. شما باید بتوانید آنچه را که انجام می دهید ، به وضوح بیان کنید ، چه کسی برای آن است و چرا اهمیت دارد. اگر نمی توانید آن را در یک جمله بگویید ، مخاطبان شما نیز آن را دریافت نمی کنند.

در مرحله بعد ، یک کادوی مداوم ایجاد کنید که برای شما واقع بینانه باشد. چه ایمیل های هفتگی ، وبلاگ های دو هفته ای یا داستانهای روزانه اینستاگرام ، هر بار که کمال را به خود اختصاص می دهد. اگر واقعاً ممکن است آن را برآورده نکنید ، در برابر وسوسه برای تعیین یک هدف بیش از حد در برابر یک هدف مقاومت کنید. تعیین یک هدف واقع بینانه یک عادت را تنظیم می کند ، و این می تواند بسیار راحت تر از آنجا بسازد.

سرانجام ، یک حلقه بازخورد ایجاد کنید. بازاریابی شما باید یک سیستم زنده باشد. شما پیامی را ارسال می کنید ، تماشا می کنید که چگونه این کار را انجام می دهد ، و بر این اساس تنظیم می کنید. برای هر کاری که سعی می کنید ، یک KPI ایجاد کنید که در صورت کار تعریف کند و آن را رصد کند. مایل به برش در هنگام کار نباشید و در زمان آن دو برابر شوید.

از همه مهمتر ، بازاریابی ساده پایدار است. این پایه و اساس شما را برای ادامه رشد ایجاد می کند.

مرتبط: 3 دلیل عدم موفقیت بازاریابی شما (و نحوه رفع آن)

نحوه استفاده از داده ها برای هدایت استراتژی خود

اگر احساس می کنید مطمئن نیستید که چگونه می توانید تأثیر بازاریابی خود را پیگیری کنید ، در اکثریت هستید – بیش از 85 ٪ از مشاغل تأثیر بازاریابی را به طور مداوم ردیابی نمی کنند. برای انجام این کار نیازی به داشبورد فانتزی یا نرم افزار گران قیمت تجزیه و تحلیل ندارید. شما فقط باید با چند سوال کلیدی شروع کنید:

• رهبری شما از کجا می آید؟ به مشتریانی که در 30-90 روز گذشته به عنوان چشم انداز وارد شده اند ، نگاه کنید و آنها را از آنجا که از آنجا آمده اند ، تجزیه کنید. اگر مطمئن نیستید ، این فرصتی برای مکث و اضافه کردن رهبری بیشتر به فناوری بازاریابی خود قبل از حرکت به نقطه بعدی است.

• چه درصد از این منجر به پرداخت مشتری می شود؟ همان تمرین فوق را انجام دهید ، اما فقط با کسانی که خریداری کرده اند.

• چقدر برای هر یک از این کانال ها هزینه کردید؟ این شامل هر هزینه کار برای کار در بازاریابی ، هزینه های فنی ، هزینه تبلیغ ، هزینه های ورود به رویداد و موارد دیگر است. تمام تلاش خود را برای شکستن آن توسط کانال سرب انجام دهید.

• ارزش طول عمر مشتری چقدر است؟ از شش ماه گذشته یا هزینه متوسط آنها به مشتریان خود نگاه کنید. این ارزش مشتری به تجارت شماست.

این شماره ها بیش از هر کتاب بازی گورو تا به حال می توانند به شما بگویند.

یکی از متداول ترین روندهایی که باید به آن نگاه کنید ، جایی است که شما در حال سرمایه گذاری در وقت و هزینه در مقابل جایی است که در حال بدست آوردن هستید. به عنوان مثال ، اگر وقت خود را در اینستاگرام می ریزید اما تبدیل شما از ایمیل های ارجاع است ، این یک سیگنال برای دو برابر کردن ایمیل است و در نظر گرفتن طراوت یا کاهش استراتژی اینستاگرام شما.

دومین موردی که باید در نظر بگیرید ، ارزش طول عمر مشتریان شما در مقایسه با هزینه سرب است. اگر از تبلیغات پرداخت شده رهبری می کنید ، اما آنها دو برابر بیشتر از ارزش طول عمر خود را برای شما هزینه می کنند ، به احتمال زیاد به یک تازه سازی تبلیغات پرداخت شده نیاز دارید.

پس از این نوع وضوح ، می توانید باهوش تر و سخت تر بازاریابی کنید.

مرتبط: استراتژی بازاریابی شما نیاز به تعمیرات اساسی دارد – این رویکرد همان چیزی است که کمپین های موفق را از بقیه جدا می کند

رشد از تمرکز ناشی می شود ، نه دیوانگی

این است برای ساختن این کار به یک قیف 42 مرحله ای یا سه نوع مختلف آهنربای سرب احتیاج ندارید. شما فقط به یک پیشنهاد روشن ، یک کادوی مداوم و یک حلقه بازخورد نیاز دارید.

آسان است که فکر کنید بازاریابی بیشتر برابر است با رشد بیشتر ، اما اگر این “بیشتر” استراتژیک نباشد ، احتمالاً به شما خدمت نمی کند.