چرا اتوماسیون باعث کشتن بهره وری و تخلیه سود شما می شود

قرار است اتوماسیون مشاغل را کارآمدتر کند. درعوض ، برای بسیاری از شرکت ها برعکس عمل می کند.

مشاغل عجله می کنند بدون درک کامل تأثیر ، وظایف خود را خودکار کنند. آنها بدون پرداختن به ناکارآمدی های اساسی در ابزارهای اتوماسیون سرمایه گذاری می کنند. آنها تصمیم گیری انسان را با نرم افزاری که کاملاً آزمایش نشده یا بهینه نشده باشد جایگزین می کنند. به جای آسانتر کردن کارها ، اتوماسیون اغلب پیچیدگی را اضافه می کند ، عملیات را کند می کند و مشکلات جدید گران قیمت ایجاد می کند – دقیقاً برعکس آنچه قرار است انجام شود.

بیشتر شرکت ها در اتوماسیون شکست نمی خورند زیرا این فناوری به اندازه کافی خوب نیست. آنها شکست می خورند زیرا آن را نادرست اجرا می کنند.

من دیده ام که مشاغل پروژه های اتوماسیون را به نمایش می گذارند که روی کاغذ عالی به نظر می رسند اما در واقعیت تجزیه می شوند. فرآیندها سفت تر می شوند ، کارمندان فقط برای انجام کار از اتوماسیون دور می زنند و تیم های فناوری اطلاعات بیشتر از زمان انجام وظایف به صورت دستی برای حفظ اتوماسیون صرف می کنند.

هدف اتوماسیون جایگزینی کار نیست. هدف از بین بردن زباله است. و اینجاست که بیشتر شرکت ها اشتباه می کنند.

مرتبط: من یک تیم کاملاً از راه دور را مدیریت می کنم – این 5 استراتژی است که به ما کمک کرده است تا به حداکثر بهره وری برسیم

چرا مشاغل با اتوماسیون مبارزه می کنند

بسیاری از خرابی های اتوماسیون ناشی از یک اشتباه اساسی است: شرکت ها سعی می کنند به جای اینکه ابتدا آنها را اصلاح کنند ، فرآیندهای شکسته را خودکار کنند.

در اینجا به نظر می رسد که در عمل به نظر می رسد: شغلی که با زمان پاسخگویی به خدمات مشتری آهسته تلاش می کند ، یک چت بابات AI را نصب می کند اما تنگناهای اساسی را در سیستم پشتیبانی خود برطرف نمی کند. اکنون ، به جای بهبود خدمات ، Chatbot مشتریانی را که هنوز به کمک انسانی احتیاج دارند ، ناامید می کند.

یک شرکت ورود داده ها را در بخش ها خودکار می کند اما خود داده ها را استاندارد نمی کند. خطاها در مقیاس کپی و چسبانده می شوند و مشکلات بزرگتر و سخت تر را در خط ایجاد می کنند. یک شرکت لجستیک اتوماسیون انبار را پیاده سازی می کند اما بدون ادغام آن در سیستم های زنجیره تأمین موجود خود. نتیجه؟ ناکارآمدی بیشتر ، کمتر نیست.

هنگامی که شرکت ها به جای یک سرمایه گذاری استراتژیک ، اتوماسیون را به عنوان میانبر درمان می کنند ، آنها در نهایت تقویت ناکارآمدی هایی را که سعی در از بین بردن آنها داشتند ، تقویت می کنند.

هزینه بالای اتوماسیون بد

اشتباه اتوماسیون فقط ناامید کننده نیست – گران است.

یک مطالعه اخیر Bain & Company نشان داد که 88 ٪ از تحولات تجاری ، از جمله ابتکارات اتوماسیون ، نتوانسته اند اهداف خود را برآورده کنند. به همین ترتیب ، گارتنر گزارش می دهد که 85 ٪ از پروژه های هوش مصنوعی و اتوماسیون نتوانند ارزش مورد انتظار را ارائه دهند.

عواقب تلاش برای اتوماسیون ناموفق گسترده است. اتوماسیون ضعیف منجر به هزینه های عملیاتی بالاتر ، از دست دادن بهره وری و نارضایتی مشتری می شود. به جای صرفه جویی در هزینه ، شرکت ها اغلب باید سیستم های اتوماسیون خود را حفظ ، تنظیم یا حتی ضبط کنند. براساس گروه مشاوره بوستون ، تنها 30 ٪ از پروژه های فنی در مقیاس بزرگ اهداف خود را برآورده می کنند ، در حالی که 35 ٪ کاملاً شکست می خورند.

با وجود این خطرات ، شرکت ها مرتکب همان اشتباهات می شوند. آنها اتوماسیون را اتخاذ می کنند زیرا این کار مرسوم است یا به این دلیل که رقبا آن را انجام می دهند ، بدون اینکه در نظر بگیرند که آیا این مشکلات خاص تجاری آنها را حل می کند یا خیر.

مرتبط: چگونه عادت های بد خود را با اتوماسیون تغییر دهیم

چگونه می توان اتوماسیون را به درستی دریافت کرد

اتوماسیون هنگامی کار می کند که ضایعات را بدون ایجاد ناکارآمدی جدید از بین می برد. این بدان معناست که مشاغل ابتدا باید فرآیندهای خود را اصلاح کنند – سپس به صورت خودکار.

شرکت هایی که با اتوماسیون موفق می شوند از سه اصل اصلی پیروی می کنند.

اول ، با استراتژی شروع کنید ، نه فناوری. قبل از اتخاذ هر ابزار اتوماسیون ، شرکت ها باید تعریف کنند که چه مشکلی را حل می کنند. این یعنی پرسیدن: چه چیزی ما را کند می کند؟ آیا ما در حال انجام یک کار هستیم یا یک فرآیند را برطرف می کنیم؟ موفقیت به نظر می رسد و چگونه آن را اندازه گیری می کنیم؟

موفق ترین پروژه های اتوماسیون با اهداف تجاری روشن شروع می شود ، نه فقط تمایل به “استفاده از AI” یا “اضافه کردن اتوماسیون”.

دوم ، ابتدا فرایند را اصلاح کنید ، سپس به صورت خودکار. شرکت ها اغلب به جای طراحی مجدد خود سیستم سعی می کنند یک سیستم ناکارآمد را خودکار کنند. این مانند قرار دادن توربوشارژر روی موتور شکسته است – مشکلات اساسی را برطرف نمی کند. قبل از اتوماسیون هر چیزی ، مشاغل باید مراحل غیر ضروری را از بین ببرند ، داده ها را استاندارد سازی کرده و قبل از مقیاس گذاری آزمایش کنند.

سوم ، اتوماسیون را به ابزاری برای انسان تبدیل کنید ، نه جایگزینی. بهترین اتوماسیون با مردم کار می کند ، نه علیه آنها. هنگامی که شرکت ها برای جایگزینی کارمندان با نرم افزار عجله می کنند ، غالباً متوجه می شوند که این نرم افزار فاقد انعطاف پذیری ، توانایی حل مسئله و زمینه ای است که انسان ها ارائه می دهند.

شرکت های موفق اتوماسیون را برای انجام کارهای تکراری و با حجم بالا طراحی می کنند در حالی که انسان تصمیم گیری های پیچیده را مدیریت می کند. آنها به جای دیکته کردن آنها ، گردش کار را تقویت می کنند. کارمندان باید احساس کنند اتوماسیون ابزاری است نه یک مانع. و اتوماسیون باید به جای مجبور کردن همه چیز از طریق قوانین سفت و سخت ، مداخله انسان را در صورت لزوم فراهم کند.

اتوماسیون باید تجارت را ساده تر کند ، نه پیچیده تر

شرکت ها فقط به اتوماسیون بیشتری احتیاج ندارند. آنها به اتوماسیون دقیق تر نیاز دارند – اتوماسیون که پیچیدگی را به جای اضافه کردن به آن از بین می برد.

هدف این نیست که تا حد امکان خودکار شود. این برای خودکار سازی چیزهای مناسب است. این تفاوت بین اتوماسیون است که باعث ایجاد کارآیی و اتوماسیون می شود و این باعث می شود کار بیشتری ایجاد شود.

بسیاری از مشاغل با ذهنیت “تنظیم و فراموش کردن آن” به پروژه های اتوماسیون می روند. اما اتوماسیون یک سوئیچ جادویی نیست – این یک تصمیم تجاری است که نیاز به برنامه ریزی ، آزمایش و پالایش دارد.

مشاغلی که اتوماسیون را به درستی دریافت می کنند ، روی سادگی ، کارآیی و تراز کردن با اهداف واقعی تمرکز می کنند. آنهایی که اشتباه می کنند؟ آنها در نهایت به اتوماسیون زباله ، مقیاس ناکارآمدی و ایجاد مشکلات بزرگتر از آنچه شروع شده است ، می رسند.

شرکت هایی که وقت خود را برای خودکار سازی مناسب می گیرند ، مزایا را مشاهده می کنند – هزینه های پایین تر ، فرآیندهای سریعتر و مقیاس پذیری بیشتر. آنهایی که خود را نمی بینند همان مشکلاتی را که قبلاً داشتند برطرف می کنند – فقط اکنون ، در مقیاس.

سوال این نیست که آیا به صورت خودکار انجام شود. سوال این است که آیا شما راه درست را خودکار می کنید یا خیر.