نحوه استفاده از برند بنیانگذار ضمن جلوگیری از کانون توجه

نحوه استفاده از برند بنیانگذار ضمن جلوگیری از کانون توجه

نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.

بیشتر بنیانگذاران علاقه صفر به مدیرعامل مشهور دارند – در واقع ، بسیاری از ما به طور فعال از آن جلوگیری می کنیم. با این حال ، صنعت برندسازی شخصی سالهاست که همان پیام را ارائه می دهد: چهره صنعت خود باشید ، به یک نام شماره 1 تبدیل شوید که همه آنها را می شناسند و بیش از هر چیز سکوی شخصی خود را بسازید.

این توصیه در همه جا است و به روایت غالب تبدیل شده است.

اما این چیزی است که من کشف کردم که با مدیرعامل های سطح بالا و بنیانگذاران کار می کنیم: بسیاری از ما دقیقاً برعکس می خواهیم. ما می خواهیم شرکت ما نامی از صنعت باشد ، نه خودمان. ما در حال ساخت سازمان هایی هستیم که برای پیشی گرفتن از تصدی ما طراحی شده اند ، نه سکوهای شخصی وابسته به حضور ما.

خبر عالی این است که برندسازی بنیانگذار می تواند به طور موثری از اهداف تجاری پشتیبانی کند بدون اینکه نیاز به دید خود را داشته باشد. یک رویکرد ظریف تر وجود دارد که هم در سطح راحتی رهبر از تحمل توجه کانون توجه و اهداف استراتژیک شرکت خدمت می کند.

مرتبط: چرا برندسازی شخصی برای مدیران عامل در دنیای امروز بسیار مهم است

دیدگاه مدیرعامل: چرا آنها نمی خواهند “چهره” تجارت باشند

برای رهبران مشاغل مستقر ، مقاومت در برابر تبدیل شدن به “چهره” شرکت آنها در مورد سندرم تحمیل نیست – این بازتابی از طرز فکر استراتژیک آنها است.

بسیاری با توجه به خروج در ذهن هستند و می دانند که بیش از حد شخصاً مترادف با برند سازمان ، تجارت را کمتر “قابل قبول” می کند. برخی دیگر قبلاً از نظر مالی و حرفه ای آن را “ساخته اند” ، و نیازی به اعتبارسنجی شناخت در هر کجا که می روند ندارند. نفس آنها به شهرت گره خورده نیست. این به تأثیر ، ماندگاری و میراث گره خورده است.

این در تضاد با نحوه مارک شخصی به طور معمول است. بیشتر گوروس های برندسازی دید را با ارزش جمع می کنند و نشان می دهد که شناخت بیشتر به طور خودکار با موفقیت بیشتر در تجارت برابر است. اما بنیانگذاران فصلی اهرم کسب و کار را در اولویت قرار می دهند ، نه کانون توجه. آنها به دنبال راه های استراتژیک برای بالا بردن شرکت های خود هستند بدون اینکه خود را در مرکز قرار دهند.

هدف تجاری: تبدیل شرکت به عنوان رهبر صنعت

به احتمال زیاد ، هر مدیرعامل بینایی یک هدف اساسی را به اشتراک می گذارد: قرار دادن شرکت خود به عنوان معتبرترین نام ، ارائه دهنده Go-to و سازمان صنعت غیرقابل انکار. اکثر آنها نمی بینند که چگونه مارک اجرایی به آن هدف متصل می شود. و با این حال ، در چشم انداز تجاری امروز ، از رهبری فکر خود – و تخصص تیم رهبری شما – قدرتمندترین مسیر برای ایجاد شرکت شما به عنوان رهبر گروه است.

مرتبط: 3 مدیر عامل بزرگ با نام تجاری شخصی خود (و نحوه چرخش آن اشتباهات)

رهبری فکر به عنوان پل

اهرمی که شرکت ها را به رهبران غالب صنعت تبدیل می کند ، رهبری اندیشه استراتژیک است و به دلایل مختلف عمل می کند:

  • مردم سریعتر از اینکه به شرکت ها اعتماد کنند به مردم اعتماد دارند

  • ساختن یک زیر در اطراف یک شخص ساده تر از یک آرم است

  • داستان پردازی انسانی سریعتر از پیام های شرکت تبدیل می شود

این اصول همچنان صادق است که آیا شخص به دنبال شهرت است یا به سادگی بینش های ارزشمندی را به اشتراک می گذارد.

این پویا اکنون حتی بیشتر برجسته تر است ، در سنی که بهینه سازی هوش مصنوعی (AIO) جایگزین سئو سنتی است:

جستجو از کلمات کلیدی به سؤالات تغییر می کند – و موتورهای هوش مصنوعی از افراد دارای تخصص شناخته شده و نه صفحات شرکت های ناشناس بیرون می آیند. AIO به طور فزاینده ای از رهبران فکری با اقتدار دیجیتال تأسیس شده طرفداری می کند. اعتبار یک شرکت اکنون کاملاً با کمک های عمومی رهبران انسانی خود در ارتباط است.

پیدا کردن و اعتماد به نفس یک شرکت اکنون به کمک های عمومی رهبران آن مرتبط است ، خواه این رهبران به دنبال شناخت شخصی باشند یا نه.

چگونه مارک اجرایی شرکت را بالا می برد

انتقال اقتدار از اجرایی به شرکت از طریق چندین مکانیسم کلیدی اتفاق می افتد:

انتقال اقتدار: هنگامی که یک مدیرعامل معتبر صحبت می کند یا منتشر می کند ، اعتبار این شرکت به طور هم زمان افزایش می یابد. بازار اقتدار سازمان را از طریق مشارکت رهبر ، بدون اینکه لزوماً روی خود شخص تمرکز کند ، تشخیص می دهد.

افزایش قابلیت جستجو: موتورهای جستجو و سیستم عامل های هوش مصنوعی به طور فزاینده ای محتوا را با رهبری فکری شناخته شده در اولویت قرار می دهند و ارتباط مستقیمی بین بینش های اجرایی و دید شرکت ایجاد می کنند.

رسانه ها و فرصت های مشارکت: روزنامه نگاران ، میزبان پادکست و برگزارکنندگان رویداد می خواهند انسان ها مصاحبه و ویژگی های خود را انجام دهند ، نه مارک های بدون چهره. یک مدیرعامل با دیدگاه واضح درهای کل سازمان را باز می کند.

کسب استعداد: استعداد برتر به رهبری بینایی جذب می شود ، نه فقط لیست های شغلی. دیدن تفکر پشت این شرکت باعث می شود بازیکنان A بخواهند به تیم بپیوندند.

اعتماد به نفس سرمایه گذار: دید اجرایی نشانگر اعتماد به نفس ، وضوح و حرکت است – همه عوامل مهم هنگام تأمین بودجه یا پیمایش مذاکرات کسب.

من تماشا کرده ام که تحول در چندین عمودی اتفاق می افتد. هنگامی که یک بنیانگذار تخصص موضوع و رهبری فکر را ایجاد می کند ، به یک اهرم بازاریابی تحول گرا برای سازمان خود تبدیل می شود. ایده های آنها نه تنها مشتری بلکه استعدادهای برتر را که می خواهند بخشی از چیزی اساسی باشند ، جذب می کنند.

و این نیازی به “همه جا” نیست. روایت ایجاد محتوا هر روز در هر بستر کاملاً متناسب با مدیران عامل که به دنبال رشد مشاغل خود هستند و نه شهرت آنها. درعوض ، شما باید یک حضور استراتژیک و سهم مداوم در کانال های با دقت انتخاب شده ایجاد کنید. طبیعتاً ، برای اینکه یک شرکت به عنوان یک رهبر گروه دیده شود ، با کسی که چیزی ارزش شنیدن را دارد شروع می شود – و آن صدا اغلب متعلق به مدیرعامل و تیم اجرایی وی است.

مرتبط: چرا استفاده از قدرت برند شخصی شما تجارت شما را دگرگون می کند

صنعت را هدایت کنید – بدون توجه به

نوع مناسب برند شخصی بدون نیاز به دید خود را محور از صعود یک شرکت به بالا پشتیبانی می کند. این تغییر ذهنیت برای ذینفعان شما در مقابل نوع موضوعاتی که خود را با آنها تراز می کنید (رهبری فکر در مقابل سبک زندگی) ، بستری هایی که شما برای ایجاد دید در آن انتخاب می کنید (LinkedIn و Events Events در مقابل Tiktok) و KPIS که می خواهید ردیابی کنید (ردیابی صنعت شما و مکالمات در مقابل رسانه های اجتماعی باز است) آشکار خواهد شد.

بنابراین ، چگونه واقعاً این کار را انجام می دهید؟ این استراتژی است:

  1. دید انتخابی: زمینه های خاصی را انتخاب کنید که در آن تخصص شما بیشترین اهمیت را داشته باشد – انتشارات صنعت ، پادکست های طاقچه ، مشغول صحبت های هدفمند – را به جای قرار گرفتن در معرض گسترده انتخاب کنید.

  2. روی ایده ها تمرکز کنید ، نه شخصیت: محتوای خود را در مورد مفاهیم ، چارچوب ها و بینش ها به جای داستانهای شخصی منحصراً ساختار دهید. انسان سازی محتوا و داستان پردازی مهم است ، اما آنها نمی توانند یک قطعه مستقل از استراتژی برند سازی شما باشند.

  3. هیئت استراتژیک: با افزایش محتوای شما ، به طور انتخابی صداهای دیگری را از تیم رهبری خود به ارمغان می آورد تا تخصص شرکت را از هر فرد جدا کند. این یک قطعه کلید و معمولاً مورد غفلت مدیران مدیرعامل است. اگر می خواهید اطمینان حاصل کنید که سهواً به سخنگوی سازمان خود تبدیل نمی شوید ، رهبران اصلی خود را در ساختن رهبری فکر خود در کنار شما درگیر می کنید تا شما را توسعه دهید.

برندسازی بنیانگذار یک انتخاب باینری بین نامرئی و مشهور نیست. این یک ابزار استراتژیک است که وقتی با نیت اعمال می شود ، اقتدار شرکت شما را ایجاد می کند. نزدیک شدن به ساختمان برند شما از نظر استراتژیک برای اطمینان از رسیدن به هدف قرار دادن شرکت خود به عنوان یک رهبر صنعت بسیار مهم است ، به جای اینکه خود را به عنوان یک تأثیرگذار در ساخت و ساز مورد توجه قرار دهید.

مؤثرترین تغییر مکان برند اجرایی درک این است که هدف شما این است که یک تأثیرگذار شوید. این در مورد تبدیل شدن به ابزاری برای رشد و تسلط صنعت شما است.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/growing-a-business/how-to-utilize-founder-branding-while-avoiding-the-spotlight/489244

دیدگاهتان را بنویسید