من یاد گرفتم که با سقوط از اسکیت بورد رهبری کنم
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
اسکیت بورد من را زود پیدا کرد ، و هرگز واقعاً رها نمی شود.
اولین کیت من در دهکده کوچک انگلیسی بود که در آن بزرگ شدم: یک عرشه خاکستر Newporter و یک کلاه ایمنی هاکی کوپر. با بهترین دوست من در آن زمان ، جرمی استنفورد ، من در خیابان رمپ هایی ساختم تا اینکه مادرش ما را به لندن برد تا تماشای بچه های بزرگ اسکیت مناسب را انجام دهد.
من در دهه 1980 به عنوان دانشجوی دانشگاه به اسکیت بازگشتم. با توجه به موسیقی متن فیلم تمایلات خودکشی ، باند ما به نقاط مهم مانند Southbank برخورد کرد ، جایی که ما از هنر افسانه آمریکایی مارک گونزالس شگفت زده شدیم.
به سرعت به امروز ، و من زمان کمتری را در یک هیئت مدیره و زمان بیشتری در اتاق هیئت مدیره می گذرانم. با این حال ، تمام آن سالها در SkatePark همچنان بر نحوه رهبری و کار خود به عنوان یک استراتژیست خرده فروشی برای محبوب ترین مارک های جهان تأثیر می گذارد.
برای مبتدیان ، آناتومی یک ترفند اسکیت بورد وجود دارد ، که آینه هایی را برای تعقیب یک فرصت شغلی در نظر می گیرد. ابتدا تنظیمات است ، جایی که شما قبل از راه اندازی زمین را پیش بینی می کنید. سپس وقت شما در هوا ، هنگامی که تمام عناصر این ترفند باید با هم جریان داشته باشند ، دقیقاً مانند اعضای تیم که در یک معامله بسته می شوند. سپس فرود می آید. ممکن است آن را بچسبانید – یا می توانید صورتی را صورت بگیرید.
هر اتفاقی بیفتد ، شما چیزی را از تجربه دور می کنید. من آن را “تصادف و یادگیری” می نامم. در اینجا پنج درس از آن فلسفه وجود دارد که من را به یک رهبر بهتر تجارت تبدیل کرده است.
مرتبط: 6 موردی که با پذیرش شکست به دست می آورید
1. شکست یک واقعیت زندگی است ، بنابراین از آن بیاموزید
من به ندرت فراتر از لب نیمه لوله بودم و عادت کردم سقوط کنم. از آنجا که یک پاک کننده بزرگ خیلی صدمه دیده است ، من هم یاد گرفتم چگونه اگر یک ترفند به پهلو می رفت ، سقوط می کند. گاهی اوقات این به معنای لگد زدن به تخته برای جلوگیری از فرود در زاویه خنده دار – ساده ترین راه برای شکستن مچ پا است.
اسکیت به من کمی متفاوت از مانترا تجارت محبوب “حرکت سریع و شکستن چیزها” داد. برای هر رهبر ، شکست ها اجتناب ناپذیر است. اما به همین ترتیب در مورد آنچه اشتباه پیش آمده است – و یادگیری انجام کارهایی متفاوت دفعه دیگر.
برای مشاغلی که درس های آن را در بر می گیرند ، شکست می تواند یک قدرت باشد. در مطالعه ای از نوآوری های فنی ، کسانی که متعهد به یادگیری از شکست بودند ، تولید علمی بیشتری داشتند ، پول بیشتری جمع می کردند و نوآوری بیشتری می کردند.
2. به دنبال سودهای حاشیه ای باشید
اولی ، Kickflip ، Switch 360 – در اسکیت بورد ، همه می خواهند یک ترفند را ناخن بزنند. این کار آسانی نیست. شما باید دوباره و دوباره همین کار را انجام دهید ، و یاد می گیرید که چه چیزی کار می کند و چه چیزی نمی آموزد. این روند تکراری می تواند منجر به تسلط شود.
در تجارت و همچنین ورزش ، برای سودهای حاشیه ای چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد ، جایی که پیشرفت 1 ٪ در چندین منطقه کوچک می تواند تفاوت کلی بزرگی ایجاد کند. در شرکت من ، ما از تست A/B برای کمپین ها استفاده می کنیم ، و نسخه های مختلفی از پیام های خود را با استفاده از زبان ، درست مانند یک اسکیت باز آزمایش می کند. در اصل ، ما برای حل و فصل پیام ایده آل از یک سری از ریزش های خرد استفاده می کنیم. تمرین عالی می شود.
مرتبط: کلمه F: چرا شکست یک کلید ضروری برای موفقیت است
3. ترس را با اعتماد به نفس تعادل برقرار کنید
مهم نیست که چند برخاست و فرود به عنوان اسکیت بورد انجام می دهید ، فاکتور ترس ماندگار است. هر بار که یک ترفند جدید را امتحان می کنید ، سهام بیشتر می شود. “برو بزرگ یا به خانه برو” ، شعاری که من در مورد آن احساسات متفاوتی دارم ، به معنای توازن ترس با اعتماد به نفس است.
در تجارت هیچ تفاوتی ندارد ، جایی که ترس اغلب دست بالایی می گیرد. در یک نظرسنجی ، 85 ٪ از مدیران گفتند که ترس تلاش های نوآوری را در سازمان خود حفظ می کند.
برای من ، ترس و اعتماد به نفس هنوز هم هر زمان که یک تعامل بزرگ صحبت کردن را انجام می دهم ، با آن مبارزه می کنم. من همیشه در مورد محتوای سخنان خود احساس خوبی داشته ام ، اما ترسناک می شوم.
یکی از این زمان ها ارائه ای بود که من در موناکو ، درست پس از Paco Underhill ، پدربزرگ خرده فروشی و خریدار بینش ارائه دادم. من تا زمانی که Underhill شروع به صحبت کردن کرد ، ذبح شدم و فهمیدم که او لکنت دارد. دیدن او با چنین اعتماد به نفس باعث شد تا فکر کنم ، “بله ، من می توانم به آنجا بروم و این را خرد کنم.”
مرتبط: این بنیانگذار نمی خواست چهره برند خود باشد. اما او ناراحتی را تحت فشار قرار داد – و اکنون او یک نام خانوادگی است.
4. همکاری را برای مقابله با هم انتخاب کنید
اسکیت بورد به همان اندازه همکاری است که یک ورزش انفرادی است.
در حالی که در بالای سطح شیب دار منتظر نوبت خود بودند ، مردم شما را به آنجا می کشند و اگر ترفند جدیدی را بکشید ، تابلوهای خود را در جشن می کشیدند. آنها همچنین آزادانه نکاتی را به اشتراک می گذارند: “شاید دفعه دیگر پای خود را کمی بیشتر از هیئت مدیره قرار دهید.”
بهترین تیم های خلاق این رویکرد را الگوبرداری می کنند. شخصی یک بار به من گفت دو نوع آژانس وجود دارد: آنهایی که بر روی پرخاشگری ساخته شده اند و آنهایی که بر روی عشق ساخته شده اند. من می دانم کدام یک را ترجیح می دهم. در حالت ایده آل ، تیم هایی که من به آنها اعتماد می کنم و از یکدیگر پشتیبانی می کنم و به آنچه آنها برای اعضای تیم جدیدتر که در حال یادگیری هستند با هم انجام می دهند ، اعتقاد دارم که شامل دسترسی به شخصی ارشد می شود که می تواند هیئت مدیره صدا آنها باشد.
برای کمک به ساختن یک فرهنگ پرورش دهنده ، در اینجا چیزی است که من از Procter & Gamble وام گرفته ام. از سبزترین کارمند استفاده کنید که ابتدا در یک جلسه صحبت کنید و راه خود را ادامه دهید. از قضا ، مردمی جوان اغلب چیزهای باهوش تری می گویند نسبت به مافوق خود ، که فقط می توانند بروند ، “من واقعاً آنچه را که شما گفتید دوست دارم.”
همچنین یک پرونده تجاری برای کار به عنوان تیم وجود دارد. محیط های کاری مشارکتی منجر به مشارکت بیشتر کارمندان می شود که می تواند تقریباً 25 ٪ سودآوری را افزایش دهد.
مرتبط: چگونه رهبران می توانند تغییر را در آغوش بگیرند و از آن رونق بگیرند
5. بدانید چه وقت وثیقه است
برای اسکیت بورد ، دانستن اینکه چه موقع وثیقه از یک ترفند ناموفق یک شکل هنری است. من به عنوان یک رهبر ، سعی می کنم همان چابکی را بیاورم.
در صنایع خلاق ، یک ایده اغلب روی کاغذ خارق العاده به نظر می رسد ، اما وقتی به اعدام رسیدید ، می دانید که این کار نخواهد بود. زمان کشیدن پلاگین قبل از اتلاف وقت و هزینه بیشتر.
این نفس بودن می تواند به نفع هر کسی در یک نقش رهبری ارشد باشد. پس از رسیدن به یک سطح خاص ، احتمالاً اخراج شده اید یا از بین رفته اید. من دیگر از آن چیزها نمی ترسم. و گاهی اوقات می فهمید که در جای مناسب نیستید ، مثل وقتی که من از یک رئیس سابق کنار می روم زیرا ما در مورد نحوه اداره تجارت موافق نبودیم. این که آیا تصمیم به وثیقه مال شماست یا خیر ، آنچه واقعاً مهم است اطمینان از شروع دوباره است.
در اسکیت بورد و در تجارت ، هیچ کس تصمیم به خراب شدن ندارد. اما در نهایت ، شما نمی توانید کنترل غیرقابل کنترل را کنترل کنید. برای یک رهبر و تیم آنها ، مهمترین چیز از تصادف بودن بی احترامی است – زیرا اگر سازمان از ترس هدایت شود ، پیچ خورده است. وقتی مردم از شکست می ترسند ، شروع به بازی سیاست می کنند. قبل از اینکه آن را بدانید ، آنها همه افراد دیگر را زیر اتوبوس پرتاب کرده اند. این یک مشکل واقعی است ، با توجه به اینکه یک سوم مدیران شرکت با ترس رهبری می کنند.
حتی اگر یک رهبر تصمیم بگیرد رویکرد محتاط تری داشته باشد ، بهتر است از یک مکان اعتماد به نفس کار کنید. در هر صورت ، در اینجا برای چسباندن فرود آمده است.
https://www.entrepreneur.com/leadership/i-learned-to-lead-by-falling-off-a-skateboard/491037