من با سلامتی خود مانند یک تجارت رفتار کردم. این زندگی من را تغییر داد

من با سلامتی خود مانند یک تجارت رفتار کردم. این زندگی من را تغییر داد

نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.

در بیشتر زندگی بزرگسالان ، من در دو جهان زندگی کرده ام.

در یک جهان ، من مدیرعامل بودم – اجرای استراتژی های پیچیده ، رشد یک شرکت ، رهبران مربیگری و صحبت در مراحل جهانی در مورد چگونگی مقیاس با درام کمتر. در دنیای دیگر ، من کسی بودم که به نظر نمی رسید یکی از اساسی ترین چالش های شخصی را حل کنم: مدیریت وزن من.

از دهه 30 من ، با سلامتی خود دست و پنجه نرم کرده ام. من چند پوند از دست می دهم – و سپس آنها را به دست می آورم. رژیم را شروع کنید ، آن را رها کنید. به یک سالن ورزشی بپیوندید ، ادامه دهید. و هر بار ، من به خودم می گفتم که خیلی مشغول اداره یک شرکت بودم تا روی خودم تمرکز کنم.

اما یک روز ، من مکالمه ای داشتم که همه چیز را تغییر داد. یک دوست – همچنین مدیرعامل – از من یک سوال ساده پرسید: “چرا با سلامتی خود مانند تجارت خود رفتار نمی کنید؟”

که به من سخت ضربه زد

از آنجا که حقیقت این است ، من دانش و ابزار داشتم. من هر روز در مورد نحوه اجرای و مقیاس با استفاده از روشهای چابک و اجرای نظم و انضباط مربی می شوم. من به شرکت ها کمک می کنم از هرج و مرج به وضوح بروند. من می دانم که چگونه سیستم های پایدار بسازیم و مسئولیت پذیری ایجاد کنم.

اگر من از جدا کردن شخصی و حرفه ای دست بردارم ، چه می شود؟ چه می شود اگر من همان رشته هایی را که در تجارت از آن استفاده می کنم برای سلامتی خودم استفاده کنم؟

این آغاز تحول من شد.

مرتبط: من تقریباً 50+ ساعت در هفته کار می کنم و بندرت احساس خستگی می کنم

اجرای تجارت ، نتایج شخصی

یک گفته محبوب در دنیای ما وجود دارد: “ایده ها آسان است – اجرای همه چیز است.”

در تجارت ، اعدام جایی است که رشد زندگی می کند یا می میرد. با گذشت سالها ، من دیده ام که شرکت ها بر اساس چگونگی پیروی از سه رشته اصلی اجرای ، منفجر یا منفجر می شوند:

  1. وضوح اولویت ها و اهداف
  2. دید از طریق داشبورد
  3. ریتم از طریق چک های منظم

وقتی سرانجام به سلامتی خود متعهد شدم ، تصمیم گرفتم همین سه اصل را عملی کنم.

1. یک هدف واضح و خاص را تعیین کنید

در تجارت ، ما به رهبران می آموزیم که وضوح هوشمندی را ضرب می کند. شما فقط نمی توانید بگویید ، “من می خواهم رشد کنم.” شما باید تعریف کنید چقدربا چه زمانیوت چرا مهم استبشر فقط در این صورت اعدام معنی دارد.

سالها به خودم گفتم ، “من می خواهم وزن کم کنم.” اما این مانند یک مدیرعامل است که می گوید: “ما می خواهیم درآمد را افزایش دهیم.” مبهم ، ایمن ، غیر متعهد.

بنابراین ، من آن را تغییر دادم.

من یک هدف واضح را تعیین کردم: من می خواهم در 90 روز 10 کیلو از دست بدهم. نه فقط برای به نظر رسیدن بهتر – بلکه احساس سبک تر ، خواب بهتر و انرژی برای رهبری ، صحبت کردن ، مسافرت و خدمت به جامعه من.

هنگامی که من آن تغییر را انجام دادم ، همه چیز آسان تر شد. من یک جهت ، یک هدف و مهلت داشتم. از همه مهمتر ، من چیزی داشتم که می توانستم متعهد شدنبشر

مرتبط: 5 چارچوب تعیین هدف برای کمک به شما در زندگی رویای خود

2. برای پیگیری پیشرفت یک داشبورد ایجاد کنید

یکی از بزرگترین دلایلی که شرکت ها از دوره خارج می شوند عدم وجود دید در زمان واقعی است. بدون داده ، تصمیمات مبتنی بر فرضیات و احساسات است ، نه حقایق. به همین دلیل داشبورد بسیار مهم است. آنها حقیقت را می گویند.

بنابراین ، من یک داشبورد شخصی ساختم.

این فانتزی نبود – در ابتدا فقط یک صفحه گسترده بود – اما معیارهایی را که اهمیت داشتند پیگیری کرد: وزن ، تمرینات ، وعده های غذایی ، خواب و سطح انرژی. من هفتگی به آن نگاه کردم ، دقیقاً مثل یک گزارش تجاری.

چند هفته ، وزن خود را بدست آوردم و بعضی روزها تمرینات را از دست دادم. اما به جای اینکه خودم را کتک بزنم ، داشبورد را مانند یک مدیرعامل مرور کردم: چه چیزی تغییر کرده است؟ چه چیزی کار می کند؟ چه چیزی برای تنظیم نیاز دارم؟

داده ها درام را حذف کردند. نیازی به احساس ناامیدی نداشتم – باید استراتژیک باشم. این تغییر ذهنیت به من کمک کرد تا سازگار و متمرکز بمانم.

3. یک ریتم جلسه ایجاد کنید

هر شرکت سالم ریتم جلسه دارد. هادل های روزانه ، چک های هفتگی ، بررسی استراتژی ماهانه. این جلسات باعث ایجاد تراز ، پاسخگویی و حرکت می شود.

چرا من برای سلامتی خود همین کار را نمی کنم؟

بنابراین ، من این کار را کردم. من ساختار را به هرج و مرج اضافه کردم. من چک های هفتگی را با خودم تنظیم کردم. هر یکشنبه ، من پیشرفت خود را بررسی کردم ، الگوهای شناسایی شده و هفته پیش رو برنامه ریزی کردم. من همچنین دیگران را درگیر کردم – همسرم به برنامه ریزی وعده های غذایی و فعالیت ها کمک کرد و من به طور مرتب با یک مربی بهداشت برای پاسخگویی ملاقات کردم.

این ریتم زندگی شخصی من را به همان سمی که من همیشه به حرفه ای وابسته بودم ، داد. این مرا زمینی نگه داشت. و از همه مهمتر ، این روند را احساس می کند قابل کنترلبشر

مرتبط: 3 دلیل نادیده گرفته شده که چرا کارآفرینان برای کاهش وزن تلاش می کنند

نتایج – و درس واقعی

من وزن را از دست دادم.

اما بیش از این ، من احساس کنترل را به دست آوردم.

انرژی من بهبود یافت و خواب من آرامش بخش تر شد. من با حضور بیشتر در جلسات ، روی صحنه و در خانه حضور پیدا کردم. من احساس کردم که مقیاس دارم خودم، نه فقط تجارت من

این درس واقعی در اینجا است: اجرای فقط یک استراتژی تجاری نیست – این یک استراتژی زندگی است.

ما اغلب آنچه را که می آموزیم محفظه می کنیم. ما نقش های خود را – رهبر ، شریک زندگی ، والدین ، ​​دوست – که گویی ابزارهایی که در یک منطقه استفاده می کنیم نمی تواند به نفع دیگران باشد ، جدا می کنیم. اما حقیقت این است که بهترین استراتژی های تجاری استراتژی های عمیقاً انسانی هستند. آنها به دلیل ایجاد وضوح ، ساختار و تعهد کار می کنند – چیزهایی که همه ما در هر زمینه ای از زندگی به آنها احتیاج داریم.

در پایان ، این سفر چیزی بیش از کاهش وزن به من آموخت – این مربوط به یکپارچگی بود.

برای رهبری دیگران ، ابتدا باید خودمان را هدایت کنیم. برای مقیاس یک شرکت بدون از دست دادن ذهن یا سلامتی خود ، باید تمام نفس خود را تراز کنید. این بدان معناست که استفاده از همان خرد ، نظم و مراقبت از زندگی شخصی خود را که در تجارت خود انجام می دهید مراقبت کنید.

ابزارها در دست شما هستند. شما باید انتخاب کنید که از آنها در همه جا استفاده کنید.

این که آیا شما در حال ساختن یک شرکت هستید یا یک نسخه سالم تر از خود ، مسیر یکسان است: اهداف روشن ، پیشرفت قابل مشاهده و اجرای نظم و انضباط.

اینگونه است که شما با درام کمتری مقیاس می کنید – و تأثیر بیشتری.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/living/i-treated-my-health-like-a-business-it-changed-my-life/489055

دیدگاهتان را بنویسید