محور راه اندازی من آن را از عدم موفقیت نجات داد – در اینجا چگونه می تواند به شما کمک کند

آیا راه اندازی شما دچار مشکل است؟ محوری می تواند یکی از دشوارترین کارها برای اجرای آن باشد ، خواه در زندگی باشد یا هنگام اداره یک شرکت. این شجاعت طول می کشد تا تصدیق کنید وقتی ممکن است با یک نبرد باخت و چه زمانی این ضررها را کاهش دهید. با این حال ، گزینه دیگر این است که با کشتی در حال غرق شدن پایین بروید. اگر این برای شما نیست ، در اینجا چند نکته وجود دارد.

اولین باری که مجبور شدم در تجارت محور باشم ، در سال 2014 بود ، هنگامی که بعد از چند سال تلاش و تنها چند هفته باقیمانده باند ، تیم من و من با یک خطر وجودی روبرو شدیم – پلت فرم رتبه بندی ما ، Bugscore ، تصویب کمی داشت. ما سالها مفهوم سازی و ساخت این بستر جهانی رتبه بندی را صرف کرده بودیم. با بودجه کفش زیر 400000 دلار ، که عمدتاً توسط ما و چند فرشته تأمین می شود ، همیشه یک شلیک طولانی بود – به هر کسی اجازه می داد تا هر چیزی (حتی مردم) را ارزیابی کند. برخی از اوج وجود داشت. به عنوان مثال ، طوفان مغزی در باشگاه اعضای خانه خانه در لندن با جیمی ولز ، بنیانگذار ویکی پدیا در مورد ادغام با شرکت خود ، یا تهیه یک قرارداد چند ساله SaaS برای Bugscore 360 ​​با Ernst & Young (آلمان). افسوس ، این اوج ها برای حفظ چشم انداز به درآمد کافی ترجمه نکردند.

در حقیقت ، آنها از تعصبات تأیید ما در ارتباط با پروژه تغذیه می کنند و اجتناب ناپذیر را به تأخیر می اندازند. نگه داشتن یک پروژه بد از نگه داشتن یک سرمایه گذاری بد متفاوت نیست ، چیزی که همکار سابق من در گلدمن ساکس ، السا روچا ، بسیار مناسب در مقاله خود در مورد سرمایه گذاری در مورد تعصبات و روابط است.

عطش نامتناهی ما برای موفقیت با واقعیت کاهش مالی روبرو شد و تا تابستان سال 2014 ، ما چند هفته بودجه باقی مانده بود که قبل از خاموش شدن چراغ ها باقی مانده است. با وجود ارقام کسب کاربر راکد و خطر فراموشی مالی ، بحث های جمع آوری کمک های مالی تقریباً غیرممکن شد زیرا Abyss ما را تا ساعت نزدیکتر کرد.

بنابراین به جای اینکه به جلو برویم ، همه آن را تعطیل کردیم و روی حل مشکلی که به خوبی می شناختیم متمرکز شدیم. بخشی از آنچه که پرداخت قبض در کنار آن بود ، تجارت مالی بود. این بخش مشکل رو به رشد کلاهبرداری کارگزار را متحمل می شد و بسیاری از مشتری های کفش ما در حال فرار بودند. محوری ما این بود که این مشکل را ترمیم کنیم و به سرعت از آن درآمد کسب کرد و راه را برای بزرگترین موفقیت ما هم هموار کرد.

در اینجا چند درس و نکات آورده شده است.

مرتبط: دانستن اینکه چه زمانی – و چگونه – به محوری برای بقای تجارت شما مهم است. این کاری است که شما باید انجام دهید.

در آغوش گرفتن

تیم های مدیریت بینایی خوب هستند ، اما گروه های زمینی بهتر هستند. احتمال آماری از موفقیت در راه اندازی شما در طی 10 سال کمتر از 10 ٪ است. بگذارید آن غرق شود. اولین راه اندازی شما ، برای عواملی که در دست یا خارج از کشور شما باشد ، احتمالاً شکست خواهد خورد. شما جاده را کمتر طی می کنید ، و بسیاری از شناخته شده های شناخته شده ، ناشناخته های شناخته شده و ناشناخته های ناشناخته کمین هستند. این بدان معنا نیست که در اولین نشانه رد فروشگاه نزدیک باشد ، اما اگر بعد از گذشت چند سال یک پیروزی را برای هر 9 مورد رد در KPI های مختلف ، یک پیروزی در نظر بگیرید ، وقت آن است که در نظر بگیرید که آیا این ایده تپه ای است که می خواهید بر روی آن باشید.

زندگی کوتاه است. خوب است که یک بار ، حتی دو بار ، قبل از موفقیت در نتیجه شکست بخوریم. آن را از من نگیرید – آن را از موفق ترین کارآفرین زمان ما ، جف بزوس بگیرید. خواه این kozmo.com باشد یا pets.com ، او یک یا دو مورد در مورد شکست می داند. در آخر ، هرچه بیشتر منتظر بمانید ، محوری سخت تر خواهد بود.

ارتباط مداوم

ما همه سرمایه گذاران را در پروژه خود به طور مرتب از همه خبرهای خوب و بد استفاده می کردیم. هر چیزی را بپوشانید. نیازی به آن نیست و این خودکشی است. هرچه بیشتر به مردم اطلاع دهید و باعث می شود تاس هایی که با آنها روبرو هستید را درک کنید ، اجرای ارگانیک یک محوری آسان تر است. اگر یک محوری شامل یک شرکت جدید و دریافت پول جدید است ، سهامداران قبلی خود را کامل کنید. حتی اگر از نظر قانونی مجبور نباشید ، از نظر اخلاقی باید ، زیرا آنها پشتیبان قبلی شما بودند.

شرط های پرچین

تمرکز هنگام هک کردن رشد مهم است. یک ایده محصول یا خدماتی که ارائه شده خوب همه چیز برای همه است. گفته می شود ، اگر از اسب اشتباه حمایت می کنید ، شکست خواهید خورد. اگر شما یک استارتاپ جوان ، پول نقد و راه اندازی راه خود برای شکستن یکنواخت هستید ، ممکن است ایده بدی نباشد که مراقب حل مشکلات قابل جابجایی در کنار باشید. برای ما ، این تجارت مالی در یک صنعت ذاتاً ورشکسته اخلاقی (FX) بود. ما آنچه را که در داخل انجام دادیم به یک سرویس برای معامله گران محاصره شده تبدیل کردیم و سریعتر از آنچه انتظار می رفت رشد کرد. آن چشم سوم را برای فرصت ها باز نگه دارید ، زیرا این می تواند به معنای بقای شما باشد.

مرتبط: نگران بازار هستید؟ در اینجا چگونه وارن بافت ، ری دالیو و دانشگاه هاروارد از اوراق بهادار خود محافظت می کنند

محوری هدفمند

محوری با هدف و به چیزی که می دانید و در آن مهارت دارید. به یک ایده بزرگ دیگر یا بدتر از آن ، تکرار ایده در حال حاضر در حال تلاش خود محور نباشید. در غیر این صورت ، شما از هر پول و زمانی که باقی مانده اید تمام خواهید شد.

تحقیق و توسعه

هنگامی که کشتی را محوری کرده و ثابت کردید ، ایده خوبی است که وقت و پول خود را صرف تحقیق و توسعه کنیم (به عنوان مثال امروز ، ما حدود 12 ٪ از گردش مالی را صرف تحقیق و توسعه می کنیم). معمولاً این باید بر روی چیزی باشد که مربوط به راننده درآمد اصلی شما باشد. برای ما ، در حال مطالعه قراردادهای هوشمند در blockchain بود – چیزی که در سال 2015/2016 انقلابی بود. اگر ما این کار را نکردیم ، نمی توانستیم شرکت را به سطح بعدی برسانیم. در دهه 80 ، نوکیا در درجه اول به دلیل فروش محصولات لاستیکی ، کابل ها و الکترونیک مصرفی شناخته می شد. با این حال ، در پشت صحنه ، آنها یک بخش تحقیق و توسعه داشتند که روی فناوری تلفن همراه کار می کردند. در سال 1987 ، نوکیا Mobira Cityman ، یکی از اولین تلفن های همراه دستی را راه اندازی کرد. همه به آنها شک داشتند. مدیرعامل آن زمان نوکیا ، Jorma Ollila ، تصمیم گرفت کل شرکت را به سمت تلفن های همراه محور کند. بقیه تاریخ است.

اولویت بندی سلامتی

اجرای یک استارتاپ شبیه به پیمایش یک شهر بزرگ بدون GPS ، بدون سوخت زیاد و در وسط ساعت عجله است. این عزم ، صبر ، امور مالی و مخازن عاطفی شما را بیشتر از صعود از هر نردبان شرکتی آزمایش می کند. این یک شاهکار برای صمیمانه نیست. این به روشهایی که ممکن است تصور نکنید ، بر سلامتی شما تأثیر می گذارد. هر چه فعالیتی آرامش را به شما منتقل کند ، ممکن است این ورزش ، یوگا یا سرگرمی باشد ، آن را انجام داده و آن را در اولویت قرار دهید. اگر سلامتی شما شکست بخورد ، هر آنچه که برای آن کار می کنید در دراز مدت بی ربط نیست.

تماس بیداری من در این جبهه در سال 2016 آمد. من به یکی از دوستانم می خندم که برای استراحت فلوت بازی می کرد. شوخی ، همانطور که معلوم است ، روی من بود. تقریباً هفت سال طول کشید تا پس از سوزاندن خودم ، با استفاده از ترکیبی از ورزش شدید بدنی ، برخی از هنرهای رزمی و مراقبه ، دوباره ارزیابی کنم. من مجبور شدم این کار را در حین ادامه ساخت انجام دهم ، اما باید خیلی زودتر شروع می کردم.

مرتبط: استرس و خسته؟ بیش از نیمی از بنیانگذاران می گویند که آنها هرگز خاموش نیستند.

وقتی این روزها کارآفرینان را پشت سر می گذاریم ، ترجیح می دهیم کسانی که چند بار شکست خورده اند ، به جای شگفتی های یک ضربه ای که نمی دانند چگونه چرخ دنده ها را تغییر دهند ، محور و زنده مانده اند. کسانی که از شکست ، محوری و زنده مانده اند ، احتمالاً در تجربه ما به مراتب بیشتر و بانکی هستند. آنها به احتمال زیاد نفس کمتری خواهند داشت ، در پروژه های آینده سریعتر به محوریت و کار با آنها بسیار ساده تر می شوند. ergo ، سرمایه گذاری تر. این که آیا این نتفلیکس ، نوکیا ، اینستاگرام ، X (که قبلاً توییتر بود) یا یوتیوب است ، همه این غول ها مجبور شده اند یک بار محور باشند تا به آنچه امروز هستند تبدیل شوند.

بنابراین ، اگر آنها این کار را کردند ، منتظر چه چیزی هستید؟