ستاره “تانک کوسه” باربارا کورکروان اشتیاق واقعی خود را نشان می دهد

من باید با بسیاری از افراد بسیار باحال صحبت کنم که کارهای بسیار جالبی در اینجا انجام می دهند کارآفرینبشر و هر چند وقت یک بار ، من باید با یک نماد واقعی آویزان شوم.

چنین موردی بود که من با مهمان این هفته “How Success اتفاق می افتد” ، باربارا کورکوران نشسته ام.

افسانه املاک و مستغلات و ستاره “Tank Tank” از من دعوت کرد تا در عقب نشینی کارآفرین تمام ستاره خود در شهر نیویورک شرکت کنم ، جایی که او گروهی از بالای خود را جمع کرد شرکت های نمونه کارها از نمایش جلسات استراتژی صمیمی ، آموزش رسانه ها و موارد دیگر. بعد از یک روز تماشای کار خود با این رهبران در حال افزایش مشاغل و دیدن اینکه چگونه او برای کمک به حل مسئله در علفهای هرز قرار می گیرد ، مجبور شدم مغز او را کمی انتخاب کنم. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید ، کورکوران قسمتهای مساوی هوشمندانه ، الهام بخش – و فوق العاده خنده دار بود.

می توانید به مکالمه ما در زیر یا در سکوی انتخاب پادکست خود گوش دهید. و نکات برجسته مکالمه را در اینجا ، که برای طول و وضوح ویرایش شده اند ، بررسی کنید.

مشترک شدن در نحوه موفقیت موفقیت: اپل | Spotify | یوتیوب

شما یک شرکت املاک و مستغلات چند میلیون دلاری را راه اندازی کرده اید. شما میزبان یک برنامه تلویزیونی برنده امی هستید. شما این اردوگاه های بوت تجاری را اجرا می کنید. وقتی به رزومه خود نگاه می کنید ، تنها چیزی است که دوست دارید به شما پرش کند ، وای ، من این کار را کردمبشر
بهترین بخش برای من همکاری با کارآفرینان ، همه این مشاغل کوچک است که سعی در تحقق رویاهای خود دارند. من در آنجا با آنها در آنجا هستم ، در مورد آن فکر می کنم ، در مورد آن خواب می بینم ، سعی می کنم به آنها نکاتی بدهم که چگونه می توانند خیلی سریعتر پیش بروند. این ، برای من ، بیشترین رضایت را به من می دهد.

شما در مورد افراد گذشته خود بسیار صحبت کرده اید که به شما چیزهای مضر می گفتند و نحوه استفاده از آن مواد به عنوان سوخت برای آتش خود را. چگونه آن طرز فکر را پیدا کردید؟
من خیلی جوان یاد گرفتم که نظرات بد ، نظرات انتقادی و برش نظرات شما را از بین می برد. این امر شما را نه تنها در احساسات خود پایین می آورد ، بلکه به میزان اعتماد به نفس شما برای پروژه بعدی. شما فقط ضعیف تر و ضعیف تر می شوید. بنابراین من به آن افراد اجازه نمی دهم. من نظرات را به توهین تبدیل می کنم. چطور جرات می کنند به من توهین کنند؟ و من آنها را اشتباه ثابت می کنم. من فکر می کنم شما می توانید توهین کنید و به آن دو راه نگاه کنید. این می تواند به شما آسیب برساند یا می تواند شما را به شما سوزاند. شما هم می توانید انجام دهید. به همین راحتی اجازه می دهد تا شما را سوخت. بگو اوه ، من به شما نشان می دهم. این نوع شخصی است که من هستم. من یاد گرفته ام که در نتیجه آن از خودم محافظت کنم و شادتر هستم.

مرتبط: چگونه نجات Chihuahuas با Kaley Cuoco منجر به موفقیت بزرگ کیتی هانت شد

شما در مورد راهبه ای صحبت کردید که وقتی در مدرسه کلاس بودید نسبت به نارساخوانی شما بسیار بی رحمانه بود. هر چیزی که می خواهید اکنون به او بگویید
این خواهر استلا ماری بود که در کلاس سوم به من گفت من همیشه احمق خواهم بود زیرا نمی توانم یاد بگیرم که بخوانم یا بنویسم. خوب ، حدس بزن چه ، خواهر؟ شما مرده اید ، و من اینجا نشسته ام!

شما در مورد اینکه چگونه یک فرهنگ اداری سرگرم کننده می تواند ابزاری عالی برای استخدام و کمک به یک شرکت باشد ، صحبت های زیادی کرده اید. در مورد سلوفرون ها چه می شود؟ وقتی اوضاع پیش نمی رود ، چگونه سرگرم می شوید؟
همه افراد برای شروع کار هستند – شما از دروازه بیرون نمی آیید و تیمی از مردم را استخدام می کنید. اما وقتی در میز کار گیر افتادم و نتوانستم به یک ایده جدید فکر کنم یا نمی خواستم با مشتری ملاقات کنم ، من به اندازه کافی باهوش بودم که هک را در آنجا بدست آورم. من هرگز ایده خوبی در میز کار خود نداشتم. من فقط خودم را بلند می کردم و فقط برای خودم یک روز سرگرم کننده می کردم. من به مترو می روم و به ساحل جونز می روم. این اساساً رایگان بود – تنها چیزی که من به آن نیاز داشتم هزینه یک توکن مترو بود. من روز را در آنجا می گذرانم که به موسیقی گوش می دهم ، به اقیانوس می روم و یک برنزه آفتاب خوب می گیرم. و من روز بعد برمی گردم شخص دیگری. چیزی در مورد استراحت برای تفریح ​​وجود دارد که برای روح بسیار خوب است – و این روح من بود که پول من را رقم زد. کار سخت و بدون روح شما در پشت آن چیست؟ هرگز خوب پیش نمی رود.

بیایید بگوییم بعد از ضربه زدن به “مخزن کوسه” ، همه شما به شام ​​می روید. وقتی چک می آید ، ابتدا چه کسی چک را می گیرد؟
هر کسی جز آقای فوق العاده. او بسیار ارزان است. او حتی مرا برای شام یک بار با دخترش که حدود 18 سال دارد ، دعوت کرد و از من پرسید ، “آیا می توانید راه را برای زن بودن در تجارت به او نشان دهید؟” خیلی پراکنده شدم. ما به یک رستوران گران قیمت رفتیم. باز هم ، من پراکنده شدم. ما یک بطری شراب گران قیمت نوشیدیم. من پراکنده شدم. و سپس چک آمد ، و او به آن نرسید. و من گفتم ، “کوین ، شما واقعاً انتظار ندارید که چک را انتخاب کنم.” و او گفت ، “آیا شما فکر می کنید؟” و من آن چک را گرفتم و با خوشحالی پرداخت کردم زیرا می خواستم این داستان را بگویم!

مرتبط: “اگر شما یک آمریکایی تحصیل کرده هستید ، قبلاً در قرعه کشی عالی زندگی برنده شده اید”: دانا پرینو در تعقیب اهداف خود

اگر جف بزوس شما را در پرواز فضایی بعدی Blue Origin دعوت کرد ، چگونه RSVP می کنید؟
آیا از ذهن خود خارج شده اید؟ من برای زندگی بیش از حد زیادی دارم. چرا من خطر ابتلا به چنین چیزی را دارم؟ من نگران پرواز منظم هستم. هرگز به فضا توجه نکنید ، آن را فراموش نکنید. من می توانم هیجان هایم را به جای دیگری بدست آورم.

بسیاری از کارآفرینان با مفهوم “من باید قبل از شروع کار ، اشتیاق عمیقی به چیزی داشته باشم.” آیا این احساس شما چیست؟
اشتیاق یک چیز فعال است. وقتی در کار هستید ، آن را احساس می کنید. برای شما سخت است که از حاشیه نگاه کنید و بگویید ، فکر می کنم نسبت به آن علاقه مندم. وقتی وارد املاک و مستغلات شدم ، می توانستم به راحتی در تجارت لوله کشی باشم. چیزی که من در مورد املاک و مستغلات دوست داشتم این است که من مردم را دوست دارم. من عاشق باز کردن آن درها ، گپ زدن مردم ، استقلال و دویدن به آپارتمان بعدی بودم. مثل یک ماجراجویی بود. این همان چیزی است که من عاشق آن شدم. این همان چیزی است که اشتیاق من را به من داد. من هرگز واقعاً به املاک و مستغلات به عنوان یک موضوع اهمیت نمی دادم ، اما به آنچه که من به عنوان زندگی انجام دادم اهمیت نمی دادم ، که در حال تولید یک تجارت جدید بود که پر از افرادی بود که مرا دوست دارند و من دوست دارم.

سوال مهم: کلمه نفرین مورد علاقه شما چیست؟
یکی که من واقعاً از آن استفاده می کنم؟ نه ، من نمی توانم این را بگویم ، مادرم از قبر خود می پرید. من هر سال به او قول می دادم که دیگر نفرین نمی کنم. بنابراین من یک کلمه نفرین خفیف به شما می دهم: گه مقدسبشر اما این چیزی در مقایسه با آنچه معمولاً می گویم نیست!

مرتبط: “چه چیزی مرا عصبانی می کند”: جان تافر از نوار نجات ، عمل تجارت کوچک را که باعث آجیل او می شود به اشتراک می گذارد