درسهای رهبری تروما به من آموخت که هیچ MBA نمی تواند

درسهای رهبری تروما به من آموخت که هیچ MBA نمی تواند

نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.

غذای اصلی

  • یک دیدگاه کاملاً مشخص ، یک ذهنیت بی امان مثبت و اهداف مأموریت محور فراتر از سود ، رویکرد من در مورد موفقیت در تجارت و زندگی را تعریف کرده است.
  • بقاء تشخیص نادرست سرطان ، یک تصادف هواپیما تقریباً کشنده و چالش های بیشمار پزشکی به من درسهای ارزشمندی را در مورد رهبری ، نوآوری و قدرت خوش بینی به من آموخت.

وقتی به اشتراک می گذارم که من یکی از بزرگترین شرکتهای مستقل برنامه ریزی مالی در کشور را بنا کردم ، با مدیریت بیش از 3 میلیارد دلار دارایی از یک شهر کمتر از 60،000 ، یک سؤال که اغلب می شنوم این است: “MBA خود را از کجا دریافت کردید؟”

حقیقت؟ من هرگز یکی از آنها را بدست نیاوردم. تحصیلات تجاری من از دنیای واقعی آمده است ، نه یک کلاس. این ، و زنده ماندن بیشتر از آنچه که می توانم حساب کنم ، در نهایت باعث شد که هرکدام را به فرصتی برای رشد تبدیل کنم.

از زنده ماندن از سرطان به عنوان یک کودک و سقوط هواپیمای تقریباً کشنده به عنوان یک بزرگسال ، تا حملات قلبی ، تصادفات متعدد موتور سیکلت و روشهای پزشکی بیشتر از آنچه می توانم ذکر کنم ، زندگی من را بی امان آزمایش کرده است. اما هر چالش هم درس شخصی و هم در تجارت را به من آموخت که هیچ کتاب درسی نمی تواند. دروس در مورد چشم انداز ، تاب آوری و طرز فکر رویکرد من به تجارت و زندگی را شکل داده است و می تواند به شما نیز کمک کند. در اینجا چگونه است.

مرتبط: چگونه کارآفرینان می توانند از سلامت روانی خود مقاومت کنند و از سلامت روانی خود محافظت کنند

چشم انداز غیرممکن را ممکن می سازد

در 12 سالگی ، من به آنچه پزشکان معتقد بودند لنفوم غیر هوچکین است ، تشخیص داده شدم. در طی سه سال آینده ، من جراحی هایی را که یک ریه ، طحال و بخشی از ریه دیگر را برداشته بود ، تحمل کردم ، فقط برای یادگیری سالها بعد که تشخیص داده شده ام. جراح جدید من با اطمینان کامل به من گفت: “شما خوب خواهید شد.” این محکومیت به الگوی من برای رهبری تبدیل شد: یک دیدگاه روشن را تعریف کنید ، به آن کاملاً ایمان داشته باشید و دیگران را نیز به دیدن آن القا کنید.

این دیدگاه سالها بعد ، در سال 1990 ، هنگامی که من در ادوارد جونز نقش مهمی را برای شروع شرکت خود ، Carver Financial Services ، از ابتدا فراهم کردم. من هنوز در حال بهبودی از مصدومیت در تصادف هواپیما بودم که حنجره من را خرد کرد و صحبت کردن بیش از چند دقیقه سخت بود. اما من دقیقاً می دانستم که چه چیزی را می خواهم بسازم و یک استراتژی برای رسیدن به آنجا: یک شرکت متمرکز بر کمک به مشتریان برای دستیابی به دیدگاه خود ، نه فقط مدیریت پول آنها. این وضوح و بینش باعث می شد که من و تیمم در هنگام ترک بیشتر به جلو حرکت کنیم.

فهمیدم که اگر می خواهید موارد غیرممکن را امتحان کنید ، باید با تعریف آن شروع کنید. اهداف خود را چنان روشن و معنادار کنید که می خواهید بدون توجه به موانعی که ممکن است در طول مسیر با آن روبرو شوید ، حرکت رو به جلو را در حرکت نگه دارید.

مرتبط: چگونه تعیین اهداف مالی روشن می تواند موفقیت تجاری و شخصی شما را تغییر دهد

یک ذهنیت مثبت مزیت رقابتی شماست

در مارس 1989 ، من در حال خلبانی یک هواپیمای کوچک به همراه همسرم و دختر 16 هفته ای ما بودم که موتور در پنسیلوانیا شکست خورد و ما در کوهستان سقوط کردیم و گردن ، دنده ، زانو و موارد دیگر را شکستیم. خانواده من به طرز معجزه آسایی تا حد زیادی تحت تأثیر این تصادف قرار نگرفتند ، اما برای من خیلی زیاد نبود. هنگامی که من (به طور توجیهی) می توانستم شکسته شوم ، انرژی خود را روی آنچه می توانم کنترل کنم متمرکز شدم: شفابخشی و بازگشت به کار.

در حالی که می گویم “مثبت بمان” ممکن است مانند کرک به نظر برسد ، من آموخته ام که خوش بینی ساده لوحانه نیست ، اما استراتژیک است. مطالعات نشان می دهد که این امر با سلامتی بهتر ، عمر طولانی تر و عملکرد بهبود یافته مرتبط است. در حالی که در تجارت هستید ، یک طرز فکر و چشم انداز مثبت می تواند به شما در جذب استعداد بهتر ، الهام بخشیدن به مشتریان و یافتن فرصت های پنهان دیگران کمک کند.

پوشش های نقره ای خوش بینی گاهی اوقات می تواند فوری باشد. به عنوان مثال ، پس از تصادف ، فروپاشی ریه باقیمانده من پزشکان را مجبور به پاک کردن بافت زخم قدیمی کرده و تنفس من را بهبود می بخشد. از دست دادن صدای من نزدیک به یک سال ، من را به شنونده بهتری تبدیل کرد. هر شکست این توانایی را دارد که توانایی شما در ارتباط با افرادی را که با چالش های خود روبرو هستند ، عمیق تر کند. اگر بتوانید در موقعیت های مثبت پیدا کنید ، آنها شما را در مواقعی که به آنها بیشتر نیاز دارید ، شما را حمل می کنند و به اطرافیان الهام می گیرند.

چیزی بزرگتر از خود بسازید

بازگشت به مأموریت واضح ما برای بهتر شدن زندگی مردم ، خواه مشتری های ما ، تیم من یا جامعه ما باشد ، در هسته هر کاری است که انجام می دهیم. ما با پیاده روی در پیاده روی و بالا بردن صدها هزار نفر به دلایل محلی و تهیه بیش از 600000 وعده غذایی از طریق درایوهای غذایی خود ، در این مورد اجرا کردیم. از قضا ، هرچه بیشتر به ما برگردانده شده باشیم ، تجارت ما سریعتر رشد کرده است.

و نه به طور تصادفی ما فقط پول را تعقیب نمی کنیم. ما هدف محور هستیم و این باعث عملکرد ما می شود. هنگامی که شما یک مأموریت آنقدر قانع کننده می سازید که تیم شما به آنچه در آن می ایستید اعتقاد دارد ، پول به یک محصول جانبی برای تحقق آن تبدیل می شود.

مرتبط: انجام کار خوب با انجام کار خوب-چگونه کارآفرینان هدف محور جهان را تغییر می دهند

اهدافی را که شما را می ترساند تعیین کنید

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من می بینم کارآفرینان انجام می دهم ، تعیین اهداف در دسترس یا دستیابی است. اهداف معقول به کسی الهام نمی بخشد و آیا شما صفر نعمت ها را انجام می دهید. با دانستن این موضوع ، من غالباً اهداف خودم را به طرز حیرت انگیزی ، مسخره مرزی تنظیم می کنم-خواه این شرکت میلیاردها دارایی را از یک شهر کوچک مدیریت کند ، میزبان سفرهای مشتری در سراسر جهان باشد یا برگزاری رویدادهای هزار نفره.

مطمئناً لحظاتی وجود دارد که به خود یا اهداف بلند خود شک دارید ، اما اهداف بزرگ باعث ایجاد خلاقیت ، نوآوری و پشتکار می شوند. وقتی به آنها ضربه می زنید ، آنها آنچه را که فکر می کنید ممکن است تغییر می دهند. اگر حداقل نسبت به اهداف خود کمی عصبی نیستید ، این بدان معنی است که آنها به اندازه کافی بزرگ نیستند.

تروما ، با هر ظرفیتی ، متأسفانه می تواند بخشی از تجربه انسانی باشد ، اما من آموخته ام که مقاومت در برابر تندرست و بیشتر در مورد نحوه سازگاری شما به جلو کمتر است. این توانایی تنظیم رویکرد خود را بدون از دست دادن بینایی خود است. انتظار مشکلات را دارید ، اما از آنها به عنوان فرصت برای شکوفایی استفاده کنید.

من یک شهادت هستم که شما برای موفقیت به MBA احتیاج ندارید ، اما شما در زمینه ایجاد یک دید روشن و تمایل به راحت شدن در بعضی اوقات ناراحت کننده نیاز به آموزش دارید. برخی از ارزشمندترین درس های تجارت در خارج از کلاس آموخته می شوند و اگر بتوانید ذهن خود را تسلط دهید ، می توانید از شانس ها سرپیچی کنید ، به غیرممکن دست یابید و یک زندگی – و تجارت ایجاد کنید – واقعاً بی حد و حصر است.

غذای اصلی

  • یک دیدگاه کاملاً مشخص ، یک ذهنیت بی امان مثبت و اهداف مأموریت محور فراتر از سود ، رویکرد من در مورد موفقیت در تجارت و زندگی را تعریف کرده است.
  • بقاء تشخیص نادرست سرطان ، یک تصادف هواپیما تقریباً کشنده و چالش های بیشمار پزشکی به من درسهای ارزشمندی را در مورد رهبری ، نوآوری و قدرت خوش بینی به من آموخت.

وقتی به اشتراک می گذارم که من یکی از بزرگترین شرکتهای مستقل برنامه ریزی مالی در کشور را بنا کردم ، با مدیریت بیش از 3 میلیارد دلار دارایی از یک شهر کمتر از 60،000 ، یک سؤال که اغلب می شنوم این است: “MBA خود را از کجا دریافت کردید؟”

حقیقت؟ من هرگز یکی از آنها را بدست نیاوردم. تحصیلات تجاری من از دنیای واقعی آمده است ، نه یک کلاس. این ، و زنده ماندن بیشتر از آنچه که می توانم حساب کنم ، در نهایت باعث شد که هرکدام را به فرصتی برای رشد تبدیل کنم.

از زنده ماندن از سرطان به عنوان یک کودک و سقوط هواپیمای تقریباً کشنده به عنوان یک بزرگسال ، تا حملات قلبی ، تصادفات متعدد موتور سیکلت و روشهای پزشکی بیشتر از آنچه می توانم ذکر کنم ، زندگی من را بی امان آزمایش کرده است. اما هر چالش هم درس شخصی و هم در تجارت را به من آموخت که هیچ کتاب درسی نمی تواند. دروس در مورد چشم انداز ، تاب آوری و طرز فکر رویکرد من به تجارت و زندگی را شکل داده است و می تواند به شما نیز کمک کند. در اینجا چگونه است.

مجله ترفندهای اینستاگرام

https://www.entrepreneur.com/leadership/the-leadership-lessons-trauma-taught-me-that-no-mba-could/496252

دیدگاهتان را بنویسید