خطرات بیش از حد به تجارت شما
نظرات بیان شده توسط همکاران کارآفرین خودشان هستند.
وقتی بزرگ شدم ، والدینم در تجارت هتل بودند. در واقع ، در یک لحظه ، آنها سه هتل داشتند. پدرم در زمان جوانی درگذشت ، و مادرم به فعالیت در هتل ها ادامه داد. او خوب عمل کرد ، اما خیلی زود فهمید که این سه هتل برای او خیلی زیاد است ، بنابراین او دو تا از آنها را فروخت.
وی اقدام به سرمایه گذاری زیادی در هتل باقیمانده کرد. او اتاق ناهار خوری را گسترش داد و “استیک های خاردار” را معرفی کرد که در آن زمان یک ضربه بزرگ بود. او کاملاً اتاق “شیر” را بازسازی کرد و سرگرمی روزانه را برای مراجعان معرفی کرد. مردم در مورد اینکه یک تاجر بزرگ مادر من چه بود ، غرق می شدند! با این حال ، مادرم هرگز با من صحبت نکرد. او همه چیز را به جلیقه نزدیک نگه داشت ، و من هرگز از آنچه او انجام داده است قدردانی نکردم. اما بعد دوباره ، من واقعاً اهمیتی نمی دادم. من خیلی مشغول بازی در ورزش و تعقیب دختران بودم!
مرتبط: 7 موردی که آرزو می کنم قبل از شروع یک تجارت بدانم
نسل دوم
به نظر نمی رسید که نسل دوم در این تجارت نقش داشته باشد. خواهرانم ازدواج کردند و دور شدند. برادرم وکیل شد و به بوستون نقل مکان کرد و من تصمیم گرفتم که مهندس برق شوم زیرا آنها پس از فارغ التحصیلی بالاترین حقوق را دریافت می کردند (دلیل خوبی برای مهندس شدن نیست ، همانطور که خواهید دید). در جایی بین سالهای تحصیلی و جوان من ، من خواستار کارآفرین شدم.
بعد از برخی تحقیقات ، من با یک خیاط در هنگ کنگ تماس گرفتم و واردات برخی از لباس های معروف آنها را دنبال کردم. من هرگز آن را اجرا نکردم زیرا ، در تحلیل نهایی ، نمی توانستم تصور کنم که خودم را اندازه گیری برخی از پسر ها! تا سال ارشد من ، من به طور جدی در مورد هتل مادرم فکر کردم. یک روز از کلاس ها بازگشتم و فهمیدم که هتل سوخته است. خیلی برای تجارت هتلداری!
عموی من به عنوان مربی من
برادر مادرم ، عمو کن ، یک تجارت توزیع کاغذ بسیار موفق داشت. در واقع ، مادرم به من گفت که در سال 1959 ، به او 14 میلیون دلار برای تجارت خود پیشنهاد شد. این همیشه یک رویداد بزرگ بود که عمو کن به دیدار آمد. او در کادیلاک خود بلند می شد ، و من کیف های او را به خانه می کردم. او همیشه 5 دلار به من می داد و در آن زمان پول زیادی بود.
وقتی دانشکده فارغ التحصیل شدم و به بوستون نقل مکان کردم ، تصمیم گرفتم که اگر بخواهم تجارت خودم را دنبال کنم ، به یک مربی تجارت احتیاج دارم. پدرم هنگام جوانی درگذشت و مادرم هرگز با من تجارت نکرد – بنابراین عمو کن جواب داد. من به او زنگ زدم و هر ماه دیگر جلسات شام را شروع کردیم و او را با سؤالاتی در مورد تجارت فلفل می زنم.
یک شب ، من او را در دفتر او ملاقات کردم و او از من خواست که منتظر بمانم در حالی که او یک جلسه را تمام کرد. دیوارهای اداری همه راه را به سقف نرفتند و من می توانستم مکالمه آنها را بشنوم. به نظر می رسید آنها در مورد خرید شرکت عموی من صحبت می کنند. من شنیده ام که یکی از مردان می گوید ، “شرکت شما فقط ارزش تجهیزات شما را دارد و ما ارزش 250،000 دلار را داریم.” من فکر کردم ، “یک دقیقه صبر کنید ، 1969 است و 10 سال پیش ، این شرکت 14 میلیون دلار ارزش داشت – و اکنون فقط 250،000 دلار ارزش دارد!”
مرتبط: در مورد فروش تجارت خود چه چیزی باید بدانید
غذای آماده
این یک داستان واقعی است. همانطور که می گویند ، “من نمی توانم این چیزها را درست کنم!” دایی من عاشق شرکتش شد. این “کودک” او شد و او نتوانست “کودک” خود را با نتایج فاجعه بار به او بدهد. این “قطعه” پنج دقیقه ای تأثیر عمده ای بر فلسفه تجارت من داشت. اما بیشتر بنیانگذاران مشاغل با شرکت های خود به عنوان “نوزادان” خود رفتار می کنند و آنها را خیلی طولانی نگه می دارند. مشاغل ، مانند هر چیز دیگری ، چرخه زندگی دارند.
چرخه عمر تجارت
بیایید در مورد چرخه عمر کلاسیک یک تجارت صحبت کنیم. تعداد سالها به صنعت خاص وابسته است. در یک صنعت در حال تغییر سریع مانند فناوری بالا ، زمان راه اندازی تا پوسیدگی می تواند چند سال باشد ، در حالی که یک صنعت در حال تغییر آهسته مانند بیمه ممکن است چندین سال طول بکشد.
هر شرکتی به یک سطح (فلات) می رسد که برای رسیدن به سطح بعدی ، آنها به تزریق سرمایه نیاز دارند. این معمولاً بین 5 تا 10 میلیون دلار درآمد اتفاق می افتد. این شرکت ممکن است به مدیریت جدید نیاز داشته باشد زیرا صاحب مشاغل ممکن است تخصص مدیریت مناسب را نداشته باشد و شرکت ممکن است برای رسیدگی به استراتژیک نیازهای مالی رشد ، به CFO نیاز داشته باشد. این شرکت نیاز به افزایش تلاش های بازاریابی و استخدام فروشندگان صالح تر دارد. این شرکت ممکن است نیاز به افتتاح دفاتر منطقه ای برای ضربه زدن به بازارهای جدید داشته باشد. این شرکت به فضای بیشتری برای ایجاد پشتیبانی و کارمندان اداری نیاز دارد.
درست قبل از اوج منحنی زنگ شکل ، جایی که رشد تجارت کند شده است (اما هنوز در حال رشد است) ، باید تصمیمی در مورد نحوه اجرای یک افزایش رشد جدید برای رسیدن به سطح بعدی اتخاذ شود. اگر مالک توانایی ، انرژی و انگیزه را داشته باشد ، می تواند سرمایه را از طریق بدهی یا حقوق صاحبان سهام پیدا کند تا بتواند رشد جدیدی را تأمین کند. اگر مالک توانایی ، انرژی و انگیزه ای نداشته باشد ، امیدوارم که آنها شرکت را در موقعیتی قرار داده اند تا “خریدار مناسب” را پیدا کنند.
مرتبط: مطالعه نشان می دهد کارآفرینان واقعاً مانند فرزندان خود عاشق مشاغل خود هستند
اگر مالک منتظر بماند تا رشد شرکت کاهش یابد ، نه تنها یافتن “خریدار مناسب” دشوارتر خواهد بود ، بلکه تهیه بودجه برای رشد ارگانیک نیز دشوارتر خواهد بود. من فقط می توانم تصور کنم که عموی من در صورتی که او این استراتژی را دنبال کرده و با شرکت خود به عنوان “کودک” رفتار نکرده باشد ، عموی من از فروش شرکت خود چه چیزی را درک کرده است.
برای باز کردن استراتژی ها برای مقیاس بندی تجارت ، افزایش درآمد و ایجاد موفقیت پایدار ، به مدیرعامل ، بنیانگذاران و اپراتورها در کنفرانس سطح بالا بپیوندید.
وقتی بزرگ شدم ، والدینم در تجارت هتل بودند. در واقع ، در یک لحظه ، آنها سه هتل داشتند. پدرم در زمان جوانی درگذشت ، و مادرم به فعالیت در هتل ها ادامه داد. او خوب عمل کرد ، اما خیلی زود فهمید که این سه هتل برای او خیلی زیاد است ، بنابراین او دو تا از آنها را فروخت.
وی اقدام به سرمایه گذاری زیادی در هتل باقیمانده کرد. او اتاق ناهار خوری را گسترش داد و “استیک های خاردار” را معرفی کرد که در آن زمان یک ضربه بزرگ بود. او کاملاً اتاق “شیر” را بازسازی کرد و سرگرمی روزانه را برای مراجعان معرفی کرد. مردم در مورد اینکه یک تاجر بزرگ مادر من چه بود ، غرق می شدند! با این حال ، مادرم هرگز با من صحبت نکرد. او همه چیز را به جلیقه نزدیک نگه داشت ، و من هرگز از آنچه او انجام داده است قدردانی نکردم. اما بعد دوباره ، من واقعاً اهمیتی نمی دادم. من خیلی مشغول بازی در ورزش و تعقیب دختران بودم!
مرتبط: 7 موردی که آرزو می کنم قبل از شروع یک تجارت بدانم
بقیه این مقاله قفل شده است.
به کارآفرین بپیوندیدبا امروز برای دسترسی
https://www.entrepreneur.com/leadership/the-dangers-of-being-too-attached-to-your-business/494106