ایجاد فناوری بدون تجربه این مهارت کلیدی را به من آموخت

در دنیای امروز ، هر بنیانگذار از پیشینه فنی ناشی نمی شود و این دیگر یک معامله گر نیست. پیش بینی می شود هوش مصنوعی تا پایان دهه 28.5 ٪ رشد کند ، حتی متخصصان نیز در حال مسابقه هستند تا از نوآوری های نوظهور پیروی کنند. در چنین محیطی سریع ، انتظار می رود که هر شخص ، بنیانگذار یا در غیر این صورت ، همه جزئیات را تسلط دهد ، غیر واقعی و ضد تولید است.

واقعیت این است: شما برای ساخت در فناوری نیازی به کدگذاری ندارید ، اما شما انجام دادن نیاز به ترجمه توانایی اتصال به رشته ها به مهمترین مهارت برای توسعه تبدیل شده است – نه فقط به عنوان کسی که یک شرکت می سازد ، بلکه به عنوان کسی که منجر به یک شرکت می شود.

اگر تجربه من در NBA هر چیزی را به من آموخته باشد ، این است که هر تیم خوب از مترجمان قوی تشکیل شده است: افرادی که هم اتاق قفل و هم اتاق هیئت مدیره را درک می کنند ، مربیانی که می توانند با تحلیلگران و بازیکنان داده صحبت کنند و رهبرانی که می توانند استراتژی را به اعدام تبدیل کنند. با کمال تعجب ، این دقیقاً همان چیزی است که استارتاپ های فناوری نیز به آن احتیاج دارند.

مرتبط: نداشتن تجربه به این معنی نیست که نمی توانید یک تجارت را شروع کنید

وضوح جارگون را می زند

هنگامی که من شروع به ساختن تریسی هوش مصنوعی کردم ، به سرعت یاد گرفتم که تلاش برای صداگذاری فنی مفید نیست و در واقع همه چیز را کاهش می دهد. ترجمه تصمیمات محصول به زبان واضح و مبتنی بر نتیجه به ما کمک کرد تا خیلی سریعتر حرکت کنیم. ما همیشه نیازی به ساخت مدل ها از ابتدا نداشتیم ، اما باید درک کنیم که این مدل ها هدف از آن چیست. این تمایز واقعی بین سواد فنی و تسلط فنی است: یکی در مورد اعتبار است ، اما دیگری در مورد وضوح است. وقتی همه در همان صفحه قرار دارند ، مردم تراز می شوند و محصولات بهتر می شوند.

داشتن این رویکرد ما را قادر می سازد تا متخصصان موضوع خارج از کشور را وارد کنیم ، فرضیات را زود آزمایش کرده و از اشتباهات گران قیمت که اغلب از اتاق های اکو داخلی ناشی می شود ، جلوگیری کنیم. صرف نظر از اینکه تیم شما به پایتون مسلط است ، توانایی برقراری ارتباط واضح در سراسر پیچیدگی چیزی است که در نهایت حرکت شرکت را به دنبال دارد.

استخدام هوشمند

من یک بار نقل قول از دیوید اوگیلوی را خواندم که با من گیر افتاد: “افرادی را که بهتر از شما هستند استخدام کنید ، و سپس آنها را ترک کنید تا با آن کنار بیایند.” در فن آوری ، این بدان معناست که خود را با مهندسین درخشان ، طراحان و ذهن محصول احاطه کرده و انرژی خود را بر تراز ، جهت و تصمیم گیری متمرکز کنید.

ایجاد یک شرکت در مورد پرسیدن سؤالات بهتر ، تعیین اولویت های مناسب و اطمینان از تیم شما در همان جهت است. این امر به اعتماد ، ارتباط و نظم و انضباط نیاز دارد ، نه عمق فنی. این همچنین به معنای دانستن نحوه ترجمه نیازهای تجاری به اولویت های فنی و برعکس است.

وقتی به آن رسید ، کار بنیانگذار ساخت پل است. بین دید و اعدام. بین محصول و مردم. بین استراتژی و واقعیت. با ارزش ترین مهارت در تجارت توانایی شما برای کدگذاری نیست. این توانایی شما برای اتصال است. نترسید از اتصال افراد قوی و با انگیزه در تجارت شما نه تنها دستور العمل موفقیت است-بلکه فقط حس تجاری خوبی است.

مرتبط: چگونه (نه به همین دلیل) باید استخدام افراد باهوش تر از خود را شروع کنید

رها کردن

شرکت های رشد سریع با یک چالش رهبری خاص روبرو هستند: دانستن اینکه چه زمانی باید کارگردانی و چه موقع به عقب برگردید. برای بنیانگذاران ، به ویژه آنهایی که پیشینه فنی ندارند ، وسوسه شدیدی وجود دارد که با همه جزئیات دست به دست هم دهید. طبق یک مطالعه بررسی بازرگانی هاروارد ، 58 ٪ از بنیانگذاران تلاش می کنند کنترل خود را رها کنند ، که اغلب در آنچه که به عنوان “حالت بنیانگذار” شناخته می شود ، گیر کرده اند ، حتی اگر شرکت آماده مقیاس باشد.

گیر افتادن در حالت بنیانگذار می تواند پیشرفت را کند کند ، خلاقیت را خفه کند و متخصصان استخدام شده برای ساخت را بسوزاند. کار بنیانگذار این است که چشم انداز را حفظ کرده و “چه” و “چرا” را تعریف کنید ، در حالی که به تیم اعتماد می کنید تا “چگونه” را بفهمید. این بدان معناست که به مهندسین خودمختاری برای کشف راه حل ها و اعتماد به درک آنها از مکانیک می پردازیم.

در عین حال ، مهم است که با افرادی که می سازید در ارتباط باشید. از تجربه من ، مطمئن شدم که وقت خود را با ورزشکاران ، مربیان و مربیان سپری می کنم – نه فقط به عنوان یک بازیکن سابق ، بلکه به عنوان یک مالک محصول متعهد به یادگیری. این بازخورد کاربر فقط مفید نبود ؛ این یک قطب نما برای فناوری شد. فقط به این دلیل که ممکن است نیاز به کنار گذاشتن روز به روز داشته باشیم ، به این معنی نیست که ما نمی توانیم به روش های دیگر درگیر شویم.

در یک مقطع خاص در زندگی هر استارتاپ ، انتقال از ایده به تراز وجود دارد. مهندسان در اسپرینت ها و معماری سیستم صحبت می کنند. سرمایه گذاران در ROI و ریسک صحبت می کنند. کاربران با ناامیدی ، راه حل و نتایج صحبت می کنند. به عنوان یک بنیانگذار ، کار شما این است که اتصال بین همه آنها باشید و شکاف بین مهندسان ، کاربران و سرمایه گذاران را ایجاد کنید ، و اغلب در همان جلسه سه زبان بسیار متفاوت صحبت می کنید.

مرتبط: آیا تجارت خود را اداره می کنید – یا شما را اداره می کند؟ نحوه فرار از “حالت بنیانگذار” و یادگیری رها کردن

این بدان معناست که قادر به توضیح آنچه کاربران در واقع برای توسعه دهندگان شما می خواهند توضیح دهند ، محدودیت های فنی را به شکلی که سرمایه گذاران شما می توانند یک چشم انداز را به وضوح درک کنند و به اندازه کافی ارتباط برقرار کنند ، به وضوح که همه افراد در این تجارت می توانند در کجا قرار بگیرند ، ارائه دهند. این همان چیزی است که یک محصول را قابل استفاده می کند ، گروهی از سازندگان را به یک تیم تبدیل می کند و در نهایت ایده خوبی را به یک شرکت ماندگار تبدیل می کند.