چگونه مصاحبه جیمی کارتر زندگی من را تغییر داد
نظرات بیان شده توسط مشارکت کنندگان کارآفرین مربوط به خود آنهاست.
هنگامی که برای اولین بار با جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ملاقات کردم، چیزهای زیادی برای یادگیری داشتم.
اواخر دهه 90 بود و من یک روزنامه نگار تازه کار بودم که سفری را که کارتر به کلرادو رفت تا به 100 جوان در معرض خطر کمک کنم تا قدرت دگرگون کننده فضای باز را تجربه کنند.
برای یک خبرنگار جدید، مصاحبه با یک رئیس جمهور سابق ایالات متحده فرصت یک عمر است. و با این حال، من به طرز شرم آور ناآماده و با این نگرشی که برنده جایزه نوبل خوش شانس بود که با من 26 ساله کمی رودررو می شد، وارد این کار شدم. من به همان اندازه که اعتماد به نفس داشتم ساده لوح بودم و این یک جفت ناخوشایند است.
خوشبختانه، از آنجایی که کارتر یک صاحب تجارت سابق، افسر نیروی دریایی و رهبر دنیای آزاد بود، تجربه زیادی با افرادی مانند من داشت.
او به جای اتخاذ رویکرد «سوالات احمقانه پاسخهای احمقانه» را در مصاحبه ما اتخاذ کرد. او با من مانند کسی که در آن لحظه بودم رفتار نکرد، او با من مانند کسی رفتار کرد که معتقد بود روزی می توانم تبدیل شوم.
مطالب مرتبط: 8 رئیس جمهور ایالات متحده که کارآفرینی را آغاز کردند
در نقطهای از مکالمهمان، به صراحت پرسیدم: «چگونه میتوانیم مردم را مجبور کنیم که دیگر اسلحه نکشند؟»
اگر چه یک سوال خوش نیت در ارتباط با جامعه جهانی است، اما در زمینه داستانی درباره جوانان در معرض خطر، سوال من به راحتی می تواند به عنوان یک توهین ساده و بی رحمانه به 100 مهمان او تلقی شود.
اما کارتر توهین نکرد. در عوض، او از فرصتی استفاده کرد تا پتانسیل من را تأیید کند و در عین حال توضیح داد که چگونه برای برخی از افراد، فقدان باور به پتانسیل خود میتواند باعث شود آنها – از جمله جوانانی که برای الهام بخشیدن به آنجا حضور داشت – تصمیمات خطرناکی بگیرند.
“این چیزی است که شخصی مانند شما یا من حتی نمی تواند تصورش را بکند، زیرا ما می دانیم محدودیت های ما چیست، اما همچنین می دانیم که پتانسیل هایمان چیست، و جاه طلبی داریم که پتانسیل هایمان به نحوی محقق شود. ” او با ظرافت توضیح داد. ما بر این باوریم که وقتی تصمیمی میگیریم، تفاوت ایجاد میکند. آنها چنین چیزی را ندارند، بنابراین ما سعی میکنیم به آنها کمک کنیم تا آن را دریافت کنند.»
و برای مصاحبه کامل اینگونه پیش رفت. رئیس جمهور سابق حتی به ناآگاهانه ترین و بی الهام ترین سؤالات من به گونه ای پاسخ داد که گویی توسط باهوش ترین و تأثیرگذارترین خبرنگار روی زمین از آنها پرسیده می شود. او با من طوری رفتار کرد که انگار در صف اول اتاق توجیهی کاخ سفید بودم. او بهترین نسخه از من را دید و پاسخ هایش را به سمت آن شخص هدایت کرد.
از آن اتاق بلند شدم بیرون.
مطالب مرتبط: چرا مربیگری برای نسل بعدی کارآفرینان بسیار مهم است؟
این بیش از 20 سال پیش بود و از آن زمان من این شانس را داشتم که با صدها نفر از استخدام کنندگان جدید در سرمایه گذاری های کارآفرینی در سراسر جهان ملاقات و کار کنم. بیشتر آنها متواضع، باهوش و با استعداد بیش از سالهای زندگیشان بودهاند، اما گاهی اوقات میبینم که به نسخهای از خود ۲۶ سالهام خیره میشوم – کسی که محرکهای بیشتری نسبت به تجربه دارد.
و در حالی که اخراج یک عضو جدید تیم به دلیل جسارت بیاساس یا بیتفاوتی وسوسهانگیز است، من همیشه لحظهای را به یاد رفتار پرزیدنت کارتر با من میگذارم و سعی میکنم نسخهای از خود را به همکاران جدیدم نشان دهم که قبلاً هرگز ندیدهاند. .
این رویکرد همیشه جواب نمیدهد، اما وقتی این کار را میکند، سرمایهگذاریهایی که من در آنها عضویت دارم موفقیتآمیزتر هستند و خودم را در محاصره افراد مهربان، حامی و بصیر میبینم.
مطالب مرتبط: تشویق کارمندان جوان شرکت شما برای موفقیت بلندمدت بسیار مهم است. در اینجا دلیل (و نحوه انجام آن) آمده است.
اخیراً یک یادداشت تشکر از یکی از همکاران سابقم دریافت کردم که در آن نوشته شده بود: “اگر چه به نظر می رسید بیشتر از چند هفته دوام نمی آوردم، اما تو مرا رها نکردی. تو به من ایمان داشتی، مرا به چالش کشید و همه چیز را به من آموخت. من می دانم که تو مرا باهوش تر کردی، مرا تشویق کردی تا فرد بهتری باشم و از من فرصت گرفتی… تو تاثیرگذارترین مربی ای هستی که تا به حال داشته ام.
من در واقع این فرصت را داشتم که به رئیس جمهور سابق نیز پیام سپاسگزاری مشابهی بدهم. شش سال پس از اولین مصاحبه ما، او به من فرصت دیگری داد تا با او ملاقات کنم – و من آن را هدر ندادم. من آماده، محترمانه و نسخه بهتری از خودم وارد آن اتاق شدم – به شخصی که سال ها قبل مرا با او معرفی کرده بود، به آن اتاق نزدیکتر شدم و از فرصت استفاده کردم و از او برای هدیه آن معرفی تشکر کردم.
از آنجایی که زندگی و درگذشت جیمی کارتر همچنان به سرفصل های جهانی این هفته تبدیل می شود، یاد آن هدیه تاثیرگذاری می افتم که او زمانی به من داد. این یکی از مواردی است که خوشحالم که با شما به اشتراک می گذارم، و امیدوارم به شما کمک کند تا سبک مدیریتی و کیفیت کلی زندگی خود را همانطور که برای من دارد ارتقا دهید.
https://www.entrepreneur.com/leadership/how-interviewing-jimmy-carter-changed-my-life/485086