رهبری و والدین – 3 درس توانمندسازی برای نسل بعدی

پس از ارائه اصلی به مخاطبان مدیران ولسوالی ها و رهبران C-Suite ، چندین شرکت کننده پس از آن به من مراجعه کردند تا در مورد چگونگی تعادل مسئولیت های رهبری با والدین بودن صحبت کنم. جالب اینجاست که این یک گروه از پنج مرد بود و سؤالات آنها باعث شد من این مقاله را بنویسم.

“فلسفه های رهبری شما چگونه سبک والدین شما را شکل می دهد؟” او از من پرسید.

پاسخ دادم: “این ساده است.” “فلسفه ها یکسان هستند.”

من این را به عنوان یک رهبر و یک مادر به اشتراک گذاشتم ، یکی از بزرگترین جاه طلبی های من توانمندسازی افراد اطراف من است. برای من ، رهبری ، چه در خانه و چه در محل کار ، فقط مربوط به استراتژی و اجرای نیست. این در مورد تقویت مقاومت ، تشویق تفکر انتقادی و پرورش اعتماد به نفس است.

یک رهبر دیگر پرسید ، “آیا می توانید برخی از مواردی را که به مشتریان و فرزندان خود آموزش می دهید به اشتراک بگذارید؟”

و این همان چیزی است که من به اشتراک گذاشتم.

مرتبط: 5 درس رهبری همه ما می توانیم از سفر والدین خود یاد بگیریم

اولین مورد این است: به عنوان فرصت های رشد اشتباهات را در آغوش بگیرید

در خانه ما ، من و همسرم اشتباهات را لحظه های یادگیری می بینیم. هر دوی ما از داشتن کودکانی که احساس می کنند می توانند فرار کنند احساس می کنیم به ما وقتی آنها اشتباه می کنند – اجرا نشود از مابشر برای انجام این کار ، ما این نکته را به این نکته تبدیل می کنیم که اشتباهات خودمان را آشکارا تصدیق کنیم ، به بچه های خود نشان می دهیم که این یک فضای امن است و نشان می دهد که مسئولیت پذیری یک قدرت است ، نه یک ضعف.

این درس فراتر از خانه گسترش می یابد – چه در محل کار و چه در اتاق هیئت مدیره ، ایجاد فرهنگی که مردم می توانند از اشتباهات یاد بگیرند منجر به تیم های قوی تر و خلاقانه تر می شود. من هرگز فراموش نخواهم کرد وقتی یک معلم به من گفت پیرترین دختر ما به مدرسه می رود و با افتخار به کل کلاس فریاد می زند ، “مادرم اشتباهات زیادی می کند!”

دوم این است: قبل از اینکه انگشتان دست خود را بکشید کنجکاو باشید

یک لحظه مهم در سفر والدین من زمانی بود که یکی از اعضای تیم من به LinkedIn ارسال کرد و از راه اندازی یک محصول جدید خبر داد. تنها مشکل این حرکت این بود که ما هنوز قصد اعلام این محصول را نداشتیم. ما یک برنامه بازاریابی ، پست های رسانه های اجتماعی در آثار و یک صفحه فرود که زنده نبود ، داشتیم. من در آشپزخانه بودم که تلفن من شروع به وزوز با همه این هشدارها کرد و به من تبریک گفت و هیچ ایده ای نداشتم. سپس پست را دیدم. و شکمم افتاد. من فقط می گفتم ، “اوه نه … اوه نه …” دخترم در کنار من بود و دیدم که ناراحت هستم.

“آیا شما می خواهید او را آتش بزنید؟” او پرسید.

گفتم: “نه”. “من باید بفهمم که او هنگام تصمیم گیری چه فکر می کرد تا بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم.”

قبل از خواب ، دخترم می دید که خودم نیستم.

“شما چه کاری می خواهید انجام دهید؟” او از من پرسید.

“من قصد دارم روکش نقره ای را پیدا کنم.”

او پرسید که این منظور چیست ، و من آن را توضیح دادم.

“وقتی پوشش نقره ای را پیدا کردید ، اگر چیز دیگری را پیدا کنید که در بالای آن خوب باشد ، آیا این طلای شما خواهد بود؟” او پرسید.

گفتم: “شما می دانید چه چیزی؟ باید باشد.” “وقتی روکش نقره ای را پیدا کردم ، می خواهم روکش طلا را به طور حتم امتحان کنم.”

او سپس پرسید ، “آیا همه افرادی که می دانند این پست را می بینند؟”

گفتم: “نه”.

“سپس پوشش نقره ای می تواند این باشد که شما هنوز هم افراد زیادی برای گفتن دارید.”

و او خوابید.

در فرزندپروری ، وقتی بچه های من اشتباه می کنند ، ما نمی پرسیم ، “چرا این کار را کردی؟” ما تصمیم می گیریم یک قدم عقب برداریم و بپرسیم “چه فکر می کردید؟” در سناریوهای کار ، قبل از سرزنش ، به موقعیت های نزدیک شده با کنجکاوی نزدیک شده ام که منجر به مکالمات سازنده و درک عمیق تر می شود. من و تیم من از این اشتباه قوی تر شدیم و دخترم قبل از تصمیم گیری مهم ، می دید که یک قدم عقب برداشته و یک اشتباه را درک می کنیم. او همچنین مهارت ارزشمند پیدا کردن چیزهای خوب را در چیزها آموخت – حتی اگر این احساس سخت باشد.

مرتبط: 4 روش والدین و رهبری دست به دست هم می دهند

سوم این است: اولویت بندی تلاش برای نتیجه

موفقیت فقط با نتایج تعریف نمی شود – این مربوط به فداکاری و پشتکار در پشت آنها است. وقتی دخترم با افتخار پروژه ای را که روی آن کار کرده است ارائه می دهد ، من روی این تلاش تمرکز می کنم.

“من می توانم ببینم که چقدر فکر کرده اید. در مورد رنگهایی که انتخاب کردید به من بگویید!”

این اصل در رهبری نیز صدق می کند. با شناخت و تجلیل از روند ، نه فقط دستاورد نهایی ، ما یک ذهنیت یادگیری و مقاومت مداوم را در فرزندان و تیم های خود پرورش می دهیم.

راه رهبری

پدران گفتند: “متشکرم.” “من امروز یادداشت های بسیار خوبی گرفتم.”

“متشکرم!” من جواب دادم “این یکی از بالاترین تعارف هایی است که می توانید به عنوان بلندگو بدست آورید.”

همانطور که به زندگی و زندگی کاری خود می پردازید ، به یاد داشته باشید که توانمندسازی رهبران آینده با اقدامات کوچک ، عمدی و مکالمات متفکرانه شروع می شود. من فکر می کنم در هر دو سناریو ، منفجر شدن در افراد یا تعطیل کردن آنها ساده تر است ، اما مهم نیست که در آن کجا هستید ، ساختن محیطی که برای یادگیری ، کنجکاوی و تلاش برای شکل دادن به افراد با اعتماد به نفس و توانا کمک کند.

مرتبط: 3 راه مهارت های والدین شما می تواند مهارت های رهبری شما را بهبود بخشد