آیا می خواهید در تجارت برنده شوید؟ شروع با دادن ، عدم گرفتن

در اقتصاد استارتاپی و وسواس ، سرمایه گذاری ، یک عقیده عامه پسند وجود دارد که موفقیت متعلق به جسورانه ، سریع و پرخاشگر است. در تجارت ، شما باید قبل از اینکه شخص دیگری انجام دهد ، سهم بازار ، توجه ، سرمایه و غیره را انجام دهید.

اما این عقیده فقط کوتاه بینانه نیست. اشتباه است

انعطاف پذیر ترین ، محترم ترین و سودآورترین مشاغل من دیده ام و همه آنها یک ویژگی ضد انعطاف پذیر را به اشتراک می گذارم: آنها اول می دهند.

به عنوان مثال Costco را بگیرید. آنها با محدود کردن عمداً حاشیه در مورد موارد ضروری و پرداخت کارگران بالاتر از دستمزد ، آنها یک مشتری مشتری به شدت وفادار و یک فرهنگ کارمند ایجاد کرده اند که از هر دو درآمد در هر فوت مربع و حفظ ، از رقبا بهتر است. آنها حداکثر سود را در روز اول تعقیب نکردند. آنها اعتماد بلند مدت را به دست آوردند و آن را مقیاس کردند.

این که آیا این فرصتی را برای کسانی که نادیده گرفته می شوند ، به مشتریان ارائه می دهند که توسط دیگران قیمت گذاری شده اند ، به نسل بعدی مربیگری می کنند یا ارزش ارائه ارزش قبل از درخواست را ارائه می دهند ، و این باعث می شود نوع ارزش ماندگار و هیچ تبلیغی تبلیغاتی را ایجاد کند.

مرتبط: اعدام های سابق Zillow بازار 1.3T دلار را هدف قرار می دهد

دادن در تاریخ نوشته شده است ، و این یک استراتژی هوشمند است

این یک فلسفه در سن جدید نیست. تورات ، قدیمی ترین کتابچه راهنمای کسب و کار ما ، آن را به وضوح بیان می کند.

در تثنیه 15:10 به ما گفته می شود: “به راحتی به او بدهید و وقتی این کار را انجام می دهید پشیمان نشوید ، زیرا در عوض ، خداوند شما را در تمام تلاش های خود و در تمام تعهدات خود برکت می دهد.”

و دوباره ، در Leviticus 25:35: “اگر اسرائیلی شما فقیر شود و نتواند خود را حفظ کند ، شما باید از آنها حمایت کنید همانطور که یک غریبه یا یک سوپرنر هستید ، تا آنها با شما زندگی کنند.”

اینها پیشنهادی نیستند – آنها ضروری هستند. پایه و اساس یک اقتصاد عادلانه و پایدار استخراج سود نیست. این کرامت انسانی ، ارتقاء و رونق متقابل است.

کتاب مقدس فقط سخاوت را معنوی نمی کند. آن را مستقیماً به نعمت در تجارت پیوند می دهد.

به نظر می رسد در تجارت مدرن چگونه است

کار در تجارت مربوط به دستمزد یا حاشیه های خونریزی نیست. این در مورد:

• قیمت گذاری در دسترس را ارائه می دهد تا افراد بیشتری بتوانند از آن بهره مند شوند.
• حمایت از بنیانگذاران و مشتریانی که دیگران از آن چشم پوشی می کنند.
• قبل از درخواست هر چیزی ، ایجاد ارزش (از طریق محتوا ، زمان ، مشاوره یا منابع).
• ایجاد مشارکتهای منصفانه که در آن همه برنده می شوند ، نه فقط خط اصلی شما.

این اصول یک مارک را تضعیف نمی کند. آنها میراث می سازند. زیرا وقتی دیگران را توانمند می کنید ، آنها طرفداران شما می شوند. انجیلی های شما شرکای بلند مدت شما

تصادفی نیست که شرکت هایی که بر اساس سخاوت ساخته شده اند: پاتاگونیا ، Costco ، Basecamp و دیگران ، تمایل به داشتن مشتری های وفادار متعصبانه دارند. آنها دادند. و برگشت چند برابر شد.

مرتبط: اگر این 4 مارک میراث می توانند پیام خود را دریافت کنند ، بنابراین می توانید

بزرگترین متفکران تاریخ نیز آن را بدست آوردند

بزرگترین ذهن و رهبران این فلسفه را تکرار کرده اند.
وینستون چرچیل یک بار گفت ، “ما با آنچه می گیریم زندگی می کنیم ، اما با آنچه می دهیم زندگی می کنیم.”

و لائو تسو ، فیلسوف چینی باستان ، نوشت: “انسان خردمند گنجینه ای را به وجود نمی آورد. هرچه بیشتر به دیگران می دهد ، بیشتر برای خودش نیز دارد.”

این فقط خرد باستانی نیست. این علوم اعصاب است. این فیزیک است. این اقتصاد مدرن است.

دادن برای روح و سیستم خوب است

در اینجا چیزی است که صفحات گسترده نشان نمی دهد – دادن شما را سالم تر می کند.

مطالعات نشان می دهد که افراد سخاوتمند:

• سطح استرس کمتری دارند.
• سروتونین و دوپامین بالاتر (مواد شیمیایی خوب) را تجربه کنید.
• پیوندهای اجتماعی قوی تری بسازید ، که مستقیماً با امید به زندگی طولانی تر در ارتباط هستند.
• آنها به عنوان ارزهای اجتماعی قابل اعتماد ، دوست داشتنی و جذاب تر درک می شوند که درهای واقعی را باز می کنند.

اما فراتر از زیست شناسی است. یک تراز جهانی در بازی وجود دارد. انرژی ، قصد و پشتیبانی شما در جهان از بین نمی رود. آنها برگشتند. برخی آن را کارما می نامند ، برخی دیگر آن را فیزیک یا طبیعت ساده انسان می نامند ، اما یک چیز واضح است: همیشه برمی گردد. اما همه ما آن را در عمل دیده ایم.

کارآفرینی که به دیگران می دهد فرصت ها را به خود جلب می کند. برندی که جوامع را بالا می برد ، به یک جنبش تبدیل می شود. رهبری که وفاداری را پرورش می دهد ، در عوض وفاداری ایجاد می کند.

از معامله به تحول

ما وارد دوره ای می شویم که مردم می خواهند با مشاغل مطابقت داشته باشند برای چیزی بایستیدبشر این دیگر فقط مربوط به سود نیست ، بلکه در مورد هدف ، نه تنها در مورد محصول ، بلکه اصول موجود در آن است.

دادن معامله به یک رابطه تبدیل می شود. این مشتریان را به جوامع تبدیل می کند. این یک شرکت را به یک نیرو تبدیل می کند.

بنابراین ، دفعه بعد که تیم شما در مورد چگونگی رشد ، چگونگی ضرب و شتم رقابت یا چگونگی تقویت این تعداد این سه ماهه بحث می کند ، در عوض سؤال کنید:

چگونه می توانیم بدهیم؟

• معامله بهتری بدهید.
• یک بستر را به کسی که نادیده گرفته است ، بدهید.
• فرصت دوم را بدهید.
• کمی از موفقیت های ما را به دست آورید تا مسیر شخص دیگری را آسان تر کنیم.
• محصولی را ارائه دهید که جهان را بهتر می کند.

زیرا وقتی می دهیم ، فقط دنیای شخص دیگری را تغییر نمی دهیم. ما دنیای خود را تغییر می دهیم ، همان محیطی که تجارت ما در آن فعالیت می کند و همه چیز به آن متصل است.

و این نوع ROI است که هیچ صفحه گسترده ای نمی تواند محاسبه کند.